کنگره ۶۰ مثال باغ بزرگ علم و دانش میماند که درآن باغبانان عاشق و زحمتکش پرورش مییابند، آنها همواره زمین جهل و نادانی را شخم میزنند تا نهال دانایی و معرفت را بکارند و با عمل سالم، معرفت و عشق آن را آبیاری میکنند و آنگاه در آن زمین بی آب و علف، گیاهان، گلهای زیبا و درختان استوار میرویند که چشمان انسان از دیدن این زیبایها خیره میماند.
استاد سردار با کلام زیبای خود میگویند؛
«انسانهای مورد لطف الهی هستند که توفیق خدمت به مخلوق را پیدا میکنند، آنها مانند قطعههای پازلی هستند که هر کدام میتوانند خود را در کامل شدن به انجام رسانند و هر فرد به هر اندازه که میتواند سهم خود را انجام خواهد داد و مقدار آن مهم نیست، بلکه انجام دادن آن مهم است.» همه راهنماها یک دستشان در دست خداوند میباشد و با دست دیگر خود، دستان انسانهای دردمند رامیگیرند تا راه روشنایی را به آنها نشان دهند؛
به مناسبت هفته راهنما، همراه میشویم با یکی از این باغبانان عاشق، همسفر مریم از راهنمایان و خدمت گزاران شعبه امین میباشد که با آرامش همیشگی وجودی خود به دیگران انرژی میدهد و همواره خالصانه و عاشقانه خدمت میکنند؛ مسافر ایشان با آنتی ایکس تریاک وارد کنگره شدند. مدت ۱۰ ماه و ۲۰ روز به روش DST و شربت OT با راهنمایی راهنمایان گرانقدر آقای اسماعیل و خانم طیبه سفر کردند، مدت ۵ سال و۷ ماه و ۲۱ روز است که از بند اعتیاد رها شدند. مسافرشان در رشته ورزشی شنا و والیبال و خودشان در رشته دارت و بدمینتون فعالیت دارند.
در گفت و گو با این راهنمای عزیز میتوان میزان عشق و محبت واقعی را به خوبی لمس کرد.
درمورد دستور جلسه «هفته راهنما»
چه حس و حالی دارید؟
هفته راهنما برای من یادآور عشق و محبت بلاعوض آقای مهندس و خانواده محترمشان، همین طور راهنمای عزیزم و راهنمای مسافرم میباشد؛ وقتی راهنمایانی را میبینیم که هر کدام با وجود شرایط سخت و چالشهای زندگی با بخشیدن عشق و محبت به دیگران آرامش می گیرند، سراسر وجودم را شادی و شعف فرا می گیرد و دوست دارم در این جایگاه خدمت کنم و خدمتگزار باشم.
مهمترین آموزشی که شما در جایگاه راهنمایی دریافت کردهاید؛ چه چیزی بوده است؟
داشتن بخشش و صبر مهمترین آموزش میباشد که در جایگاه راهنما و همسفر باید داشته باشیم؛ بارها و بارها به این واقعیت رسیدهام که یک همسفر تنها در اولین قدم با بخشش مسافر و کسانی که از آنها در گذشته رنجیده خاطر شده است، میتواند سفر خود را شروع کند و داشتن صبر به او کمک میکند مسیر سفر را با لذت طی کند.
راهنما کیست و چه وظایفی دارد؟ و از نظر شما کمک راهنمای موفق به چه کسی اطلاق می شود؟
راهنما در کنگره مثل چراغ راه میماند و از دیدگاه من یک ناجی و بیدارکننده وجدان است که باعث می شود، رهجو مسیر نور را از میان خیل عظیمی از تاریکی مشاهده کند و در راستای رسیدن به آن قدم بردارد؛ راهنمای موفق کسی است که بتواند نیمه پر لیوان رهجو را ببیند و او را نسبت به داشته هایش آگاه کند و سعی نماید، مسیر ذهنی رهجو را از حاشیه دور نگه دارد و با دادن آگاهی لازم او را به انتخاب مسیر درست هدایت کند.
