چیزی که راهنما به من آموزش داد پدرم به من آموزش نداد

نهمین جلسه از دور سی‌و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد، با استادی مرزبان محترم  مسافرعلی، نگهبانی مسافرسعید و دبیری مسافر محمودبا دستور جلسه "(هفته راهنما) " در روز یکشنبه 09اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد :

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
در ابتدا تشکر می‌کنم از ایجنت محترم گروه مرزبانی که این جایگاه خدمتی را در اختیار من قرار داده‌اند تا بتوانم آموزش بگیرم
هفته راهنما را تبریک می‌گویم به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و خدمت استادان محترمشان و تبریک عرض می‌کنم خدمت راهنمایان کنگره ۶۰ و تمامی راهنماهای شعبه میرداماد ه واقعاً زحمت می‌کشند و با عشق و محبت و به بهترین شکل ممکن آموزش‌هایشان را به رهجویان انتقال می‌دهند
جشن‌های کنگره برای من علی رنگ و بوی خاصی دارد چون در این مکان به خیلی از چیزهایی که قبلاً تجربه نکرده‌ام رسیده‌ام
و می‌دانم که در این مکان کسانی هستند که می‌توانند به من علی کمک کنند و من را به حال خوش برسانند و خوشحالم از این امر که یک نفر رودارم که به‌عنوان راهنما بتوانم از او کمک بگیرم و در تمام مراحل زندگی‌ام مرا کمک می‌کند ما در هر جایگاهی که باشیم در کنگره ۶۰ یک راهنما داریم ایجنت باشیم مرزبان باشیم و حتی نگهبان کنگره ۶۰  باشیم  همه این جایگاه‌ها همه ما یک راهنما داریم که از او کمک بگیریم که در رأس آن جناب آقای مهندس دژاکام هستند که هر هفته ز لحاظ آموزشی همه ما را تغذیه می‌کنند و در این آشفته  بازاری که در این جامعه هست با اطلاعات راستین مسیر را به ما نشان می‌دهند چون پیدا کردن حق و حقیقت بسیار سخت است
و خدا را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره از طریق راهنماهای که وجود دارد و به کمک جهان‌بینی که آموزش می‌بینیم می‌توانیم مسیر خود را درست انتخاب کنیم
در کنگره ۶۰ جهان‌بینی به ما آموزش می‌دهد که از طرف کفر به ایمان و سپاسگزاری خداوند بپردازیم ون ما زمان تاریکی‌ها همیشه کفر می‌گفته‌ایم
خیلی لغت‌ها رو ما در کنگره تازه معنایش را فهمیدیم کفر یعنی ما خوبی را ببینیم و آن را انکار کنیم ولی آموزش‌های کنگره به ما یاد داد که باید خوبی‌ها را دید و سپاسگزار کسانی باشیم که به ما خدمتی کرده‌اند حتی کوچک و نسبت به آن دیدن باید عکس‌العمل نشان دهیم و اگر این کار را نکنیم بازتابی برای ما نخواهد داشت چون وقتی ما خوبی‌های دیگران را نبینیم خوبی‌های خودمان را چه در صور پنهان و چه در صور آشکار نخواهیم دید ولی زمانی که خوبی‌های دیگران حتی کوچک را ببینیم درهای دیگری برای ما بازخواهد شد و زیبایی‌های زندگی را بیشتر لمس می‌کنیم ن را ما در کنگره یاد می‌گیریم و انجام می‌دهیم و یاد گرفتیم که علمی که آموزش می‌بینیم را باید به عمل برسانیم اینکه ما از طرف کفر به‌طرف سپاسگزاری حرکت می‌کنیم این عمل یک سفر درونی است
مادر کنگره جشن‌های بسیاری داریم در کنگره یاد گرفته‌ایم که در تمامی این جشن‌ها باید سپاسگزار باشیم و تشکر کنیم و هدیه بدهیم مثلاً در جشن هم‌سفر ما سپاسگزاری را از هم‌سفر خودمان که در تمام سال به ما کمک می‌کند به بهترین شکل انجام دهیم

باید یاد بگیریم که حتی اگر یک نفر یک چایی ساده جلوی مامی گذارد از او تشکر و قدردانی کنیم
ولی خیلی از مواقع ما خوبی طرف مقابل را می‌بینیم
ولی نمی‌خواهیم روی خودمان بیاوریم این حس طلبکارانه است ما در زمان تاریکی‌ها با او سروکار داشته‌ایم که از زمین و زمان طلبکار بوده‌ایم

و اگر بخواهیم از این حس بیرون بیاییم باید شروع به سپاسگزاری کنیم و خوبی‌های اطراف خودمان را ببینیم و عکس‌العمل نشان بدهیم
در کنگره به ما آموزش داده‌اند که ما چند نوع سپاسگزاری در مسیر این راه داریم قلبی هست حسی هست و با پاکت می‌توانیم سپاسگزار خدمات یک شخص باشیم حالا یک‌زمانی هست من می‌خواهم مبلغی را به‌عنوان سپاسگزاری درون پاکت بگذارم در آن زمان نیروهای بازدارنده د راه من می‌شوند
ولی من می‌توانم باکمی تفکر جایگاه قبلی خودم را با جایگاه فعلی الان مقایسه کنم تا متوجه بشوم که چه کسی من را تا اینجا یاری کرده است و آن‌کسی نیست به‌جز راهنمایی که در تمام این مسیر مرا یاری کرد تا بتوانم شهد شیرین رهایی را بچشم بدون اغراق می‌فرمایم چیزی که راهنما به من آموزش داد پدرم به من آموزش نداد
و به خاطر همین همیشه مدیون راهنما و کنگره هستم برای همین در هفته راهنما تا آنجایی که بتوانم در حد توانم پاکت می‌گذارم
و در آخر راهنما تلاش می‌کند که آن حس و حالی که خودش دارد را به رهجو انتقال بدهد و این اصل ماجرا است.

مرزبان کشیک

رهایی

جلسه هماهنگی خدمتگزاران نمایندگی میرداماد 

نگارش: مسافر محمد رضا 

عکس: مسافر احمد

ارسال : مسافر امیرحسین 

نمایندگی میرداماد اصفهان