English Version
English

مصاحبه با راهنما محترم مسافر علیرضا

مصاحبه با راهنما محترم مسافر علیرضا

۱_لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر
مدت  تخریب ۵ سال، آنتی ایکس مصرفی تریاک شیره، مدت سفر اول ۱۱ ماه، به روش DST با داروی OT، به راهنمایی آقای کاظم نوروزپور، رشته ورزشی والیبال، رهایی انشالله دو هفته دیگر می‌شود ۱۰ سال
۲_چطور با کنگره آشنا شدید؟
از طریق اینترنت و شرکت در تالارهای گفتگو که در آن زمان کنگره در بستر اینترنت تشکیل می‌داد.
۳_سفر اول برایتان چطور گذشت؟
در ابتدا تصورم این بود که شاید مسیر شیروان به مشهد و فاصله راه کمی مسئله درمان را برایم سخت کند اما وقتی با همسفرم همراه شدم، خیلی راحت تر سفر کردم و البته خواسته قوی و گرفتن خدمت در سفر اول هم خیلی به این مسئله کمک کرد.
۴_خانم نسرین آیا مسافرتان تخریب‌های زیادی داشت؟
شاید در نگاه اول مدت ۵ سال تخریب زیادی محسوب نگردد اما، از نظر یک همسفر تخریب چه یک سال چه ده سال و یا بیشتر، تخریب محسوب می‌گردد و قطعاً زندگی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و مسافر من هم از این قاعده مستثنی نیست.
۵_در طول سفر اول و دوم آیا متوجه تغییرات مسافرتان می‌شدید؟
با شروع درمان در کنگره تغییرات و تبدیلات زیادی برای یک مسافر اتفاق می افتد و یک همسفر به خوبی آن را به مرور زمان حس می کند و چون خودم هم همزمان شروع به سفر کردم، این اتفاقات به خوبی قابل لمس بود و پس از رهایی و قبولی در آزمون راهنمایی و تشکیل نمایندگی شیروان ، اتفاقات خوبی به سرعت برای مسافرم و من می افتاد و این موضوع دو طرفه بود.
۶_از حس و حالتان موقع دریافت شال راهنمایی از دستان جناب مهندس برایمان تعریف کنید؟
از زمان قبولی در آزمون تا دعوت برای بستن پیمان و شال؛ همیشه در ذهنم رویارویی با آقای مهندس و گرفتن شال از دست ایشان با من بود و خصوصاً زمانی این اتفاق افتاد که فعالیت نمایندگی شیروان آغاز شده بود و دوست داشتم که به عنوان راهنما در نمایندگی شهرم خدمت کنم. پس از اینکه از مهندس شال را گرفتم، یک حرف ایشان در ذهنم به یادگار ماند و آن این بود که «امانت‌دار خوبی باشید» و انشالله که اینطور بوده است.
۷_ خانم نسرین؛ شما به عنوان همسفر در تمام جایگاه‌ها کنگره خدمت کرده‌اید، چه توصیه ای برای همسفران دارید؟
در کنگره یاد گرفتیم که جایگاه‌ها انسان های خودش را تعیین می‌کند و خدا را شکر من هم در این جایگاه ها بودم اما ، به همسفران محترم می گویم که همراهی شما و ثابت قدم بودن شما در راه درمان و حضور مداوم در کنگره از ویژگیهای انتخاب شما در جایگاه خدمتی است و بدانید که هیچ لذتی بالاتر از خدمت کردن در کنگره حتی در یک جایگاه خدمتی کوچک نیست. البته در کنگره خدمت کوچک و بزرگ نداریم و همه جایگاه‌ها قابل احترامند.
۸_در اوایل ورودتان به کنگره؛ این فکر را می‌کردید که بتوانید روزی راهنما شوید؟
در تغییر و تبدیل و سپس ترخیص، مراحلی باید بگذرد که یک مسافر از دنیای تاریکی به روشنایی وارد شود و این زمان بر است و قطعاً یک رهجوی تازه وارد در لژیون، تا مدتی فقط به درمان خودش فکر می کند و اصلأ به این موضوع فکر نمی کند.
اما وقتی که با راهنما و لژیون و درمانم همراه شدم، این حس که من هم می توانم راهنما شوم و اداره یک لژیون را داشته باشم؛ در من تقویت شد و البته ناگفته نماند که اولین بار آقای نوروزپور این ذهنیت را در من بوجود آوردند که می توانم رها شوم و راهنما شوم و همراه با آقای محمد اختری در شیروان لژیون بزنم و این ذهنیت از همان زمان تقویت شد و رنگ واقعیت به خود گرفت.
۹_هدف شما از راهنما شدن چه بود؟
در ابتدا هدفم این بود که بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره ۶۰ در شهر خودم باشم و به کسانی که بدنبال درمان اعتیاد بودند کمک کنم، اما پس از تشکیل لژیون متوجه شدم این سیستم کنگره است که شخصی که راهنما می‌شود در کنار رهجویان خود آموزش می گیرد و راهنما شدن در کنگره به معنای کامل شدن و همچنین آموزش گرفتن خود راهنما است و این یک هدف دوطرفه است، هم برای راهنما و هم رهجو.
۱۰_حرف آخر برای تازه واردین و مسافران سفر اولی؟
به تازه واردین می گویم علمی که تجربه شده باشد، سندی بی نقص است و علم درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ بر همگان روشن است. شما اکنون با این علم آشنا شده اید و در راهی که آمده اید شک نکنید و به سفر اولی ها می گویم کسی در سفر اول موفق است که اول ندانی را بداند و تا می تواند بیاموزد و خدمت کند.

مرزبان خبری مسافر محسن

تایپ : مسافر پرویز لژیون دوم

ارسال : مسافر حسین لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .