جلسه سیزدهم از دوره بیستوهشتم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی خلیج فارس با نگهبانی همسفر فاطمه، دبیری همسفر طاهره و استادی همسفر بتول با دستور جلسه «هفته راهنما» در روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
این هفته عزیز را به جناب مهندس، استاد امین دژاکام و خانواده محترم ایشان، اسیستانت محترم خانم شهلا و راهنمای عزیز خودم خانم مرضیه و همچنین خانم آذر و هر عزیز بزرگواری که در راه کنگره قدم برداشته و خدمت کرده تبریک عرض میکنم و به نوبه خود خوشحالم که در مکتب این عزیزان شاگردی کرده و همچنان شاگرد هستم.
جملهای از حضرت علی (ع) به یاد دارم که فرمودند؛ هر کس جملهای به من آموخت مرا بنده خویش کرد، هر کدام از عزیزانی که در شعبه حضور دارند و افرادی که اکنون حضور ندارند سهمی در انتقال دانش به تفکرات من دارند که حکم معلم و راهنما را برای من دارند به همین دلیل بر خود تکلیف دانستم قدردان تکتک زحمات این عزیزان باشم.
این هفته، هفته راهنما است و هر کدام بهنوعی باید قدردان زحمات این عزیزان باشیم؛ در واقع سیستم هستی بهگونهای خلق شده که باید از تکتک ارکان هستی قدردانی کرد زیرا هستی بهگونهای چیده شده که همه در حال سرویس دادن به من هستند و من باید یک شکرگزار در تمام ارکان هستی باشم؛ بنابراین وظیفه انسانی ماست که قدردان باشیم. انشاءالله این هفته برای همه راهنمایان عزیز هفتهای مبارک باشد علیالخصوص راهنمایان عزیز شعبه خلیجفارس بوشهر چه عزیزانی که شال سبز دارند و چه نارنجی، به دلیل اینکه واقعاً راهنما شدن یک حس بسیار زیباست. اگر بخواهم یک فلشبک به گذشته داشته باشم من آمده بودم فقط برای نوشتن، چه دلنوشته، سیدی، مقاله و یا هر چیز دیگری که با نوشتن ارتباط داشت؛ عزیزانی که با من در کنگره بودند خوب میدانستند که چه علاقهای به این کار داشتم؛ اما هیچ تصوری از راهنما شدن و راهنماییکردن نداشتم هر بار که به کنگره میآمدم بیشتر به فکر رفتن بودم تا ماندن، راهنمای عزیزم خانم مرضیه چند جزوه به من داد و از من خواست که برای آزمون کمک راهنمایی آماده شوم؛ باوجود اینکه راهنما از من خواسته بود؛ اما همچنان به کار خود ادامه میدادم و فقط مینوشتم؛ اما بعد از چند روز از من خواستند که جزوهها را به آنها تحویل دهم به همین دلیل باعجله از روی آنها چند کپی گرفتم و شروع به خواندن کردم به یاد دارم بیشتر شبها در اثر خواندن زیاد به خواب میرفتم درست مثل زمانی که برای کنکور آماده میشدم. شخصیت من بهگونهای بود که عاشق خواندن و نوشتن بودم، بعد از گذشت مدتی در آزمون کمک راهنمایی شرکت کردم و بعد از شرکت در آزمون، بیرون از کنگره شخصی به من تبریک گفت آن زمان بهقدری این تبریک برای من زیبا و شیرین بود که شاید مثال نداشت؛ آن زمان شب و روز نداشتم شبخواب میدیدم جناب مهندس شال را بر گردن من میآویزد بعد از گذشت مدتی با تلاش فراوان در آزمون قبول شدم که آن زمان حس و حال بسیار زیبایی پیدا کردم.
اگر بخواهم از جایگاه راهنمایی، تجربیات و آنچه در این سالها گذشته بگویم سرتاسر برکت، خیر و صلاح بوده، این جایگاه واقعاً پر از خیروبرکت است؛ چون گرههایی که در زندگی داشتم یکییکی باز شدند ناگفته نماند که یک راهنما از همه چیز میگذرد تا بتواند در این مکان حضور پیدا کند؛ اما این گذشتن، عشق و محبت بالایی میخواهد؛ زیرا یک راهنما از فرزند، همسر و علائق خود میگذرد. زندگی فراز و نشیبهای زیادی دارد، جاهایی من رهجو با باری از مشکلات کم میآورم و هر بار فکر میکردم فقط من این مشکلات را دارم، اما با اطمینان فراوان میگویم که راهنمای شما بیشتر از این صحبتها مشکلات دارد؛ اما بهگونهای آموزشدیدهاند که از هر چیزی میتوانند عبور کنند آنها مسائل را پشت در کنگره میگذارند و وارد شعبه میشوند.