نظرتان را به عنوان یک راهنما، در ارتباط با نقش همسفر در درمان مسافر بفرمایید؟ و بطور کلی علت ورود همسفران به کنگره چه چیزی میباشد؟
بهترین نقش همسفر، همراه بودن او در همه شرایط مسافر میباشد؛ صبوری و عشق بلاعوض به مسافر و پرستار واقعی بودن است در واقع در این راه هدف و مقصد بهبودی بیمار است و این امر زمانی مکان پذیر است که همسفر ابتدا تخریبهای خود را درمان کرده و سپس اقدام به همراهی مسافر کند؛ علت اصلی ورود همسفر به کنگره، همراهی و درک بهتر موقعیت مسافر است، وقتی مسافر و همسفر در کنار هم آموزش میگیرند، بسیاری از مشکلات حل میشوند با همراهی همسفر، سفر بسیار اصولیتر و راحتتر برای مسافر انجام میشود.
آیا رسیدن به این جایگاه، زیر بنای خاصی می خواهد؟ شما چه جایگاه دیگری در کنگره تجربه کردهاید؟
زیربنای رسیدن به جایگاه راهنمایی در ابتدا داشتن سفر درست، گوش به فرمان بودن، آموزش گرفتن و کاربردی کردن آموزشها میباشد، سپس باید خواست قوی برای خدمت خالصانه داشته و عاشقانه برای رسیدن به این جایگاه تلاش کند. من در کنگره ۶۰، جایگاههای دبیری، نگهبانی لژیون سردار، عضو ِِلژیون سردار و دنوری را تجربه کردهام که هر کدام انرژی و آموزش خاصی برای من داشته است.
بزرگترین هدیه ای که جایگاه راهنمایی به شما داده چه بوده؟
صبر و آرامش بزرگترین هدیه من بوده است که هر روز بیشتر از روز گذشته در زندگی من جاری میشود و به آن برکت و نور میدهد.
شخص راهنما درحال خدمت، مسئولیتهای دیگری از جمله: مادر، همسر و مشغلههای کاری و... در زندگی دارد؛ چه نیرویی او را برای خدمت صادقانه رهنمود میکند؟
نیروی عشق و محبت بلاعوض فقط میتواند این نیرو را به انسان بدهد که با وجود همه مسئولیتهای زندگی از خودگذشتگی نماید و وقت خود را نثار خدمت به افراد خواستار رهایی کند؛ زمانی که شاهد حال خوش و آرامش رهجو خود میشوید، انرژی مضاعف میگیرید و عاشقانه با وجود همه مشغلههای زندگی، برنامهریزی میکنید که با بهترین شکل در جلسات کنگره حاضر شوید تا هم آرامش بگیرید و آرامش ببخشید.
لطفا حس تان را نسبت به این واژهها به صورت خیلی کوتاه ابراز کنید؟
آقای مهندس: آرزوی من در ابتدا سلامتی ایشان و سپس رسیدن به اهداف اصلی در مسیر تحقیقات میباشد.
همسفر: بال پرواز و همراه عاشقی که شرایط را فراهم میکند تا مسافر او به رهایی برسد.
راهنما: ناجی و حامی رهجو برای هدایت او به آرامش، حال خوب، رهایی از تاریکی و گرههای وجودی.
و کلام آخر....
انرژی و حال خوب هیچگاه تمام شدنی نیست و هر مقدار که سعی کنیم آن را به دیگران منتقل نماییم، چندین برابر میشود و سپس به خودمان برمیگردد و در آرزو دنیایی هستم که همه برای حال خوش یکدیگر تلاش کنند.
انجام مصاحبه: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر نسرین، مرزبان خبری
ویراستار: همسفر زهرا، خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
229