سلام دوستان الهه هستم همسفر
دستهایی که کمک میکنند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند. هفته راهنما را ابتدا به جناب مهندس اولین راهنما و همسفر ایشان خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم، همچنین تبریک به تمامی راهنمایان کنگره و خداقوت ویژه خدمت راهنمای خودم خانم عفت بزرگوار که با آموزش و راهنماییهای دلسوزانه خود آرامش و حال خوش را به من هدیه دادند.
اولین معلم انسان خداوند است زمانی که آدمی را خلق کرد به او اسما الهی را آموخت و او را به راستی، درستی و حقیقت دعوت نمود. دومین معلم انسان شیطان بود، زمانی که از فرمان سرپیچی کرد و به انسان آموخت که خلاف فرامین الهی عمل کردن چه عواقبی میتواند داشته باشد. راهنمایان این فرشتگان زمینی بدون هیچ مزد و منتی باجان و دل به ما کمک میکنند و ما با فرمانبرداری و رعایت حرمتها تنها میتوانیم ذرهای از زحمات آنان را جبران کنیم.
سفیدپوشان سبز قامت هم، مانند یارانی هستند که بی منت همه را سیراب میکنند و جانی دوباره میبخشند. چه زیبا نامی را بنیان برایت نهاد، راهنما که به تنهایی معنای کامل معلم و رب را دربر دارد. زمانی که وارد کنگره میشویم برق نگاه و اشتیاق راهنماها قلب دردمند ما را هدف میگیرد، عشق در چشمانشان معنا میشود، صدای آرام و متین آنها فضا را که با نام قدرت مطلق معطر شده در تمام وجودمان مینشانند و عشق در وجودمان نفوذ میکند و امیدهای خاموش شده برایمان شعلهور میگردد.
در این مسیر سخت میدانند شاگردانشان بارهای سنگین و مشکلات زیادی را بر دوش خود دارند؛ درنتیجه به شاگردان صبر، امید، فرمانبردای و عشق را یاد میدهند. قدمهایمان را جای قدمهای راهنما بگذاریم زیرا در این راه او اشتباه نمیکند؛ چون با امتحانات سخت توانسته است شال زیبای راهنمایی را بر گردن داشته باشد. آنها به ما آموزش میدهند همه جا میتواند کلاس درس و همه آدمیان برای هم معلم باشند ولی راهنمایان ابتدا خوب زندگی کردن و در مسیر ارزشها قدم گذاشتن را به ما آموزش میدهند.
سپس میآموزند معلمی که سینهاش لبریز از حقیقت و دانش است را گرامی بداریم و بدانیم نهایت آموختن از راهنما رفتار اوست؛ زیرا تنها معلم است که لقمههای دانش را با دستان خویش در سفره ذهن شاگردانش میگذارد.اساتید گرامی سایهتان مستدام و روزتان مبارک.
سلام دوستان زهره (ق) هستم همسفر
اول از همه هفته راهنما را به جناب مهندس، استاد امین، خانم آنی بزرگوار و تمامی راهنمایان همچنین راهنمایان تازه واردین و به خصوص راهنمای نازنین و مهربانم خانم عفت عزیز که وجود خود را خالصانه برای آموزش در کنگره نهاده، تبریک میگویم و برایشان بهترینها را از خداوند منان آرزو میکنم.
همان طور که میدانیم واژه راهنما یعنی نشاندهنده راه؛ کسی که راه رسیدن به آرامش و خوبی را نمایان میکند. خیلی خوشحال و خرسندم از اینکه با کنگره ۶۰ آشنا شدم و قدم در مسیری دیگر از زندگی گذاشتم که مرا به سوی روشنایی هدایت کرد.
در کنگره انسانها را همانگونه که هستند میپذیرند و با عشق و روی باز آنها را در آغوش میکشند، به دور از بدیها و ضد ارزشها؛ این نشان از آن دارد که عشق و محبت در کنگره زنده است. جا دارد اینجا از راهنمایان عزیز که با عشق و از روی محبت خالصانه الفبای زندگی را به مسافران و همسفران میآموزند و با صبر خود صبر را القا میکنند و با لبخند و حال خوش انرژی مثبت را به جانهای خسته تزریق میکنند تشکر ویژه کنم من با تمام وجود از راهنماییهایشان بهره بردم و در زندگی خود با تمام وجودم لمس کردم.
من که زندگی خراب و متشنجی داشتم و روز به روز وضعیت مسافرم چه از نظر ظاهری و چه باطنی بدتر و بدتر میشد با وجود فشارها و کج خلقیهایی که هر روز و هر ساعت با مسافرم داشتم، که شاید تلنگری برایش بشود و از این وضعیت بیرون بیاید؛ ولی روز به روز بدتر میشد و دیگر امیدی به هیچکس و هیچجایی نداشتم و هر لحظه منتظر به فنا رفتن زندگی خود بودم و به پایان دادن زندگی فکر میکردم.
