English Version
English

عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب!

عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب!

عرض سلام و تبریک این هفته زیبا به راهنمایان محترم نمایندگی خواجو و همه مخاطبین عزیز سایت. شما را به یک مصاحبه جذاب از یک زوج راهنما در رابطه با این هفته عزیز دعوت می‌کنیم. لطفا با ما همراه باشید.

با عرض سلام لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

راهنما مسافر محسن:
سلام دوستان محسن یک مسافر. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی؛ تریاک و شیره، ۱۰ ماه و ۱۸ روز سفر کردم به روش D.S.T با داروی OT زیر نظر راهنمای عزیز آقا نادر اسدی، هم اکنون دو سال و ۱۱ ماه است که از بند اعتیاد رها هستم.

راهنما همسفر عطیه:
سلام دوستان عطیه هستم یک همسفر: مسافر من با بیش از ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدند، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، سفر خودشان را آغاز کردند به روش D.S.T و داروی OT. زیر نظر و راهنمایی استادان عزیز آقای نادر اسدی و خانم زهرا عسگری.
الان هم به شکر خداوند ۲ سال ۱۱ ماه است که از دستان پر محبت جناب مهندس گل رهایی را دریافت نموده‌ایم.

مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟

راهنما مسافر محسن:
نیاز خود را در این آموزش‌های ناب کنگره دیدم و برای به تعادل رسیدن و در صراط مستقیم بودن هیچ جایی را بهتر از این سیستم پیدا نکردم. دلیل دیگر آن‌که راهنمایی جزء پروسه درمان است.

راهنما همسفر عطیه:
از زمانی که وارد کنگره شدم تا مدت‌ها کسانی که شال نارنجی بر گردنشان بود را زیر نظر داشتم و همیشه حال خوش بعضی از راهنماها و آرامش درونی که در برخورد با آنها دریافت می‌کردم، برایم تعجب آور بود و برایم سوال بود چگونه کسی حاضر است بدون دریافت پاداشی چنین کار سخت و زمان بری را مدام انجام  دهد؛ ولی بعد از گذشت چند ماه از سفر اول، تصویر داشتن شال نارنجی را بر دوش خودم و مسافرم ساختم و این خواسته خیلی زود برایم محقق شد و خدا را به خاطر این موهبت بزرگ شاکرم.

احساس شما بعد از قبول شدن در آزمون و تشکیل لژیون چگونه بود؟

راهنما مسافر محسن:
فقط شاکر خداوند بودم، هستم و خواهم بود که این اجازه را به من دادند و فرصتی دوباره که در این حیات از زندگی بتوانم در کنار بهترین انسان‌ها باشم و همه این‌ها جز لطف و رحمت خداوند نبوده است. برای تشکیل لژیون هم لطف خدا شامل حالم شد تا بتوانم با عزیزانی که در تاریکی و رنج مصرف مواد به سر می‌برند در کنار هم باشیم و از یکدیگر آموزش بگیریم تا بتوانیم در صراط مستقیم با هم همراه و همسفر باشیم، تا به وظایف خود در این هستی آگاه شویم و به سوی نور و روشنایی حرکت کنیم.

راهنما همسفر عطیه:
من در کنگره خواسته هر جایگاهی را که داشتم، خیلی زود برایم اتفاق می‌افتاد. طبیعتاً زمانی که متوجه شدم خودم و مسافرم همزمان در آزمون قبول شدیم، بسیار خوشحال شدم و فقط لطف خداوند می‌دانستم.

با توجه به نزدیک بودن آزمون راهنمایی چه پیشنهادی دارید؟

راهنما مسافر محسن:

پیشنهاد من خواندن مطالب اصلی جزوات و شرکت در امتحانات شعب که خیلی موثر است. دیگر حضور پررنگ افراد شعبه در نوشتن سی‌دی و عمل کردن به نکاتی که آموزش می‌گیریم، با حس و حال خوب با آرامش و با اعتماد به نفس بالا و خواسته قوی حتماً در این آزمون به آنچه که واقعاً خواسته داریم خواهیم رسید. فقط حفظ کردن مطالب نیست بخشی از آن درک و برداشت صحیح است، که با پوست و گوشت خود لمس کردیم مانند مسائل فنی و جهان‌بینی.

راهنما همسفر عطیه:
همیشه روی این جمله که کائنات چیزی را به کسی رایگان نمی‌دهد، فکر می‌کردم و متوجه شدم برای اینکه به خیلی از خواسته‌هایم برسم و بتوانم مسیرهای سخت را هموار کنم، باید خدمت کنم و این تنها دلیل استارت من در کنگره شد. برای رسیدن به آرامش و در صراط مستقیم قرار گرفتن باید خدمت کرد؛ حالا به قلمی یا قدمی و همانطور که بقیه کاشتند و ما خوردیم، ما هم بکاریم تا دیگران بخورند.
ما باید تا جایی که در توانمان هست، برای پرداخت بهای رهایی مسافرمان و رسیدن به آرامش نسبی، خدمت کنیم.
والاترین و ارزشمندترین خدمت در کنگره  و ادامه پروسه درمان، جایگاه راهنمایی است؛ پس به واسطه هر آنچه که دریافت کرده‌ایم، بهای آن را بپردازیم. حتماً برای آزمون تا آنجا که در توان داریم تلاش کنیم؛ چرا که در ادامه مسیر، راه نمایان می‌شود.

بزرگترین موهبت راهنمایی برای شما چه بوده است؟

راهنما مسافر محسن:
آرامش و حال خوب خود و خانواده و همین که آموزش‌های جدید دیگر در کنار این موهبت خداوند می‌بینم، که با هر فرد با چه رفتار و کرداری برخورد کنیم و بفهمیم که همان دیپلماسی را چگونه اجرا کنیم، چون خود این مسیر پرفراز نشیب برای خود یک راهنما، سراسر آموزش است.

راهنما همسفر عطیه:
افکارم، دیدم و برداشتم را نسبت به خودم و اطرافیانم بسیار تغییر داد و باعث شد خیلی از نعمت‌هایی که خداوند به من عطا کرده بود و قبلاً آن را نمی دیدم و نسبت به آن بی‌تفاوت بودم را بهتر ببینم، درک کنم و بفهمم و بسیاری از حس‌های خوب را تجربه کنم و واژه هایی چون عشق، ایمان، محبت، گذشت را با عمق وجود بفهمم.

با توجه به این‌که در هفته راهنما قرار داریم، چگونه باید از راهنمایان قدر دانی کنیم؟

راهنما مسافر محسن:
بهترین قدردانی از یک راهنما فقط فرمانبرداری یک رهجو است؛ که با یک سفر استاندارد و خوب برای کنگره خدمتگزار شود. در ادامه گرفتن شال راهنمایی بهترین هدیه است. یک رهجوی خوب در این هفته، باید به عناوین مختلف و بهترین شکل و به اندازه توانش آن بخشش، قدرانی و سپاسگزاری را داشته باشد.

راهنما همسفر عطیه:
عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب!
کسی که راهنما می‌شود، پاداش کار خود را از خالق خود دریافت کرده و بعد از آن هم دریافت می‌کند و هیچ چشم داشتی نسبت به مخلوق ندارد.
من به عنوان یک رهجو باید وظیفه خود بدانم که چنین روزی را ارزشمند بدانم و با نوشتن زیباترین دلنوشته‌ها و قرار دادن نوترین پول‌ها در پاکت، انرژی و حس خوبم را به راهنمایم منتقل کنم و تا سپاسگزاری از مخلوق را یاد نگیرم، نمی‌توانم سپاس گزار خالق شوم.

انتظار شما از یک رهجو چیست؟

راهنما مسافر محسن:

فقط فقط فرمانبرداری تسلیم فرمان راهنما بودن تا در این مسیر خطرناک به سلامت به مقصد برسیم و برای یک رهجو به آنچه گفته می‌شود و قلم زده می‌شود با ایمان کامل و محکم جامه عمل بپوشانند تا به آن آرامش و رهایی از اعتیاد و تاریکی برسند.

راهنما همسفر عطیه:
کنگره و تمام اعضایی که در کنگره خدمت می‌کنند، تنها یک وسیله هستند و مسیر را به ما نشان می‌دهند.
حرکت کردن و کیفیت آن در این راه، تنها وابسته به هر کسی است که چگونه در مسیر پر از نور عشق و محبت می‌خواهد حرکت کند؛ پس فقط این من هستم که چقدر آموزش ها را می توانم عملی کنم و برای حال خوب خودم تلاش کنم.
اولین قدم فرمانبردار بودن، احترام گذاشتن به حرمت‌ها و به موقع در جلسات حاضر شدن است.

اگر سخن پایانی دارید، بفرمایید‌.

راهنما مسافر محسن:
من با یک بیت شعر سخنان را به پایان می‌رسانم در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن،  شرط اول قدم آن است که مجنون باشی. از دیدگاهی راهنما و رهجو هر دو عاشق هستیم و در مسیر عشق و رسیدن به آن معشوق ابدی و ازلی با هم همگام هستیم باید بدانیم که در این مسیر باید از روی سنگ، گدازه و آتش راه برویم و بدانیم که بعد از آن به وصل وصال ابدی می‌رسیم به شرطی که نسبت به آن معشوق عاشق واقعی باشیم. در آخر از این‌که این فرصت را به ما دادید تا در کنار هم آموزش بگیریم ا زشما سپاسگزارم.
راهنما همسفر عطیه:
وجود بعضی از افراد در مسیر زندگی، موهبت بزرگ و ارزشمندی از جانب خداوند به سوی ما است.از جناب مهندس و خانواده محترمشان و استادان عزیزشان وتمامی خدمتگزاران کنگره کمال تشکر را دارم. از راهنمایان بزرگوار آقای نادر اسدی و خانم زهرا عسگری کمال تشکر را دارم و این هفته زیبا را به این عزیزان تبریک عرض می‌کنم.
در پایان از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم که در طول زندگی همیشه یار و همراه من بودند و مرا در این مسیر عشق و محبت  بسیار تشویق کردند و ممنون از شما به خاطر این که وقت گذاشتید و ترتیب این مصاحبه را دادید.

آقا محسن این هفته زیبا را به شما و همسفر محترمتان تبریک عرض می‌کنیم و بابت این مصاحبه زیبا و آموزنده از شما سپاسگزاریم.
از شما مخاطبین عزیز سایت هم که با ما همراه بودید متشکریم.

مصاحبه، تنظیم و ارسال: مسافر بهنام

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .