English Version
English

عشق سرلوحه کار راهنماست

عشق سرلوحه کار راهنماست

جلسه هشتم از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی دنا؛ با استادی راهنما همسفر زهره، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسهٔ «هفته راهنما» روز دوشنبه دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، رأس ساعت ۱۶ شروع به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده
در شب ظلمانی‌ام، ماه نشانم بده
یوسف مصری زِ چاه، گشت چنان پادشاه
گر که طریق این بود، چاه نشانم بده‌
بر قدمت همچو خاک، گریه کنم سوزناک
گِل شد از آن گریه خاک، روح به جانم بده
از دل شب می‌رسد، نور سراپرده‌ها
در سحر از مشرقت، صوت اذانم بده
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بود
آنچه تو را خوش‌تر است راه به آنم بده

ابتدا هفته راهنما را خدمت جناب آقای مهندس و خانم آنی بزرگوار، اولین راهنمایان کنگره ۶۰، به راهنمای خودم، خانم ریحانه عزیز و تمام راهنمایان شعبه دنا در قسمت همسفران و مسافران کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم.
ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهاده‌ایم و سجده‌ای آغاز نمودیم برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم، که همانا خروج از جهان ظلمت بود و پیوستن به جهان نور و روشنایی. هم اکنون ما آموزش دیده‌ایم، آموزش دیده‌ایم تا بتوانیم به انسان‌های دردمند خدمت کنیم؛ زیرا خودت گفتی که اگر فردی را احیا کنیم، تمام ساکنین زمین را احیا کرده‌ایم. پس یاریمان ده تا خدمتگزار دردمندان باشیم، نه آقا و سرور آن‌ها و اما ما رهجویان، بر همه ما واجب است که به بهترین شکل ممکن از راهنمایان خود سپاسگزاری و قدردانی کنیم.

همه ما در ابتدای ورود به کنگره، با دیدن شال‌های رنگی برایمان سؤال پیش می‌آمد که این شال‌ها به چه معنی است؟ می‌دیدیم که همه برای کسانی که دارای شال رنگی هستند، احترام بیشتری قائل هستند. متوجه شدیم که رنگ شال نارنجی، مخصوص راهنماست، بعد در مورد کلمه راهنما و معنی آن سؤال برای ما پیش آمد که اصلاً راهنما به چه معناست؟ تا چند سال گذشته، فقط شال نارنجی بود؛ ولی بعد شال سبز هم برای کسانی که تازه واردین را راهنمایی می‌کردند، مشخص شد و الان ما دو گروه راهنما داریم، راهنمای تازه واردین شال سبز و راهنمایان که شال نارنجی‌ دارند. در هر دو گروه عشق، باید سرلوحه کار آن‌ها باشد و اساس کار کنگره ۶۰ بر مبنای محبت، عقل و ایمان است، اگر این عشق نبود ما الان در کنار هم نبودیم.

راهنما؛ کسی است که راه را به ما نشان می‌دهد. آقای مهندس خود الگوی بزرگی هستند که با عشق، ۲۷ سال این مسیر را طی کرده‌اند و هر روز با انرژی بیشتر ادامه می‌دهند.
ما هر سال ۴ جشن داریم؛ جشن ایجنت و مرزبان، همسفر، دیده‌بان‌ و جشن‌ راهنما که باید از این عزیزان قدردانی کنیم. قدردانی‌؛ یعنی اندازه‌ی هرچیزی را بدانیم. قدردانی، در سه مرحله انجام می‌شود؛ ‌در دل، زبان‌ و عمل. ما قدردانی در عمل را با دادن پاکت انجام می‌دهیم. آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر از راهنمایی تجلیل‌ شده و ایشان به کنگره نمی‌آیند، باید از ایشان‌ یادی کنیم‌ و قدردانشان باشیم».

همانطور که می‌دانید، یک راهنما برای اینکه به این جایگاه برسد، باید از فیلترهای زیادی بگذرد و مهم‌‌ترین آن این است که خود فرد، مصرف‌کننده باشد، در غیر این صورت نمی‌تواند راهنما شود؛ چون باید خودش سختی‌های اعتیاد را کشیده‌باشد تا بتواند شخص مصرف‌کننده را درک کند و از تجربه‌های خود نیز استفاده کند. شرط دوم؛ باید به رهایی برسد، بعد از رهایی در آزمون راهنمایی شرکت کند و قبول شود، در ادامه در لژیون‌های کارورزی، شرکت کنند، در ادامه با اجازه آقای مهندس به وسیله دیده‌بان‌ها مصاحبه شوند، بعد از تأیید مرزبانان شعبه و پارک می‌توانند در مقابل جناب مهندس پیمان ببندند و شال را از جناب مهندس دریافت کنند.
به عقیده من، دریافت شال و قرار گرفتن در جایگاه خدمتی، برای به تکامل رسیدن خود ماست.

