English Version
English

راهنما، شخصی است از جنس خودمان

راهنما، شخصی است از جنس خودمان

جلسه‌ی سیزدهم از دوره بیست و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی رودهن با استادی راهنمای محترم مسافر حبیب، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «هفته‌ی راهنما» روز شنبه 8 اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کارکرد.



خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا هفته‌ی راهنما را به جناب آقای مهندس دژکام، استاد امین و تمام راهنمایان کنگره 60 تبریک می‌گویم.
همان‌طور که می‌دانید، ما نسبت به خداوند مسئولیت‌هایی داریم و همین‌طور خداوند نیز نسبت به ما دارای مسئولیتی است، البته که خداوند تمام مسئولیتش را نسبت به ما و تمام مخلوقاتش به بهترین نحو انجام داده است. خداوند نعمات زیادی را به ما انسان‌ها عطا کرده که یکی از آن‌ها، فرستادن پیامبران متعدد جهت راهنمایی ما انسان‌ها بوده است. همان‌طور که خداوند در کتاب آسمانی فرموده؛ پیامبرانی از جنس خود انسان‌ها برایشان فرستاده است، پیامبران با درد و مشقت مردم، رنج می‌کشند، شوق فراوانی برای هدایت انسان‌ها داشتند و با مؤمنان مهربان و رئوف بودند.
در آن زمان هیچ انسانی به پیامبری قومی مبعوث نمی‌شد، مگر آن‌که خودش از همان قوم بوده باشد. دلیل این امر الهی این بود که؛ باید پیامبران کاملاً بر آیین، رسومات، فرهنگ و اخلاقیات قومشان آگاه باشند تا بتوانند مردم را به بهترین شکل هدایت و راهنمایی نمایند. حال اگر بخواهیم این مثال را در کنگره بررسی نماییم، متوجه می‌شویم که راهنمایان ما هم کسانی هستند که از دل مصرف‌کنندگان مواد مخدر بیرون آمده‌اند و به‌تمامی خلق‌وخو یا عادات یک مصرف‌کننده اشراف کامل دارند.



آیا تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که چرا یک روانشناس، پزشک و یا یک شخص عادی نمی‌تواند مشکلات یک مصرف‌کننده را حل نماید و به او کمک کند؟ زیرا این مسئله را لمس نکرده و به‌حق الیقین در این زمینه نرسیده است، به همین دلیل هیچ‌گاه از نشئگی یا خماری و مسائلی از این قبیل سر درنمی‌آورد؛ اما موضوع برای یک راهنما متفاوت است؛ ازآنجایی‌که یک راهنما خود تمام این مسائل را تجربه کرده است، به رهجو فکر می‌کند و به‌نوعی درد رهجو برای راهنما نیز دردآور است، هدایت رهجو بزرگ‌ترین خواسته‌ی راهنمای او است.
خطابه‌ی دوم از وادی چهاردهم ارتباط زیادی با موضوع امروز ما دارد، من هم سعی می‌کنم تا آن جایی که می‌توانم این خطابه را برایتان توضیح دهم.
متن خطابه:
امواج باکشش های آگاه و یا واقعی به نظر ما ناآگاه، همه داری آن خاصیت اولیه هستند که مانند انوار طلایی
بر زمین فرود می‌آیند و این انوار نهفته در درون کهکشان های موجود در هر موجودی ممزوج می‌شوند
و براثر همین عمل برشدت آن‌ها افزوده و برای به‌کارگیری این نیروها هر یک طبق برنامه خاص و یا فرمان شروع به عمل می‌نمایند. به‌عنوان‌مثال به‌طور خاص این نیرو به اشخاص می‌رسد تا برای عملی که فرمان است به‌کاربرده بشود، جهان وجهان ها به‌طور معمول اینگونه بنیان گردیده، چون برای ساختن ما به این نیروهای بسیار بزرگ و این نیرو همان عشقی است که قدرت مطلق برای خلق ما در آفرینش به‌کاربرده است. (ادامه خطابه در صفحه‌ی 154 کتاب عشق، چهار وادی برای رسیدن به خود)
این امواج همان چیزی است که ما به آن انرژی می‌گوییم، همان انرژی که به‌محض بحث کردن باکسی آن را از دست می‌دهیم. حال ببینید که راهنمایان در برخورد با یک تازه‌واردی که حال مساعدی ندارد، چه مقدار انرژی از دست می‌دهند، اما همچنان باقدرت به مسیر ادامه می‌دهند، دلیل آن‌هم به خاطر همان انوار طلائی است که از سوی الله به سمت او سرازیر می‌شود. انسان‌ها هیچ‌گاه نتوانستند در معقوله ی اعتیاد کاری قدم مثبتی بردارند، بنابراین مصرف‌کنندگان در ناامیدی مطلق به سر می‌بردند، اما زمین هیچ‌گاه از نیروی‌های الهی خالی نمی‌شود.
رسیدن به مقام پیامبری و راهنمایی کردن انسان‌ها مقام بسیار خاصی است، اگر یک خطایی از یک پیامبر یا یک راهنما سر بزند به‌مراتب بیشتر از یک شخص عادی مورد بازخواست خداوند قرار می‌گیرد، اگر به داستان حضرت ایوب و یا حضرت یونس دقت کرده باشید به‌خوبی متوجه سخنان من خواهید شد.



عکاس: مسافر نصرالله
تایپ و ویرایش: مسافر علی
تنظیم و ارسال: مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .