مشارکت همسفر زهره:
با هزار امید و آرزو، با کولهباری از غم و غصه، برای بار سوم به کنگره آمدم و روی صندلی کنگره نشستم، کاملا امیدم را از دست داده بودم و کمی دچار افسرگی شده بودم، آن روز راهنمای لژیون یکم استاد جلسه بودند، محو صحبتهای ایشان شدم، چهرهی مهربان و دوستداشتنی خندانشان به دلم نشست و راهنمای من شدند. الان حدود یکسال و نیم هست که وارد کنگره شدهام در این مدت زحماتشان و اینکه تا چه حد از دل و جان وقت میگذارند را دیدم به هنگام ناراحتی ما، همیشه سنگ صبورمان هستند و تلاش میکنند تا بتوانیم پیشرفت کنیم. به وقت مشکلاتمان آگاهی لازم را به ما میدهند تا بهترین راه را انتخاب کنیم و هرگز ناامیدی را به دلمان راه ندهیم. درست است که ایشان از نظر سنی از من کوچکترند؛ ولی مثل یک مادر که به فرزند خودش راه و روش درست زندگی کردن را یاد میدهد به من آموزش دادند. من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم، امیدوارم که بتوانم کمی از محبتهایشان را به این ترتیب قدردانی کنم. راهنمای عزیزم از شما سپاسگزارم که همیشه با لبخند شیرین و دوست داشتنیتان، به من درسهای بزرگ زندگی دادید.
مشارکت همسفر زهرا:
هفته راهنما را به جناب مهندس و خانواده عزیزشان و راهنمای عزیز خودم تبریک عرض مینمایم. اکثر ما افراد کنگرهای، خیلی راههای مختلفی را طی کردهایم و به بن بست خوردیم؛ ولی خدا را هزاران مرتبه شکر که بالاخره راه برایمان نمایان شد و راهنماییهای این بزرگواران و گرهگشایی از کارمان، هدیهای بزرگ از جانب خداوند شد.
راهنما یعنی نشان دهنده راه، آنها تجربه پشت سرگذاشتن مشکلاتشان را رایگان و بدون هیچ گونه چشم داشتی، در اختیار ما میگذارند تا ما به آرامش روح و جسم برسیم. راهنمای من هم عشق ورزیدند، دوست داشتند و صبور بودند.
من از ایشان نعمت شکرگزاری را آموختم، قبلا تشکر کردن را بلد نبودم؛ یعنی خیلی چیزها را نمیدیدم؛ ولی الان اگر لایق باشم، دید و نگاهم عوض شده و تشکر کردن از پروردگارم، دریچه دیگری به زندگیام باز کرده است و من تمام اینها را مدیون راهنمای عزیزم هستم. هر چند که تشکر نباید فقط زبانی باشد و باید که در عمل هم شکرگزاری را ثابت کرد و نشان داد. شرمنده هستم که شاگرد خوبی نیستم و به موقع در جلسات و پارک حضور ندارم و این تنها کاری است که میبایست انجام بدهم. گذشت راهنمای عزیزم، ستودنی است.
مشارکت همسفر هدیه:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
خداوند خودم را شاکر هستم که سعادت دارم تا یک بار دیگر برای این دستور جلسه خدمت کنم. وقتی صحبت از راهنما میشود، من به فکر فرو میروم که تا به حال نشده بود، کسی در زندگیام از اشتباهاتم بگذرد، به رویم هم نیاورد و سعی کند تا خیلی آرام من را هدایت کند.
راهنمای من خیلی من را تحمل کردند چون سنم کم هست و خطاهای بیشتری دارم؛ ولی با این حال هیچوقت نشده که من را دست کم بگیرند. همیشه من را راهنمایی کردند تا راه درست را برایم باز کنند به حرفهای دلم گوش کردند و همیشه و همیشه برای من تلاش کردند. من واقعا سعادت داشتم که خداوند خدمت دبیری را به من عطا کرد و بعد از خداوند این خدمتی که نصیبم شد را مدیون دعا و خواست راهنمای عزیزم هستم. برای ایشان از خداوند سلامتی، خوشبختی، سعادت، ثروت و زندگی پر از شادی و عشق را خواستارم.
این هفته عزیز را در راس به آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان و به تمام راهنمایان شعب کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.
