با توجه به گرامیداشت هفته راهنما، فرصت را غنیمت شمردهایم و با جمعی از راهنمایان بزرگوار شعبه ملاصدرا در این رابطه گفتوگویی صمیمانه ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان و همراهان همیشگی میکنیم.
راهنما همسفر اکرم بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی هروئین، شیشه و سورچه وارد کنگره شدند و به روش DST همراه با دارو OT به کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر مرتضی، همسفر سهیلا در سفر اول و همسفر زهره در سفر دوم سفر کردند. در حال حاضر ایشان به مدت ۳سال و ۱۰ماه است که به دستور جناب مهندس وارد سفر دوم جهانبینی شدهاند. رشته ورزشی ایشان در کنگره والیبال است.
به نظر شما آموزشهای کنگره۶۰ در تربیت راهنما به چه صورت است؟
من به نوبه خود زمانی که با کنگره آشنا شدم از نظر قوانین زندگی و علم زندگی کردن صفر بودم و با آموزشهای کنگره توانستهام که در شرایط خاص، مدیریت بحران کنم. یک تازهوارد و سفر اولی اگر غرور و منیت داشته باشد و آموزشها را دریافت نکند و خیال کند که همه چیز را میداند این مانع دریافت آموزشها و علم کنگره شده، و هیچ رشد و پیشرفتی نمیکند در ادامه اگر یک رهجو آموزشها را دریافت کند و از سخن به نقطه عمل درآورد قطع به یقین به آرامش و حال خوب میرسد و میتواند در جایگاههای خدمتی قرار بگیرد و شال مقدس راهنمای را دریافت کند. ما همیشه بایستی با گوش دادن سيديها و سخنان آقای مهندس در روز چهارشنبه به روز باشیم و آموزشها را به مرحله اجرا درآوریم. آموزشهای کنگره ۶۰، گوهر نابی است که هیچ کجا نمیتوان مانند آنرا پیدا کرد.
«عشق، قویترین موتور محرک و قویترین انگیزهای است که انسان را به حرکت وا میدارد.» نظر شما در مورد این جمله چه میباشد؟
«در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم، سرزنشها گر کند خار مقیلان، غم مخور» درست مانند فیض انوار خورشید که به همه انسانها میتابد یک راهنما هم عاشق است. جایگاه راهنما، ترکیبی از عناصر رهایی، عشق و محبت است، این عناصر با مثلث عقل، عشق و ایمان که اساس کنگره میباشد ارتباط تنگاتنگی دارد. مهمترین مشخصه یک راهنما، عاشق خدمت بودن و کمک به همنوع است؛ اما ما بایستی همواره به یاد داشته باشیم که راهنما در کنگره فردی است که به دیگران آموزش میدهد تا خود بهتر آموزش بگیرد. عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب است. عشق قویترین موتور محرک و انگیزهای است که انسان را به حرکت وامیدارد و اگر عشق باشد، هیچ مانعی در این مسیر جلودارش نخواهد بود.
راهنما همسفر مهین بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند و بهروشDST همراه باداروOT مدتزمان ۱۰ماه و ۲۰روز با کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر علیرضا، همسفر زهره در سفر اول و همسفر ندا در سفر دوم سفر کردند و درحال حاضر مدت ۳سال و ۹ماه است که بهدستور جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان و مسافرشان در کنگره والیبال است.
راهنما در کنگره۶۰ موضوعی بسیار مهم و حساس است. به نظر شما حساس و مهم بودن آن به چه صورت است؟
اصل درمان در کنگره۶۰ بر اساس کمک یک فرد رها شده از اعتیاد، به فرد در حال مصرف مواد مخدر است؛ بنابراین تمامی افراد آموزش دهنده کنگره، خود روزی مسیر اعتیاد و تاریکیهای آن را تجربه کردهاند. جایگاه راهنما در کنگره همانند استاد یا معلم است؛ بنابراین یک معلم میتواند هر آنچه آموخته و رهجو باید بیاموزد را در اختیار رهجو قرار دهد. شخصی که با این اوصاف وارد کنگره و مسیر درمانی میشود، خود دنیایی از تاریکیهای مواد را تجربه کرده است؛ بنابراین کوچکترین حرکت از طرف راهنما ممکن است او را از این مسیر دور کند یا اینکه دلسوزی نا بجا باعث خلل در روند درمان شود به همین دلیل راهنما، باید جذبه پدری و مهر مادری را در طول آموزشی داشته باشد تا روند درمان به درستی طی شود.
