به نام قدرت مطلق الله؛
مصاحبه با راهنمای پیشکسوت شعبه ستارخان مسافر ناصر در روز چهارشنبه 5 اردیبهشت 1403
-مسافر شهاب: در ابتدا خواهش میکنم خودتان را معرفی بفرمایید؟
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک. مدت ۱۰ ماه و ۲۵ روز سفر کردم در لژیون آقای مجتبی دهقانی به روش دی اس تی با داروی اوپیوم تینکچر. رهایی از بند اعتیاد ۸ سال و ۶ ماه. در ادامه سفر سیگار کردم در لژیون آقای رامین سعادتجو. رهایی از بند نیکوتین ۸ ماه و ۱۰ روز.
در ابتدا خواهش میکنم از نحوه ورودتان به دنیای اعتیاد و نحوة آشناییتان با کنگره برای ما بگویید؟
همه چیز از یک سفر دوستانه به شمال شروع شد. یکی از دوستان من بهصورت تجملاتی همه چیز را محیا کرد و در آنجا بود که من برای اولینبار بدون لحظهای تفکر مصرف کردم. تا چند سال هم بهصورت تفریحی مصرف میکردم و تصور میکردم آدم زرنگی هستم، غافل از اینکه نیروهای منفی در حال اجرای کار خود هستند و متاسفانه اجبار به مصرف شدم. در ادامه به جایی رسیدم که نه شرایط سنیم و نه شرایط خانوادگی شرایط مصرف کننده بودن را ایجاب میکرد و از طریق برادرم که قبلا در کنگره حضور داشت پیام را دریافت کردم و وارد کنگره شدم.از این بابت بسیار خوشحالم که وارد این بازی شدم.
از دوران راهنماییتان برای ما بگویید و چه چیزی باعث شد برای راهنما شدن آزمون بدهید؟
من حدود نه سال در کنگره هستم. شاید باورتان نشود، زیباترین دوران زندگیام بعد از ورودم به کنگره است. هنگامی که شال راهنمایی را دریافت کردم، این زیبایی چندبرابر شد. صحبت های استاد امین در سی دی شناور بسیار زیبا بود و باید بگویم من هم بدون اینکه به فکر شناور شدن باشم، در مسیر راهنما شدن قرار گرفتم و شناور شدم و با قرار گرفتن در مسیر، اذن خدمت برایم صادر شد.بر این باورم کسی جایگاه راهنمایی را تجربه میکند که از سفر اول کارش را درست انجام دهد و اگر فرمانبردار خوبی باشد بخودی خود در مسیر راهنما شدن قرار میگیرد. من حتی تصور این را نداشتم بنشینم و به چند نفر آموزش دهم؛ نه اینکه بلد نباشم، بلکه از معلم بودن و توضیح دادن بدم میآمد؛ ولیکن این دوران برایم بسیار خوب و غیر قابل وصف، و دارای چالش های بسیار اما لذت بخش بود.دوست داری مطالعه کنی، بیشتر در منابع کنگره و سی دی ها تعمق کنی،به جنگ چالش ها بروی و خلاصه بگویم دوران عجیبی است.
نمیتوانم کلمه ای را به کار ببرم که گویای حالم در زمان لژیون داری باشد باشد،تنها چیزی که می دانم این است که بسیار لذت بردم،انرژی فروانی دریافت کردم و خودم را بیشتر شناختم. دورة لژیون داری بسیار شیرین بود و لژیون جایی است که شما مدام با خودت روبرو میشوی. رهجویی مانند خودت وارد میشود و شما بواسطه راهنما بودن با چالشهای مختلفی روبرو می شوی، چون خودت هم از این مشکلات جدا نیستی. دوران بسیار خوبی بود، ولی تودیع باعث نشد حس و حال و عشق و علاقه ام کمرنگ شود و هنوز با ورود به کنگره آموزش میگیرم. در حال حاضر هم هر جا بگویند، حاضرم مجدد خدمت کنم چون چیزی که کنگره به من داد، فراتر از تصورم بود.