مشارکت همسفر سیما:
یک روز وقتی تمام دنیا در جهل و نیستی در گذر بود فرشتهای از بهشت با تمام زیبایی و قشنگیاش گذشت تا بتواند به انسانها آموزش دهد و آنها را برای گذشتن از گذرگاههای زندگی کمک کند و آنها را برای رسیدن به کمال یاری کند این فرشته که بالهایش و خوشیهای بهشت را به خاطر هدایت بشریت از دست داد نامش معلم، آموزگار و استاد است فرشته خوبیها، فرشته بیبال و پر که از تمام خوشیها و پول و ثروت بخاطر ما گذشت شما هستید استاد بزرگوار دوستتان داریم و از با تمام قلب و روحمان از شما سپاسگزاریم.
مشارکت همسفر فاطمه:
قبل از هر سخنی هفته راهنما را به جناب آقای مهندس که بنیانگذار این راه خدا پسندانه را برای عزیزان ما گشودند و خانواده محترمشان و گروه دیدهبانان، ایجنت و مرزبانان عزیز که خدمتگزاران کنگره هستند از صمیم قلب تشکر و قدردانتان هستم و همچنین به راهنمایان عزیز شعبه پرستار به خصوص راهنمای خودم که از ته دل و جان برای ما وقت میگذارند، مثل دخترم دوستشان دارم زیرا ما را از تاریکی به روشنایی سوق دادند و با صبوری به ما آموزش میدهند.
مشارکت همسفر فاطمه:
درود بر تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ که همه آنها مانند معلم هستند چه زیبا نامی را بنیان برای تو نهاد راهنما که به تنهایی معنای کامل معلم و رب را در بردارد زمانی که وارد کنگره میشویم برق نگاه و اشتیاق راهنما قلب رنجیده ما را هدف میگیرد عشق در چشمانش معنا میشود و صدای آرام و متینش فضا را که با نام قدرت مطلق معطر شده در تمام وجودت مینشاند سپس عشق در وجودت نفوذ میکند و امیدهای خاموش شده برایت شعلهور میگردد.
سپاسگزار مرد بزرگ کنگره هستیم که برای نجات جان انسانهای در بند اعتیاد همان کسانی که روزی همه دربها را زدند اما بینتیجه برگشتند؛ ایشان راهنمایانی را آموزش دادند تا درخت تناور کنگره روز به روز قویتر گردد و به بار نشیند و انسانهایی درمانده را نجات ببخشند. آنهایی که از علم دانش آگاهی و تجربه خود جرعه جرعه در جان افراد میریزند و در واقع عشق خودشان را بدون چشم داشتی نثار رهجویانشان میکنند در این مسیر سخت میدانند شاگردانشان بارهای سنگین و مشکلات زیادی را بر دوش خود دارند در نتیجه به آنها صبر، امید، فرمانبرداری و عشق را یاد میدهند.
پایمان را بر جای پای معلم بگذاریم زیرا در این راه او با امتحانات سخت توانسته شال زیبای کمک راهنمایان را بر گردن داشته باشد آنها به ما آموزش میدهند همه جا میتوانند کلاس درس و همه آدمیان برای هم معلم باشند ابتدا خوب زندگی کردن و در مسیر ارزشها قدم برداشتند را به ما آموزش میدهند سپس میآموزیم معلمی که سینهاش لبریز از حقیقت و دانش است را گرامی بداریم و بدانیم نهایت آموختن از راهنما رفتار اوست زیرا تنها معلم است که لقمههای دانش را دستان خویش در سفره ذهن شاگردانشان میگذرد روزتان مبارک راهنمای عزیزم سپاسگزارم و هرجا هستید همیشه سالم و سلامت باشید.
مشارکت همسفر طاهره:
با کلی درد و مشکلات به کنگره آمدم، حال بدی داشتم و نمیدانستم چه بگوی، مرزبان محترن به درد و دلم گوش دادند و قرار بر این شد که راهنما انتخاب کنم و راهنمای خوبم قسمت من شد، یکی از بهترین روشهای درست زندگی کردن و صبر و حوصله را به من آموختند در مسیر آگاهی قرار گرفتم و مدیون آقای مهندس و راهنمای بسیار خوبم هستم، آرزو دارم بهترینها در زندگی ایشان جاری شود.
مشارکت همسفر فاطمه:
به رسم ادب هفته راهنما را به همه راهنمایان عزیز کنگره به ویژه راهنمای خوبم تبریک میگویم، هرچند واژه سپاس در برابر محبتها و فداکاریهای شما بسیار ناچیز و کوچک است.
شما نمونه ای از یک مادر دلسوز و مهربان هستید از اینکه همیشه همراه دل خستهام بودید سپاسگزارم.
نویسنده و تایپ: همسفران لژیون راهنما همسفر فرزانه لژیون یکم
ویراستاری: همسفر پریسا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
ارسال: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار