به نام قدرت مطلق الله
همانطور که میدانیم جهان هستی بر پایه اضداد بناشده است؛ یعنی برای شناخت ماهیت هر چیز لازم است ضد آن را تجربه کنیم؛ بهطور مثال برای شناخت نور و روشنایی لازم است تاریکی را تجربه کنیم، برای درک عشق واقعی باید از مرز تنفر عبور کنیم، برای رسیدن به شجاعت لازم است ترس را تجربه کرده باشیم و به عبارتی دیگر جهانی که در آن زندگی میکنیم مجموعهای از ارزشها و ضد ارزشها، موفقیتها و ناکامیها، تاریکیها و روشناییها است.
حال به مهمترین ضد ارزشی که یک انسان میتواند در طول حیات خویش تجربه کند؛ یعنی اعتیاد میپردازیم. بنا به فرموده استاد امین اعتیاد عمیقترین و بزرگترین تاریکی است که یک انسان میتواند در حیات زمینیاش تجربه کند. حال این سؤال پیش میآید که چرا انسان این خواسته را دارد تا این تاریکی ژرف را تجربه کند و باتجربه تاریکی اعتیاد میخواهد ماهیت کدام روشنایی را درک کند؟ آیات زیادی در کتاب آسمانی وجود دارند بدین مضمون که اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ خداوند نور آسمانها و زمین است. در هر جا که کلمه نور و روشنایی آمده به دنبال آن نام قدرت مطلق نیز آمده است؛ بنابراین پی میبریم که انسان وارد تاریکیهای اعتیاد نمیشود مگر برای شناخت و درک خداوند.
در وادی چهارم از کتاب عشق آقای مهندس دژاکام راه شناخت خداوند را عبور از دروازه خود؛ یعنی خودشناسی بیان فرمودند؛ درواقع برای شناخت خداوند اول باید خودمان را بشناسیم. مهمترین نکته در مورد شناخت انسان این است که بدانیم وجود انسان شامل دو بخش است؛ بخش اول صور یا شکل ظاهری که با چشم دیده میشود و بخش دوم صور یا شکل پنهان که قابلرؤیت با چشم سر نیست. صور آشکار انسان شامل اندامها، اعضا و جوارح ظاهری مانند دست، پا، چشم، قلب، معده و...میباشد و از اجزای صور پنهان میشود به نفس، روح، ذهن و آرشیو اشاره کرد. در قسمت شناخت صور ظاهر انسان، علم دارای پیشرفت زیادی بوده؛ اما در مورد صور پنهان انسان در نقطه زیر صفر قرار دارد؛ زیرا شناخت این دو صور انسان، علم مخصوص به خود را میطلبد. ما برای شناخت صور ظاهر که از جنس ماده است کافی است سواد زمینی و تحصیلات دانشگاهی داشته باشیم؛ اما شناخت صور پنهان انسان نیاز به علم و دانش ماورایی دارد؛ یعنی علمی بر پایه ایمان، باور و اعتقاد. برای شناخت صور پنهان انسان بهترین منبع کتاب آسمانی میباشد. در مبحث شناخت انسان میدانیم که انسان با تمام مخلوقات خداوند متفاوت است و چیزی که باعث این تفاوت و مستثنا بودن آن شده وجود روح در انسان است. روح در انسان وسیلهای جهت آموزش گرفتن، یادگیری و رسیدن به شناخت و معرفت است. تعاریف و آیات مختلفی برای بیان ماهیت روح در کتاب آسمانی وجود دارد که به یک مورد از آن اشاره میکنم. يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي؛ ای پیامبر، بندگانم درباره روح از تو سؤال میپرسند، بگو روح تحت فرمان رب و مربی من است.
فرایند ورود انسان به تاریکیها به شکل زیبا و کامل توسط استاد امین در سی دی معلم بیانشده که سرآغاز ورود انسان به تاریکیها عصیان یا همان نقض فرمان است که اشاره فرمودند به داستان آفرینش آدم و حوا که در اثر نقض فرمان خداوند و پیروی از ابلیس از درگاه الهی سقوط کرده و وارد دنیای تاریکیها شدند و در ادامه فرایند خروج از تاریکیها را فرمانبرداری از رب و مربی بیان فرمودند؛ یعنی انسان برای خروج از تاریکیها فقط یکراه در پیش دارد و آن راه فرمانبرداری از رب و مربی است. جالب است بدانیم اولین آیه از کتاب آسمانی ما معرف رب همه عالمیان است. الحمدالله ربالعالمین؛ ستایش مخصوص خدایی است که رب و مربی تمام عالمهاست. مهمترین ارتباط بین انسان و رب که همان خداوند است، روح میباشد؛ یعنی تا زمانی که روح در انسان بیدار نباشد و آموزش نگیرد هیچ ارتباطی بین انسان و پروردگار برقرار نمیگردد. انسان برای خروج از تاریکیها باید روح را در وجود خودش بیدار کند و برای بیداری روح هیچ معلم، پزشک یا روانشناسی نمیتواند به او کمک کند؛ چراکه علم آنها از جنس ماده است درحالیکه روح از جنس ماورا است و تفاوت زیادی با ماده دارد. در جزوه راهنما و راهنمایی کنگره 60 بیانشده که هر کس که ترک اعتیاد کرد نمیتواند بلد راه شود. بنا به فرموده آقای مهندس دژاکام اعتیاد دردی است به پهنای الست تا ابد، دردی است که از زمان حضرت آدم و حوا متولدشده و تاکنون درمانی برایش وجود نداشته است و این؛ یعنی درد اعتیاد دردی است فراتر از جسم ماده و زمان؛ بنابراین برای درمان اعتیاد معلم، روانشناس و پزشک هیچ کمکی نتوانسته و نمیتوانند بکنند؛ بلکه برای درمان اعتیاد نیاز به افرادی داریم که خودشان این تاریکی عمیق را با تمام ذرات وجودشان درک و تجربه کرده باشند و مهمتر از آن، خواسته کمک کردن به انسانهای دربند اعتیاد را در وجود خود داشته باشند؛ این افراد همان راهنماهایی هستند که بنا به فرموده آقای مهندس به خاطر مقام شامخی انسانی و بند عشق باقدرت مطلق بدون مزد مادی به سایر انسانهای معتاد بههمریخته کمک میکنند تا باراهنماییهای او از ظلمت خارج و رهسپار نور گردند همانگونه که خود خارج شد.
آری راهنما رسالتش چیزی نیست جز بیداری روح در انسانهایی که تاریکی و یخبندان ۶۰ درجه زیر صفر اعتیاد، روح را در وجودشان منجمد ساخته است. راهنما باید با تمام ذرات وجودش به وجود رهجویی که در طلب رهایی است نور و گرما ببخشد تا روح یخزده را در وجود رهجو بیدار سازد و چه زیباست این فرایند بیدار شدن روح در وجود انسان که بهمنزله آموزش پذیری مجدد انسان است و این؛ یعنی رسیدن انسان به رسالتی که در وجودش نهادینهشده بود و در پایان جملهای گهربار از استاد عشق آقای مهندس دژاکام:
"کسانی که میخواهند برای رهایی مصرفکنندگان مواد مخدر اقدام نمایند و یا خود از اعتیاد رها شوند لازم است صبر ایوب، مهر تفکر و گذشت رسول خدا (ص)، عدالت علی (ع) و شجاعت حسین (ع) را همیشه مدنظر قرار دهند تا موفق گردند؛ در غیر این صورت به دنبال کار دیگری بروند، چون اینکاره نیستند."
نگهبان کنگره 60
به قلم: راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
162