شما بهعنوان کسی که در ورزش کنگره هم حضور فعالی داشتهاید، از اهمیت ورزش در درمان برایمان بگویید؟
خب معمولاً رابطة یک مصرفکننده مواد مخدر با ورزش خوب نیست. اما بعد گذشت زمانی از ورودمان به کنگره، به عنوان اصل و یک فرمان باید رشته ورزشی برای خودمان انتخاب کنیم. به شخصه قبل از ورود به کنگره ورزش نمیکردم و بعد از ورود بنا به شرایطم ورزش را شروع کردم؛ ورزش والیبال را خیلی دوست داشتم و فوتبال هم بازی میکردم. ورزش به بالارفتن توان جسمی و روحی و به کار اندازی سیستم شبه افیونی بسیار کمک میکند. در کنگره اگر کار را درست انجام دهید و فرمانبردار باشید، اتفاقی که دوست دارید برایتان رقم میخورد.
ما اعتقاد داریم روش درمان DST بهترین روش درمان است و کمترین میزان بازگشت را دارد. با این حال افراد کمی هم میباشند که رها میشوند ولی مجدد رو به مصرف مواد میآورند. علت را در چه میبینید؟
بعضی اوقات ما آموزش ها را درست دریافت نمیکنیم و دائم در حال مقایسه با دانش خودمان هستیم. این دو نمیتوانند در کنار یکدیگر قرا بگیرند و ما باید داشته هایمان را پشت در کنگره بگذاریم و وارد شویم. خیلی اوقات شاهد این بودم افراد حاضر به پذیرفتن پوسته سخت تغییر نبودند و صفات گذشته همراه و هم مسیر آن ها در سفر دوم میشد و کار را برای ادامه، سخت و عملا غیر ممکن میکرد. تغییر برای من هم سخت بود ولی سعی کردم با کمک گرفتن از روش DST و بهره گیری از آموزش ها، به آرامی خود را تغییر دهم. به نظر من مشکل عمده و میشود گفت تنها مشکل این افراد در جهانبینی، افکار و اندیشه است و به نظرم اگر ما در مقوله جهانبینی ضعیف عمل کنیم و دیدمان نسبت به مسائل و مشکلات زندگی عوض نشود احتمال بازگشتمان به مواد بسیار بسیار بالا میرود.
آقا ناصر شما یکی از کسانی هستید که حدوداً یک دهه در شعبه ستارخان (استاد معین) حضور داشتهاید، میخواهیم دیدگاه تان را نسبت به پیشرفت نمایندگی بدانیم؟
اول از همه من خیلی خوشحالم که در دورهای در این شعبه حضور داشتهام که با بزرگانی مثل آقای مجتبی دهقانی، رامین سعادتجو، مجید باغستانی، حمید زینالی، علیرضا عیوضی و خیلی از عزیزان دیگر که همگی استاد بنده بودهاند هم مسیر بودهام. این شعبه انسانهای بزرگی به خود دیده و از شما جوانترها میخواهم که قدر این بستر را بدانید. اگر امروز این شعبه درخشان است، معلوم میشود که چقدر این افراد درست حرکت کردهاند و تأثیرگذار بودهاند و این جاذبه را برای نسل جدید ایجاد کرده اند که ما شاهد اینهمه عشق و میل به خدمت و حال خوب در شعبه هستیم و اگر ما در هرجایی که در کنگره قرار داریم کارمان را بهخوبی انجام دهیم، همواره شاهد پیشرفت روزافزون شعبه و درکل کنگره خواهیم بود.در کل اگر قوانین را به درستی انجام دهیم متوجه نقاط قوت و ضعفمان خواهیم شد.