راهنمایان ما یاد گرفتهاند که دروازه ورود به قلب خداوند تنها محبت به انسانها و موجودات است، زمانی که من میگویم خداوند را دوست دارم ابتدا باید از بندگان او شروع کنم؛ در هیچ جا نمیتوانیم سیستمی شبیه به کنگره پیدا کنیم که اینقدر زیبا در کنار هم قرار بگیرند و همکاری و همدلی داشته باشند. من به نوبه خود از تکتک راهنمایان و تمام عزیزانی که در این مسیر کمک میکنند قدردانی میکنم همچنین برای راهنمایان، نقش همسفر کنار مسافر از اهمیت بسزایی برخوردار است به دلیل اینکه بنیان و حفظ خانواده از ارزش بالایی برخوردار است. اینکه این مکان و راهنمایان باعث شدند ما در کنار هم قرار بگیریم و از با هم بودن لذت ببریم همه را مدیون آنها هستیم، اگر راهنما نبود کل این چرخه از بین میرفت؛ چون اعضای یک خانواده در کنار اعتیاد نمیتوانند طاقت بیاورند؛ اما راهنمایان کنگره ۶۰ این مسیر را واقعاً برای ما هموار میکنند و درس زندگی به تکتک ما میدهند؛ چون هیچ درسی بالاتر از درس زندگی نیست چرا که درس زندگی یعنی دوستداشتن و محبتکردن که ما در کنگره یاد میگیریم.
من ایمان دارم و از خدا میخواهم برکت این خدمت چندین برابر به زندگیشان برگردد، همه ما در این مسیر یکسری وظایفی داریم که اگر هر کدام به نوبه خود قدمی برداریم و قدردان زحمات یکدیگر باشیم قطعاً اولین مرحله برای قدردانی را پشت سر گذاشتهایم که همان فرمانبرداری از راهنمای خویش است؛ این رسم زیبا را جناب مهندس اجرا کردند تا هر کس به نوبه خود قدردان باشد؛ همانطور که جناب مهندس فرمودند: زمانی که عصا را از یک نابینا میدزدند و یک نفر میایستد و خدمت میکند و از مسائل شخصی خود میگذرد از ارزش بالایی برخوردار است، اینکه با یک پاکت از راهنمای خود تشکر کنیم کوچکترین کاری است که میتوان انجام داد؛ اما خوب میدانیم که هیچکدام از راهنمایان به دنبال این نیستند که از آنها تقدیر شود؛ اما دادن پاکت بهپاس قدردانی از زحمات آنها لازم و ضروری است.
این هفته را باز هم به راهنمایان عزیز تبریک میگویم و از شما عزیزان میخواهم که قدردان تکتک عزیزانی باشید که در این مسیر به ما سرویس دادند و ما را حمایت کردند؛ ما در کنگره حرف دل خود و اینکه چه آسیبهایی از اعتیاد مسافران خود دیده بودیم را به هیچکس جز راهنمای دلسوز نمیتوانستیم بگوییم؛ اما با درایت کامل جناب مهندس اکنون میتوانیم تمام مشکلات و مسائل خودمان را در کنار دوستانمان و در یک بستری به نام لژیون بیان کنیم.
چهقدر خوب است که ما قدردان مکانی باشیم که میتوانیم اینقدر خوب انرژی و حال خوش بگیریم این واقعاً جای شکرگزاری و سپاسگزاری دارد، من همیشه به رهجویان میگویم که اگر در سفر اول هستید یا حتی مسافرتان به کنگره نمیآید باز هم قدردان باشید و همه چیز را به دست زمان بسپارید، اگر که فلسفه زمان را بهخوبی بشناسیم میدانیم که جای بسیار خوبی قدم گذاشتهایم به دلیل اینکه راهنمایان و خدمتگزاران در کنار ما حضور دارند که میتوانیم بهخوبی راهنمایی و مشورت بگیریم. انشاءالله که سالیان سال همچنان پیرو مسیر کنگره باشید و عزیزانی که شروع به خدمت نکردهاند چه با شال نارنجی و چه شال سبز بهوقت و زمان خودش شروع به خدمت کنند تا این توفیق را از محضر خداوند دریافت کنند؛ زیرا اینجا زیباترین و قشنگترین سکانسی است که میتوانیم بازی کنیم؛ چون قاعده بازی در دست ماست و هر گونه که عمل کنیم همان برای ما رسم میشود؛ امید دارم با تصمیماتی که میگیریم بهترین مسیر را بتوانیم انتخاب کنیم و باز به نوبه خود این روز را تبریک میگویم و قدردان زحمات تکتک شما عزیزان هستم.
و در ادامه گزارش تصویری جشن هفتۀ راهنما «نمایندگی خلیج فارس»؛
تایپ: همسفر فاطمه، راهنما همسفر سپیده (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر فاطمه، راهنما همسفر بتول (لژیون چهارم)
عکاس، ارسال: همسفر راحله (مرزبان خبری)
نمایندگی همسفران خلیج فارس (بوشهر)
- تعداد بازدید از این مطلب :
449