در اوج ناامیدی دریچهای به زندگیم باز شد و کلاً تفکرم را عوض کرد؛ با کمک کنگره ۶۰ و راهنمایی راهنمای نازنینم دوباره توانستم زندگی خود را از نو بنیان کنم، تمام ناخوشیها و بدیها را از یاد ببرم و ذهن خودم را به طرف چیزهای مثبت هدایت کنم. از همه مهمتر توانستم با راهنماییهایش معرفت، محبت خالصانه و عمل سالم را یاد بگیرم و در زندگی خود عملی کنم.
آموختم و درک کردم که صبر بزرگترین و اصلیترین گام در زندگی برای رسیدن به روشناییها است. آموختم در کنگره خدمت کنم و به حال خوش برسم و باخدمت بلاعوض شکرگزار واقعی باشم و همیشه جایگاه و احترام راهنما را داشته باشم.
امیدوارم بتوانم این خالصانه و با عشق خدمت کردن راهنمایم را با رهایی مسافرم در کنارشان جشن بگیریم و گوشهای از محبتهای بیدریغ ایشان را جبران کنم که هیچ هدیه مادی نمیتواند به اندازه رهایی شیرین باشد.
سلام دوستان زهره (ب) هستم همسفر
ابتدا هفته راهنما را خدمت بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس، خانم آنی بزرگ و خانواده محترم ایشان و همه راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم و تبریک ویژه خدمت راهنمای عزیز و دوستداشتنی خودم خانم عفت عزیز دارم.
همانطور که میدانیم در کنگره ۶۰ ما ۴ هفته داریم که در آنها جشن میگیریم که یکی از آنها هفته راهنما است که این هفته از اهمیت زیادی برخوردار است و آقای مهندس برای راهنمایان احترام زیادی قائل هستند. راهنما چه کسی است؟ راهنما فردی است که خودش همه تاریکیها را تجربه کرده، یا مصرفکننده بوده یا با یک مصرفکننده زندگی کرده است و همه سختیهای این دوران را با جان و دل خریده و به هر سختی بوده از آنها عبور کرده همانطور که همه ما هم این مسیرها را گذراندهایم.
آن شخص راه کنگره برایش باز شده و به این مکان مقدس آمده و از آموزشهای دیگران استفاده کرده و با تلاش و کوشش و آن عشقی که در وجودش بوده از آزمون کمک راهنمایی موفق بیرون آمده است و الان یک راهنما است. راهنما یعنی کسی که با آن سلاح عشق، عقل، ایمان و بدون دریافت هیچ مزد و هیچ منتی راه را به ما نشان میدهد و این من رهجو هستم که باید اگر خواستهای دارم با فرمانبرداری از او و با تلاش و کوشش به خواسته یا هدف خودم برسم.
ما وقتی وارد کنگره میشویم بعد از گذراندن سه جلسه تازه واردین برمبنای حس خود یک لژیون و یک راهنما را انتخاب میکنیم و این راهنما است که وقتی من با کولهباری از ناامیدیها و ضدارزشها وارد کنگره شدم با راهنماییهای بهجا و بهموقع خود به من امید داد به من یاد داد که چگونه با مسافرم رفتار کنم به من یاد داد بهجای اینکه در مقابل مسافرم باشم در کنارش باشم و مسافرم را رها کنم به من یاد داد با فرزندانم و با خانوادهام چگونه رفتار کنم و الحق که راهنماییهایش بهجا و بهموقع بود.
من شخصا در طول سفرم یک جاهایی بود که واقعاً به بنبست برمیخوردم و ناامید میشدم ولی با راهنماییهای خانم عفت عزیز از آن مرحلههای سخت عبور کردم. ما باید همیشه حرمت بین راهنما و رهجو را حفظ کنیم و به راهنمایان احترام بگذاریم و به آنها ایمان داشته باشیم؛ اکنون وظیفه من رهجو در مقابل راهنما چیست؟ اول باید در کنگره بمانم و تا میتوانم خدمت کنم چون آرزوی هر راهنما این است که رهجوی خود را در حال خدمت کردن ببیند.
باید سعی کنم که در آزمون راهنمایی موفق شوم تا بتوانم در آینده به کسانی که مثل خودم ناامید از همهجا به کنگره آمدهاند کمک کنم اگر من به خوبی آموزش ببینم میتوانم بهخوبی خدمت کنم و اینکه وظیفه دارم که در این هفته از راهنما و معلم خودم قدردانی کنم یک دل نوشته و هر مبلغی که در حد توان من است داخل پاکت بگذارم و آن را با عشق تقدیم راهنما و معلم خود کنم.
ما اگر تشکر از انسانها را یاد بگیریم یعنی تشکر از خداوند را نیز یاد گرفتهایم. از خدا میخواهم که دوباره راه کنگره برایم باز شود و بیش از قبل بتوانم آموزشهای کنگره را برداشت کنم و به خواسته خودم و راهنمای عزیزم برسم.
رابطخبری: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
عکس: مرزبانخبری، همسفر آرزو
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهین ( لژیون سوم )
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
167