چه پیامی برای کسانی دارید که سن بالایی دارند و امیدی به درمان ندارند؟
من همیشه میگویم که هر کسی در هر سن و سالی و در هر جایگاهی اگر بخواهد حتماً میتواند تغییر بکند. اما بهشرط اینکه در مسیر باشد. هرگز نباید امید خود را از دست بدهید وبدانید با قرار گرفتن در مسیر درمان خداوند نیز شما کمک خواهد کرد ،تغییر میکنیدو به جایگاه بهتر خواهید رسید.
چند واژه را مطرح می کنم، لطفاً احساس و نظر خود را در یک کلمه یا جمله بیان کنید.
-رهجو: کسی که باید فرمانپذیر باشد.
-جناب مهندس دژاکام: بهتماممعنا سرشار از عشق و محبت
-راهنما: عاشق
-لژیون سردار: فراتر از تصور
-رهایی: شیرینترین لحظه
-سفر اول: بهترین دوران کنگره
باتوجهبه مسئولیتی که در لژیون سردار دارید، از اهمیت لژیون سردار برایمان بگویید؟
من از سال ۹۴ عضو لژیون سردار بودهام. این موضوع باعث شد که من به کنگره وصل باشم و بمانم.ما با قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی در کنگره حال خوب نصیبمان میشود ولی به نظرم ما با قرارگرفتن در لژیون سردار افق دیدمان بسیار وسیع ترمیشود و فراتر از جایگاه فعلی خود را تجربه میکنیم. اذن شکافتن یک سری مسائل در آنجا به ما داده میشود. با بخشش و انفاقی که میکنیم، مسیر حرکتی به روی ما بازتر میشود. گرههایمان راحتتر باز میشود و حس خوبی در ما ایجاد میشود. اگر انفاق و گذشت را به معنای درست انجام دهیم به خیلی از مسائلی که در دوره ای از زندگی به آن نرسیده ایم دست خواهیم یافت.
چگونه بین کار خود در بیرون از کنگره و حضور و خدمت در کنگره تعادل ایجاد کردید تا خدشهای به هم وارد نکنند؟
سوال بسیار خوبی است؛ شاید چالشی برای تمام خدمت گزاران باشد. خودم به شخصه کارهای مربوط به کنگره را در زمان خودش در اولویت قرار دادم. از سفر اول برایم اولویت کنگره بود و اجرای درست فرامین باعث شد کارها و زندگیم با ساعات کنگره تنظیم شود. وقتی شما کار خود را در کنگره درست انجام میدهی خروجی خوبی هم در بیرون داری و به آرامش و تعادلی میرسی که میتوانی زندگیت را درست مدیریت کنی و این برنامه ریزی حضور در کنگره را سهل میکند.برداشتم این است همه بازی ها در کنگره برای درست زندگی کردن است و اگر بتوانیم قوانین را بخوبی اجرا کنیم، به تعادل لازم بین زندگی در بیرون و در کنگره میرسیم. مهم این است هر کاری به ما محول میشود به درستی انجام دهیم و در این صورت اذن کارهای دیگر برای ما صادر میشود.
خانواده با حضور شما در کنگره مشکلی نداشتند؟
برمیگردم به جواب قبلی. وقتی ما فرامین را درست اجرا کنیم خروجی خوبی خواهیم داشت و منجر به تغییر درست میشود. خانواده هم با دیدن این تغییر با شما همراه میشوند و این همراهی به من کمک کرد تا در کنگره خدمتگزار باشم.
در پایان اگر نکتهای دارید برای ما بیان کنید.
من تشکر میکنم بابت تدارک این مصاحبه، هفتة راهنما را تبریک میگویم و این را بدانیم که اگر هر کدام از ما در هر جایگاهی کارمان را بهخوبی انجام دهیم، چه سفر اولی و چه سفر دومی، مطمئناً همة ما به حال خوب مدنظر کنگره خواهیم رسید.
مصاحبه: مسافر شهاب
عکس: مسافر حمیدرضا
تایپ و تنظیم: مسافر میلاد
مرزبان خبری: مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
221