سیدی وادی چهارم «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» را آقای مهندس دژاکام در تاریخ ۹۱/۷/۶ منتشر کردند.
وادی چهارم در مورد مسئولیتپذیری صحبت میکند، ما در قبال دیگران مسئول هستیم دیگران هم در قبال ما مسئول هستند؛ اما اگر کسی وظیفه خودش را در مقابل ما انجام نداد، ما نباید از او انتظار داشته باشیم. همه ما میدانیم که خداوند مسائل حیاتی ما را به خودمان واگذار کرده است و یکسری ابزار و وسیله، برای حل کردن مشکلات و رسیدن ما به هدفمان به ما بخشیده است. بسیاری از مشکلات را ما خودمان ساختهایم و انتظار داریم خداوند مسائل ما را حل کند؛ اما باید بدانیم خداوند مسئولیت خود را انجام داده است و حالا نوبت من است که در مسیر درست و با استفاده از ابزارها بتوانم به رشد و تعالی برسم.
یک وقتهایی خداوند یکسری انسانها را به حال خودشان واگذار میکند، شاید در صور ظاهر انسانهایی بسیار خوشبختی باشند؛ ولی آیا در صور پنهان هم به این صورت است؟ اگر ما، مافوق خودمان را میشناختیم و بعد شناخت از خودمان پیدا میکردیم، هیچ وقت یکسری مسائل برای ما پیش نمیآمد. خیلی وقتها انسانها به شناخت خودشان فکر نمیکنند یا فکر پول درآوردن هستند یا فکر منافع و جاه طلبی و مسائل خودشان یا اینکه ببینند چگونه مشکلات خود را گردن دیگران بیندازند که خودشان را تبرئه کنند. ما باید خودمان پیگیر مشکلات خود باشیم و حتی خداوند هم نمیتواند برای ما کاری کند.
یکسری از آدمهای دیگر هستند که مشکلات خودشان یادشان میرود و فقط به فکر مشکلات دیگران هستند یا اینکه عیبیابی میکنند و مسئله دیگری که وجود دارد این است که ما انسانها منفعت طلب هستیم، حتی با خداوند هم همینطور هستیم؛ یعنی خدا را تا زمانی دوست داریم که به منافع ما ربط پیدا کند، آدمها را تا زمانی آدم خوبی میدانیم که منافع ما به آنها ربط داشته باشد؛ ولی تنها چیزیکه میتواند انسان را به درجه انسانیت و شناخت خود برساند، تزکیه و پالایش است. من اگر در مرحله تزکیه و پالایش قرار بگیرم، من اگر به خودشناسی برسم و بعد به خداشناسی برسم؛ قطعاً انسان خیلی خوبی میشوم و خیلی چیزها برای من تغییر میکند و آن موقع است که میتوانم، مرز بین خودم و خداوند را بشناسم.
میخواهم در مورد نماز صحبت کنم، همه میدانیم که خداوند به نماز خواندن ما نیازی ندارد، خداوند یکسری قاعده و قانون برای تو گذاشته و در کتاب حقش گفته است: (من را بخوان به عربی)؛ یعنی زبان خداوند عربی است! من باید این را بپذیرم، بله اول باید فارسی آن را بخوانم و درکش کنم و مسائل را متوجه شوم و بعد بیایم با عربی با خداوند صحبت کنم.
در مورد حس بگویم که همه ما میدانیم که یازده حس داریم؛ پنج حس درونی، پنج حس بیرونی و یک حس ششم و یا همان حس رابط که حسهای درونی یک چیزی را درک میکنند و توسط حس ششم به ما میرسانند و ما آن را انجام میدهیم. وقتی که خواب هستیم، حسهای درونیمان فعال هستند و حسهای بیرونیمان به خواب میروند. در مورد خواب و دنیایِ خواب آقای مهندس فرمودند: خواب یک نوع زندگی کردن است و در کنار زندگی بیداریمان؛ خواب یک نوع مرگ موقت است و یک نوع رفتن به یک حیات دیگر است.
نفسهای ما در بُعدهای دیگر با هم در ارتباط هستند، ولی اینکه شما در خواب یک نفر را میبینید که اصلاً برای شما غریبه است، در جهان خاکی و بیداری برای تو غریبه است؛ ولی در جهان خواب شاید در آرشیو ذهنی و بُعدهای قبلی یا بعدی با تو هم مسیر و همسو باشد؛ مثلاً فامیل باشد و یا از بستگان باشد و این موضوعات برمیگردد به اینکه تو خودت را بشناسی و بتوانی آرشیو خودت را بشناسی.
ما یک نفس، یک روان و یک روح داریم. روح همه ما با هم یکی هست، چون روح از خداوند دمیده شده است. روان ما، خلقوخوی ما هست که تعیین میکند که من چه شخصیتی دارم و نفس؛ تعیین کننده موجودیت من است، در ظاهر و باطن من و ربط به خواستههای من دارد، اگر خواستههای من معقول باشد، نفس من هم معقول میشود و میتوانم کنترلش کنم؛ ولی اگر نامعقول باشد من نمیتوانم آن را کنترل کنم.
انسانهایی که به مرحله خودشناسی میرسند، قطعاً در نفس مطمئنه قرار گرفتهاند و برای پایان وادی چهارم انسان با اختیار خودش و پذیرش مسئولیتهای حیات خودش است که میتواند خود را به وادیهای بعدی برساند و بتواند به فرمان عقل نزدیک شود و به درجه والای انسانیت برسد.
منبع: سیدی وادی چهارم (بخش۲)
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
88