لطفاً بهرسم کنگره خودتان را معرفی نمایید؟
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر: آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره تخریب بیش از 17سال سفر خودم را شروع کردم در لژیون آقای علی حسینی به روش دی اس تی همراه با شربت اوتی رهایی از دام اعتیاد 10سال و 5 ماه ورزش در کنگره والیبال .
لطفاً در مورد دستور جلسه هفته راهنما مختصری توضیح دهید؟
همانگونه که میدانید کنگره در طول سال 52 عدد دستور جلسه دارد .
که یکی از این دستور جلسات شیرین جشن راهنما است ازنظر دیدگاه من اولین قدم برای جهانبینی و فراگیری جهانبینی شناخت خود انسان است انسان باید بهترین مقوله ادراک ،احساس و برداشت نگاه ونگرش خودش را داشته باشد ونکته که وجود دارد این است که انسان تا زمانی که ناقص است به رشد و تکاپوی خودش ادامه میدهد و بهمحض اینکه به کمال رسید احتمال اینکه در معرض آفات قرار بگیرد هست و جناب مهندس به ما آموزش جلوگیری از آفات را یاد داده است و اینگونه است که در کنگره باید قدردان باشیم ویاد بگیریم که چه کسانی حضور دارند و چه کسانی درگذشته بودهاند و به ما آموزش دادند تا بتوانیم قدردان کسانی باشیم که علم درست زندگی کردن و یا همان حال خوش زندگی کردن را به ما یاد دادند قدردان و سپاس گذار این عزیزان باشیم .
تفاوت بین راهنما و معلم در چیست ؟
تفاوت بین راهنما و معلم در این نکته است که راهنما یک درس خاص را آموزش میدهد و طبق یک برنامه خاص آموزش خود را انتقال میدهد و یک مبلغی دریافت میکند ولی یک راهنما در کنگره 60باعقل ،عشق و ایمان حرکت میکند و بدون هیچگونه مبلغی پول شروع به خدمت میکند و تمام آموزشهای که فراگرفته است را بدون هیچ کموکاستی به رهجویان انتقال میدهد و هیچگونه انتظار و توقعی از خود کنگره ویا رهجویان خود ندارند .
چرا راهنما باید هم مهر مادری و هم جذبه پدری داشته باشد ؟
مسئله اعتیاد و درمان آن مسئله است که برای جهانیان بسیار حل نشدنی است و همیشه جامعه معتقد است که این بیماری رونده است و غیرقابلپیشبینی است ولی جناب مهندس آمدند و صور آشکار و پنهان مسئله اعتیاد را شکافتند و ما یاد گرفتیم برای این عمل عظیم برای رهجو هم محبت مادری و هم جذبه پدری نیازمند است که باید اجرا کنیم .
چه چیزی در راهنمای وجود دارد که افراد را جذب میکنند ؟
آن عشق و محبت ،ایمان است که اگر خدمتی هم صورت میگیرد بلاعوض باشد و این نکته باعث میشود که آن محبت و عشق رنگ بوی خاصی بگیرد و جایگاه راهنمای جایگاهی است که هم خود شخص و هم رهجویان در حال انتقال آموزش به همدیگر هستند و این انتقال باعث یادگیری عشق محبت و گذشت میشوند .
و اما کلام آخر ؟
دوست دارم کلام آخر را با یک بیت شعر به پایان برسانم
بشکن دلم که رایحه درد بشنوی
کسس از برون شیشه نبوید گلاب را
اگر در بخش جذبه پدر یک پدر به فرزند خود جذبه نشان میدهد میخواهد آن رایحه درد را بشکند و از بیرون شیشه بوی گلاب را متوجه نمیشود باید شیشه را بشکست تا عطر گلاب را متوجه بشوی و یک رهجو هم طبق فرمایشات آقای مهندس مثال یک ققنوس را زدند که باید آتش بگیرد تا یک ققنوس دیگر متولد شود و این رابطه است بین راهنما و رهجو . خیلی هم ممنون
نگارش: مسافر میلاد
عکس: مسافر شهریار
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
238