به نظر شما رهجو چگونه حرکت کردن با توان و نیروی خود و همچنین مواظبت از خود و حرکت در مسیر صحیح را آموزش میبیند؟
هر کدام از ما انسانها بر حسب یک خواسته و انجام تکلیفی پا به هستی گذاشتهایم که گاهی با انتخاب راه غلط یا نادیده گرفتن تواناییهای خود، از مسیر منحرف و در ناامیدی غوطهور شدهایم؛ زیرا انسان همیشه معلومات را رها و در پی کشف مجهولات زندگی است که به دلیل ناآگاهی و یا اطلاعات اشتباه سر از بیراه درمیآورد. در کنگره راهنما به معنا نشاندهنده راه و مسیر درست درمان است نه اینکه مراقب لحظه به لحظه رهجو باشد. در کنگره کاری که راهنما انجام میدهد؛ ابتدا درمان و در ادامه شخص را با نیرو و تواناییهای درونی خود شخص آشنا میکند؛ همچنین با آموزشهای ناب کنگره، کلید شهر وجودی رهجو را در اختیار او قرار میدهد تا با آنها قفلهای درونی خودش را باز کند، به همین منوال نیروهای که درون خود شخص هست، دوباره به جریان افتاده و انرژی از دست رفته او باز گردانده میشود. تمام اینها مستلزم یکسری اصول است آن هم اینکه، رهجو مطیع راهنما، یک فرمانبردار و خدمتگزار برای کنگره۶۰ باشد تا بتواند توان و نیروی از دست رفته را باز پس گیرد؛ همچنین حرکت صحیح را در ادامه کار داشته باشد.
همسفر زهرا بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند و بهروشDST همراه بادارو OT مدتزمان ۱۰ماه و ۲۰روز با کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر حسن و همسفر مریم سفر کردند و درحال حاضر مدت ۴سال و ۴ماه است که بهدستور جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان و مسافرشان در کنگره والیبال است.
نظر شما در مورد پیام «کسی که یک نفس را احیا میکند گویی تمام نفوس را احیا کرده است.» چیست؟
در این جمله دو نکته نهفته است که یکی احیا کردن انسان به چه معناست! که در پاسخ بایستی بیان کنم: گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر نمیتواند در جهت اهداف انسانی، رشد و تکامل خود حرکت کند و هر روز بیشتر در باتلاق مشکلات فرو رفته و ممکن است اطرافیان خود را نیز درگیر این باتلاق کند. در این شرایط انسان مانند یک مرده متحرک است و اگر بتوانیم به او کمک کرده و او را به مسیر اصلی برگردانیم؛ درواقع زندگی دوباره به او بخشیدهایم. نکته دیگر اینکه وابستگی نفوس و زنده شدن یک نفر به معنا زنده شدن همه نفوس یا کل هستی است!
آقای مهندس در سیدی وادی چهاردهم میفرمایند: اگر به عشق واقعی برسیم، درواقع به توحید رسیدهایم. به بیانی دیگر باید هستی را یک سیستم در نظر بگیریم؛ آن زمان درک خواهیم کرد که اگر یک قسمت دچار مشکل شود کل سیستم از هدف دور میشود. پس فرقی ندارد که من مشکل دارم یا همنوع و دشمن من! همه ما یکی هستیم و نام تمام ما هستی است. اگر نسبت به مشکلات دیگران و طبیعت بیتفاوت باشیم، در واقع در حال ضربه زدن به خود هستیم و اگر بتوانیم یک قسمت هستی و یا یک انسان را احیا کنیم گویی تمام هستی را احیا کردهایم. مصداق شعر زیبای سعدی که فرمودند:
«بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار» «تو کز محنت دیگران بیغمی، نشاید که نامت نهند آدمی»
برای یک رهجو در کنگره، جایگاه و اولین و مهمترین مشخصه یک راهنما چیست؟
در کنگره۶۰، راهنما روشن کننده و نشان دهنده مسیر درست تعریف شده است. پس راهنما، پزشک، مشاور و یا معلم کلاس درس نیست. راهنما با استفاده از تجربیات و دانش خود در زمینه اعتیاد، سعی میکند در این زمینه راه درست را به افرادی که خواهان رهایی هستند نشان دهد. او از سلاح عشق و محبت خود جهت نفوذ در قلب رهجو استفاده کرده و سعی میکند هر آنچه میداند به او بیاموزد و بذر خواسته رهجو را آبیاری کند تا به بار بنشیند. پس به نظر بنده نیروی محرک و اولین مشخصه راهنما همان عشق و محبت است که به او دیدی متفاوت وانرژی از خودگذشتگی و خدمت میدهد .در پایان هفته راهنما را خدمت راهنمایان محترم تبریک عرض کرده و از راهنما بزرگوار خود خانم مریم نیز تشکر میکنم که چراغ مسیر سعادت بنده شدند.
تهیه گزارش: راهنما همسفر مهری (لژیون اول)
تصویرگر: راهنمای تازهواردین همسفر آرزو
ویرایش و ویراستار: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
198