راهنما در ابتدا خودش آموزش می‌گیرد و حالا خود او معلمی‌ شده تا بتواند شخصی دیگر را به راه مستقیم هدایت کند. خداوند، لیاقت خدمت به انسان‌ها را به همه نمی‌دهد و یک راهنما در گذشته حتماً کاری کرده که خداوند او را برای این خدمت انتخاب کرده‌است، حال چه راهنمای تازه واردین و چه راهنمای شال نارنجی باشد. اگر راهنما به رهجو می‌گوید سی‌دی بنویسد، به خاطر حال خود آن شخص است و هرچه که یک رهجو به قوانین احترام بگذارد و تکالیف خود را انجام دهد؛ سر ساعت حضور پیدا کند و خدمتگزار باشد حال بهتری دارد، قطعاً حال خوش راهنما در خدمت، باعث شده‌است که رهجو هم خدمت کند.
جناب مهندس می‌فرمایند:«آموزش باید در سه صورت انجام شود؛ یعنی چه مطالبی آموزش بدهیم؟ به چه کسی آموزش بدهیم؟ و چه شخصی آموزش بدهد؟» منظور راهنماست که تمام منابعی که آموزش می‌دهد، همه کامل و علمی است، هیچ آموزشی را از خود نمی‌گوید و هرچه آموزش می‌دهد از منابع کنگره و همان آموزشی است که خود از راهنمای خودش گرفته‌است و در اصل انتقال اطلاعات صورت می‌گیرد.

راهنما باید جذبه‌ پدر و محبت مادر را داشته‌باشد؛ یعنی در عین حال که به رهجو محبت می‌کند، باید اقتدار داشته باشد و در برقراری حرمت‌ها و قوانین از رهجو بخواهد که نظم، حرمت و قوانین کنگره را رعایت کند.
علم و دانش کنگره، مرتب از جناب آقای مهندس در اختیار همه ما قرار می‌گیرد. یک راهنما باید تمام منابع را مرتب مرور کرده و سی‌دی‌هایی که به‌ رهجویانش آموزش می‌دهد خودش نیز چند بار گوش دهد.‌
راهنما، بر مبنای عدالت، معرفت و عمل سالم آموزش می‌دهد و عدالت را در بین رهجویانش رعایت می‌کند. در بیرون از کنگره افرادی که نظاره‌گر کار راهنمایان هستند از کار آن‌ها متعجب می‌شوند که بدون دریافت مزد و به صورت رایگان خدمت می‌کنند. در واقع آنان نمی‌دانند که راهنمایان مسلح به سلاح عشق، عقل و ایمان هستند و مزد خود را قبلاً دریافت نموده‌اند.

راهنما، در لژیون باید فقط سی‌دی‌های آموزشی، منابع و جزوات را تدریس کند و به موارد حاشیه‌ای توجه نکند. رهجو، امانتی است که کنگره به دست راهنما می‌دهد، او دوباره باید این امانت را به خوبی تحویل کنگره دهد و این با آموزش صحیح و درست انجام می‌شود. احترام گذاشتن به رهجو، رعایت کردن قوانین، خوش خلق و منظم بودن راهنما می‌تواند برای رهجو الگوی مناسبی باشد.
در پایان  جزوه راهنمایی می‌خوانیم؛ کسانی که می‌خواهند برای رهایی مصرف‌کنندگان مواد مخدر اقدام نمایند و یا خود از اعتیاد رها شوند لازم است؛ صبر ایوب، مهر، تفکر و گذشت رسول خدا(ص)، عدالت علی(ع) و شجاعت حسین(ع) را همیشه مد‌نظر قرار دهند تا موفق شوند، در غیر این صورت به دنبال کار دیگری بروند؛ چون این کاره نیستند.

تایپ: همسفر سیما و همسفر مینا
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم
ارسال: راهنما تازه‌واردین همسفر ریحانه
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .