باتوجه به گرامیداشت هفته راهنما، فرصت را غنیمت شمردهایم و با جمعی از راهنمایان بزرگوار شعبه ملاصدرا در این رابطه گفتوگویی صمیمانه ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان و همراهان همیشگی میکنیم.
راهنما همسفر مریم بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیره، تریاک و شیشه بهروش DST همراه با دارو OT مدتزمان ۱۱ماه با کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر حسن، همسفر طاهره در سفراول و همسفر سحر در سفردوم سفر کردند؛ درحالحاضر به مدت ۷سال و ۸ماه است که بهدستور جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان در کنگره والیبال و شطرنج است.
به اعتقاد شما آیا راهنما وظیفهای در مقابل رهجویان خود دارد؟
قطع بهیقین تحت هر شرایطی، وظایف دو طرفه بوده و راهنمایی که خود را در قبال مسئولیتها و رهجو مسئول ندادند، نمیتواند موفق باشد. همانگونه که راهنما از رهجو درخواست میکند که سیدی بنویسد، به روز باشد، مطالعه و آموزشها را عملی کند، در کنگره و ورزش حضور داشته باشد، نظم و انضباط را رعایت کند، به مسئولین و دیگران احترام بگذارد و از همه مهمتر قوانین و حرمتها را رعایت کند؛ ابتدا بایستی خود راهنما این فرامین را به مرحله اجرا در بیاورد تا عملکرد آن مثبت باشد. گاهیاوقات یک راهنما نسبت به یک رهجو وظایفی فراتر از حد تصور نیز دارد؛ زیرا باید عاشق جایگاه خدمتی و رهجوها باشد، به تکتک رهجوها اهمیت بدهد و به آنها کمک کند تا راه خود را کشف و به درستی حرکت کنند.
لطفاً بفرمایید از نظر شما رابطه بین خدمت کردن و دریافت حال خوش چگونه است؟
به نظر بنده، خدمت زمانی باعث رسیدن به حال خوش میشود که با دل و جان، تمام وجود و حس خوب آن خدمت را انجام دهیم؛چراکه اگر انجام آن خدمت برای جلب توجه، خودنمایی و اهداف منفی دیگری باشد؛ قطع بهیقین نهتنها به حال خوش نمیرسیم، بلکه انرژی منفی نیز کسب میکنیم که در ادامه باعث تخریب شخص و دیگران خواهد شد؛ بنابراین قرار گرفتن در جایگاه خدمتی مهم نیست، بلکه حس و نیت قلبی ما مهم است؛ بهعنوان مثال: شخصی که عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوان میشود، اگر با نیت صحیح وارد این جایگاه شده باشد، برکت و حس خوب آن را دریافت میکند. موضوع دیگری که در زمینه خدمت وجود دارد این است که انسان با انجام درست آن بتواند جایگاه خدمتی خود را حفظ کند و برای آن ارزش قائل باشد.
راهنما همسفر سعیده بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی تریاک و قرص بهروشDST همراه با داروOT مدت ۱۱ماه و ۲۵روز با کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر حسن و همسفر شهلا در سفراول و همسفر مریم در سفردوم سفر کردند؛ درحالحاضر به مدت ۶سال و ۱۰ماه است که بهدستور جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان و مسافرشان در کنگره والیبال است.
عامل انگیزه حضور مستمر شما در کنگره و خدمت کردن در این راستا چه امری بوده است؟
خدمت کردن نوعی آموزش میباشد و انگیزه بنده برای حضور در کنگره، فرصتی بوده که به عنوان جایگاه خدمتی در اختیار من قرار داده شده است و من باید قدردان آن باشم و برای تمامی لحظاتی که در کنگره هستم، ارزش قائل باشم تا به نتیجهای که حال خوب و تعادل میباشد، دسترسی پیدا کنم. ابتدا حضور در کنگره، خدمت کردن را نوعی کمک به دیگران میدانستم؛ اما در ادامه برای من ثابت شد که این موضوع نیاز بنده بوده؛ زیرا استاد امین میفرمایند: نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران نیز در دل ما است که با این حضور، نیاز خود را در دل دیگران پیدا میکنم. در جایگاه راهنمایی، آموزشها دوطرفه است و امیدوار هستم حضور داشتن برای من مفید واقع شود.
اگر قصد داشته باشید بار دیگر در جایگاه رهجو در لژیون حضور داشته باشید؛ فکر میکنید چه عملی را در گذشته انجام ندادهاید؟
درواقع هر چه بیشتر آموزش دریافت کرده و خدمت کنیم، تجاربی را کسب خواهیم کرد که شاید اشکالات و کمکاریهای گذشته، بیشتر برای ما روشن میشود. بنده در این زمینه سعی میکنم که در حد توان، تجربیات خود را در اختیار رهجوها قرار دهم تا شاید برای خودشناسی و به نوعی یافتن خود، آمادگی لازم را داشته باشند.
