سلام دوستان لیلا هستم همسفر
هفته راهنما هفته قدردانی از تمام لحظاتی است که فرشتههای مهربان برای انسانهای دیگر بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند این خدمت چقدر ارزشمند است.
امام صادق (ع) چه زیبا فرمودند: که هرکس برای خدا دانش بیاموزد، به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها به بزرگی یاد میشوند.
خوش به سعادت کسانی که خداوند این فرصت را در اختیار آنان گذاشته و از این فرصت استفاده میکنند.
انشاءالله همه ما در مسیر آموزش علم و دانش باشیم تا فرصتی باشد این علم را به دیگران منتقل کنیم.
زمانیکه به کنگره آمدم در خدمت راهنمای عزیزم خانم سولماز بودم و ایشان با تمام مشکلاتی که من داشتم، صبوری کردند تا بتوانم مسیر را بهدرستی طی کنم.
من از ایشان صبوری یک همسفر، بردباری، تلاش برای ساختن زندگی و حال خوب، مستقل بودن، خود را دوست بدارم، اهمیت دادن به همسر و خانواده را آموختم تا بتوانم در بدترین شرایط ببخشم و در آرامش باشم.
راهنمای گرامی خانم سولماز عزیزم متشکرم، مطمئن هستم با کلمات نمیتوانم آنطور که شایسته شما است تشکر کنم، امیدوارم زحمات شما را با عملی کردن فرمانها جبران کنم.
بهنام قدرت مطلق الله
سلام دوستان معصومه هستم همسفر حسین
میخواهم چند سطر در خصوص راهنمای گرانقدر و دوستداشتنی خودم و مسافرم همچنین راهنمایان دلسوز کنگره را به رشته تحریر در بیاورم.
قلم عاجز از نوشتن آن و ورق فارغ از نگاشتن در سطوح سفید خود، به ناچار مجبور به کمک از خون درون رگهایم که برگرفته از پدر و دفتر قلبم که برگرفته از مادرم است روی دفتر قلبم شروع به نوشتن میکنم.
میدانم آنچه از پدر و مادر برگرفته بودم را به ناچار در دل تاریکیها و گمراهیها رها کرده بودم.
راهنمای بهتر از جانم در گوشم نجوا میکند، مانند مادر مرا در آغوش خویش گرفته و برایم لالایی آرامش و آسايش را میخواند و کنگره مانند پدری قوی و تنومند ان را حفظ و هدایت میکند.
آری میدانم آنچه که قلب فرزند را بهدرد میآورد زمانی است که از همه جا رانده و مانده میشود و به آغوش پدر و مادر پناه میبرد، آنها بدون هیچ چشمداشتی او را به گرمی در آغوش میکشند.
همانگونه که راهنمای خوب خودم و مسافرم وقتیکه ما از همه جا رانده و جا مانده بودیم و با دلی آکنده از درد و ناامیدی ما را در آغوش گرفتند و با آموزشهای عالی راهنمایی و کمک کردند تا در این تاریکی که گرفتار شده بودیم نجات پیدا کنیم.
کنگره مکان اَمن و مقدس است که برای منِ همسفر توسط آقای مهندس مانند پدری دلسوز این بِستر را آماده کردند. شکر، شکر، شکر
خدا را شاکر هستم برای این همه لطف که این راه را نشان من و مسافرم داد و شکر بابت راهنمای خوب خودم خانم سولماز عزیز و راهنمای دلسوز مسافرم آقای حسن کریمی، همچنین از آقای مهندس برای مهیا نمودن این مکان اَمن که همانند اشیانهای برای پرندهای که شوق پرواز دارد.
از راهنمای عزیزم آموختم چگونه رفتار کنم، ببخشم و پاسخ لطف و محبت دیگران را بدهم، راهنمای عزیز و دوستداشتنی و یا بهتر است بگویم مادر ثانی
ممنونم برای این صبر، با اشکهایم اشک میریزید و با خندههایم میخندید، اگرچه شاید در دل غم داشته باشید، اما بهخاطر من میخندید و سنگ صبور من هستید.
به قول شاعر
ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
رهرویِ منزلِ عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
وچه مبارک بود این گمراهی، تاریکی و چه نعمت بزرگی که پای مرا به بهشت روی زمین، یعنی کنگره ۶۰ باز نمود.
چه سعادتی است شاگردی در محضر راهنمای عاشق پیشهام خانم سولماز عزیز و چه گلستانی است لژیون ۲۸ با خواهران که مانند فرشتگان روی زمین هستند.
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سولماز لژیون بیستوهشتم
ویراستاری و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر صبا لژیون یکم
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
141