جلسه هشتم از دوره سیزدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ مخصوص مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنمامسافر محمد، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر علی،با دستور جلسه:« هفته راهنما»،دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳،ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر خیلی متشکرم از گروه مرزبانی و ایجنت محترم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. چیزی که حس شعبه را خوب میکند همین دست زدنهای ما میباشد دست زدنهای ما باید آنقدر پرقدرت باشد که کسانی که خواب هستند را از خواب بیدار کند. جواب سلامها باید آنقدر بلند و واضح باشد که کسی که در خواب است چرتش پاره شود. جواب سلام دادن در کنگره بسیار اهمیت دارد. هفته راهنما را به همه عزیزان تبریک میگویم بسیار هفته بزرگی است. نه از این جهت که من یک راهنما هستم بلکه از این جهت که به رهجو اجازه میدهد به اندازه توانم از راهنمای خودم قدردانی کنم. از کسی که خیلی از خواستههای خود را نادیده گرفته است تا بتواند من را از تاریکیهایی که در آن قرار داشتم نجات بدهد. چند روز پیش با راهنمای خود تماس گرفتم و گفتم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم به خاطر تمام زحماتی که برای من کشیدید.
اعتیاد روزنهای بود برای ورود به جهان عظیمی که انسان نمیتواند بر روی آن قیمت بگذارد. همین که من لان بر روی این صندلی نشستهام حالم خوب است، کارهایم را انجام دادم به زندگیم رسیدگی کردم با همسفرم رابطه خوبی دارم و غیره این احوالات خوب را چه کسی به من داد؟ کنگره و راهنمایم به من داد. اولین چیزی که در کلام خداوند آمده تشکر کردن است. اولین چیزی که خداوند میگوید الحمدلله رب العالمین است. خداوند پروردگار و رب جهانیان است و ما مربیان کوچکتری هم داریم. امروز به همسفرم تاکید کردم که ما باید از معلم دخترمان حتماً قدردانی کنیم. درست است که ما به مدرسه شهریه پرداخت میکنیم اما وظیفه ما است از علم او قدردانی کنیم تا انگیزهای داشته باشد و بداند من کنگرهای میخواهم اطرافم را تغییر بدهم. تشکر زبانی جای خود را دارد اما آیا من با عمل هم میتوانم تشکر کنم؟ من کنگره را دوست دارم اما آیا در اجاره کنگره هم سهیم میشوم؟ هدیهای به راهنمای خودم میدهم یا دست و پایم میلرزد وقتی مسئله پول میشود؟ بر همه ما واجب است و وظیفهمان است که با نهایت توانمان از راهنمای خودمان تشکر کنیم.
راهنمای درمان اعتیاد باشد یا راهنمای درمان سیگار باشد یا راهنمای لژیون جونز باشد یا راهنمای تازه واردین باشد. من سه جلسه برای مشاوره تازه واردین آمدهام و راهنمای تازه واردین سه جلسه از وقت خود گذشته است، از کارهای خود گذشته است و آموزشهای خود را به من داده است و من باید متوجه باشم دروازه ورود من به کنگره راهنمای تازه واردین است. این هفته فرصتی است برای اینکه من رهجو بتوانم از راهنمای خودم قدردانی کنم و این قدردانی قطرهای است در برابر اقیانوس. راهنما میتواند خیلی کارهای دیگری انجام بدهد اما از وقت خود میگذرد تا به ما کمک کند. آقای منصوری دیدهبان هفته پیش حرف زیبایی زدند و فرمودند ما فقط مالک یک چیز هستیم و آن یک چیز «لحظه» است. لحظه در تملک من است و من میتوانم در لحظه هر کاری که میخواهم انجام بدهم. راهنما چیزی که در تملک او هست یعنی زمانش را،لحظهی حال و اکنونش را در اینجا خرج میکند. لحظه قیمتی ندارد که بخواهیم آن را قیمت گذاری کنیم. در کنگره راهنما بودن یک گنج است تک تک شما که اینجا نشستهاید بدون شک یک راهنما هستید. کسی که سفر دوم را تمام میکند یک قدم دارد تا به گنج برسد. اگر راهنما بشود متوجه میشود به چه گنجی رسیده است و چه لذتی از هستی میبرد. امیدوارم که همه شما بتوانید به این گنج برسید و روز چهارشنبه جشن پرشوری داشته باشیم متشکرم از اینکه به حرفهای من گوش کردید.
برگزاری جلسه هماهنگی خدمتگزاران
تایپ،عکس و ارسال:همسفر مسعود(مرزبان خبری)
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
129