جلسه دوم از دوره نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر جمال، نگهبانی مسافر جعفر و دبیری مسافر احمدرضا، با دستور جلسه:«هفته راهنما» ، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام عرض میکنم خدمت تمام دوستان و خوشحال هستم که امروز فرصت مهیا شد تا در کنار شما و در خدمت شما باشم. از محمد آقا تشکر میکنم که برای استادی بنده را دعوت کردند و من با کمال میل آمدم. در کنگره ۶۰ حدوداً ۵۰ دستور جلسه وجود دارد و هر کدام از دستور جلسهها را که نگاه کنیم میگوییم این دستور جلسه از نکات کلیدی کنگره میباشد. مطلبی که ذهن مرا مشغول کرده است همان مطلبی است که شما از زبان آقای مهندس شنیدهاید، و آن مطلب این است که شما اگر بخواهی صیفیجات بکاری باید چندماه زمان بدهی، اگر بخواهی گندم بکاری نه ماه وقت لازم داری یا گردو بکاری همینطور. حالا شما فکر کن میخواهی انسان بکاری. برای انسان کاشتن چقدر وقت لازم است؟ برای پرورش یک انسان؟ انسان هم چیزی نیست به جز اندیشهاش. شما اندیشه، تفکر و قدرت اختیار انسان را ازش بگیر ، چه چیزی از او باقی میماند؟ یک چهارپا باقی میماند.یک جانور باقی میماند از انسان. اگر تفکر انسانی را از انسان بگیریم و اگر قدرت انتخاب را از انسان بگیریم چه چیزی از انسان باقی میماند؟ یک حیوان طراحی شده است برای تولید مثل کردن، شکار کردن، چرا کردن، و مجدداً تولید مثل کردن و زنده ماندن.
اما انسان میتواند تصمیمات متفاوت بگیرد. استفاده کردن از مواد مخدر لذت بخش است و اگر لذت بخش نبود انسان گرفتار آن نمیشد. اما قوه انسانی به آدم این اختیار را میدهد که انتخاب کند بین استعمال مواد مخدر یا خدمت کردن و رسیدن به حال خوش بدون مواد مخدّر هست. هر کدام را بخواهی میتوانی انتخاب کنی اما چیزی که باعث میشود انسان یکی از این راهها را انتخاب کند منش و و جهانبینی انسان است. برای اینکه یک انسان را پرورش بدهیم و به وجود بیاوریم، باید روی اندیشه آن کار کنیم و آن کسی که در کنگره ۶۰ آخرین حلقه زنجیر کنگره ۶۰ است و آموزشها را به رهجوها و دیگران منتقل میکند راهنما میباشد. تمام مجموعه کنگره ۶۰ با این عظمت که شامل آقای مهندس پهلوانان راهنماها مرزبانها دیدهبان ها، تحقیقات و تمام این مجموعه و علمی که در کنگره۶۰ موجود است تمام کتابها و تمام مطالب و تمام منابع مالی در نهایت منتهی میشود به یک راهنما که از او منتقل میشود به رهجو ها و این موقعیت حیاتی و کلیدی جایگاه راهنما را به شخص من نشان میدهد و این شاید بیارتباط نباشد به جایگاه مقدس راهنمایی.
من این روز را به تمام راهنمایان عزیز با تمام وجود تبریک عرض میکنم. شاید کسی بگوید تو خودت هم راهنما هستی و این تبریک گفتن انقدر ذوق و شوق ندارد ولی اتفاقاً بعضی چیزها را انسان هر چقدر بیشتر درک میکند بیشتر آن موضوع برایش قابل احترام میشود. من امروز پس از سالهایی که از حضورم در کنگره ۶۰ میگذرد راهنما های دیگر برایم قابل احترامتر میشوند و بهتر جایگاهشان را درک میکنم و آخرین مطلبم این است که راهنما وظیفه دارد که توقعی از شاگردش نداشته باشد که از او تشکر کند اما از طرف دیگر رهجو وظیفه دارد تمام تلاشش را بکند و با تمام وجود از راهنمایش تشکر کند. بستگی دارد به توان من ممکن است تمام توان من هزار تومان باشد باید تمام توانم را بگذارم و با همان هزار تومان تشکر کنم و ممکن است تمام توان من مقدار زیادی باشد، تشکر نفس عمل است که باعث میشود مسیرش در خدمت به کنگره هموار بشود. چیزی که مهم است سپاسگزاری است. تلاشی که ما برای سپاسگزاری از راهنمایمان میکنیم باعث میشود که ما به درمان برسیم نه میزان کمّی تشکر ما. از اینکه به صحبت هایم گوش دادید از شما سپاسگزارم.
رهایی مسافر مجتبی از بند اعتیاد (رهجوی لژیون یکم)
رهایی مسافر مصطفی از بند نیکوتین (رهجوی لژیون دوم)
عکس، تایپ و ارسال خبر: همسفر مسعود (مرزبان خبری)
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
142