اگر به دوران قبل از راهنمایی برگردم و قصد داشته باشم بار دیگر به عنوان رهجو در لژیون باشم؛ سعی میکنم بیش از پیش دوربین را برروی خود متمرکز کنم و هدفم خودسازی باشد و تنها برای خدمت کردن تلاش کنم. زمانی که از درون ساخته شوم، خدمت من را انتخاب میکند و برای خدمت آمادگی پیدا میکنم؛ زیرا تا زمانی که در درون من معایبی وجود داشته باشد، مانع حرکت درست من میشود.
آقای مهندس در سیدی صلح میفرمایند: تا زمانی که انسان خود را نشناسد، خداوند را نیز نخواهد شناخت. موضوع دیگری که سعی میکنم بیشتر به آن توجه داشته و برای آن تلاش کنم، لژیون سردار و کمک مالی آن است که شاید باعث شود سریعتر در من بیداری اتفاق بیفتد. درواقع با توجه به تجربهای که کسب کردهام، به رهجویان عزیز توصیه میکنم که فرمانبردار راهنما باشند تا سریعتر به نتیجه دلخواه برسند.
در پایان از راهنمایان بزرگوار خود خانم شهلا و خانم مریم که مسیر دریافت آموزش و خدمت را برای من نمایان کردند؛ تشکر میکنم و این هفته را در رأس خدمت استاد راهنما بزرگوار آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و همچنین خدمت تکتک راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم.
راهنما همسفر زهرا بههمراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک بهروش DST همراه با دارو OT مدتزمان ۱۰ماه و ۴روز با کمک، راهنمایان محترم؛ مسافر علیرضا و همسفر مریم سفر کردند؛ درحالحاضر به مدت ۳سال و ۱ماه است که بهدستور جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان و مسافرشان در کنگره والیبال است.
از نظر شما برای رسیدن به جایگاه راهنمایی، زیربنا فکری خاصی لازم است؟
درواقع لازمه انجام هر عملی، برخورداری از هدف و خواسته قوی است. اگر انسان برای رسیدن به هدفی که در زندگی دارد، برنامهریزی همراه با تلاش و کوشش داشته باشد و در صراط مستقیم حرکت کند؛ قطع بهیقین به خواسته و هدف خود خواهد رسید؛ زیرا خداوند در همه حال فرمودهاند که از تو حرکت و از من برکت، انسان چیزی جز سعی وتلاش خود نیست.
لطفاً در جایگاه راهنمایی، از حس و تجربه خود برای ما صحبت کنید.
با تمام وجودم بیان میکنم که این جایگاه، از حس و حال وصف ناشدنیای برخوردار است؛ زیرا نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران در دل ما قرار دارد. انسان بایستی برای دریافت آموزش و تکامل خدمت کند. خواسته قلبی و همیشگی من از خداوند این بوده که پیش از قرار گرفتن در یک جایگاه، ابتدا ظرفیت آن جایگاه به من عنایت شود و سپس آن جایگاه روزی من باشد؛ زیرا وجود ظرفیت، اولین شرط برخورداری از یک خدمت خوب است؛ چراکه با افزایش ظرفیت، نقطهتحمل نیز افزایش خواهد یافت که این امر با کسب دانایی و آگاهی امکانپذیر میشود.
انسان باید آگاه باشد که جایگاه به تنهایی برای او مفید واقع نمیشود؛ زیرا جایگاهی که انسان در آن قرار میگیرد، نباید ظرفیتش بالاتر یا پایینتر باشد؛ چراکه در غیر این صورت، تخریب ایجاد میکند. بنده در کنگره، در حد توان و در همه حال سعی کردم جایگاههای خدمتی را تجربه کنم؛ اما چیزی که در راستا خدمت برای من حائزاهمیت است، اثری بوده که از خود به جای میگذارم. من در تمام مراحل زندگی، خدمت به دیگران را به هر نحوی دوست داشتهام تا خداوند این جایگاه خدمتی را روزی بنده کردند. امیدوار هستم، قادر باشم با تمام وجود در این جایگاه خدمت کنم؛ زیرا زمانی که با بیان یک جمله، شخص ناامیدی را امیدوار، دلی را شاد و لبی را خندان میکنیم، درواقع احساسی شبیه به تصرف دنیا به انسان دست میدهد. زندگی بسیار زیبا است؛ اما زیباتر از خود زندگی، درست زندگی کردن و بهرهمندی از تکتک لحظات آن میباشد. زمان مثل ابر و باد در گذر است، پس چه نیکوست که از آن به نحو احسنت استفاده کنیم و از در کنار هم بودن لذت ببریم. امیدوار هستم که عشق و محبت سایهبان زندگیها، آموزش گرفتن چاشنی آن و درنهایت غذایی با طعم دانایی میل کنیم.
تهیه گزارش: همسفر زهرا (ش) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویرایش و ویراستار: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
تصویرگر: همسفران گروه متننگار
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهه
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
158