English Version
English

هفته بزرگداشت مقام راهنما

هفته بزرگداشت مقام راهنما

در غروب تاریک و درخشش ستارگان راه می‌رفتم با غم و انتظار، دلم پر از پرسش بود؟ اما بی‌جواب! با هر قدم یک خاطره جدید در جستجوی پاسخ به سؤالات می‌رفتم، من در زمانی سفر می‌کردم که در خیابان‌های سرد دلم ردپای سکوت را می‌دیدم و سکوت غم را بر دلم خالکوبی کرده بودم، روحم درد می‌کرد و احساسم تیر می‌کشید، روزها آهسته و عبوس می‌گذشت تا اين‌که با مکانی مقدس آشنا شدیم و سیمایی پرمحبت با لبخندی که مانند طلوع سپیده برایم بشارت خورشید بود مرا در آغوش گرفت، آرام گرفتم مرا همسفر نامید و همان لحظه حس کردم زمانه سیاهم سپری شد و روشنایی به آستانه ایستاده است، می‌خواستم مثل باران با طراوت باشم و مثل فانوس روشنایی‌بخش...
اندک‌اندک حس‌هایم تغییر کرد و دیدگان و ادراکم نسبت به جهان هستی و اطرافم تغییر کرد، با راهنمایم آشنا شدم او مرا از محبت جانش سیراب کرد تا نفس‌های زندگی‌ام با نبض آینه‌‌ها هماهنگ شود، صدای فرشته‌‌سان او سایه غول‌های نادانی را از کوچه‌های جانم تاراند، با متون زیبا که کلام الهی است با نوری از علم و ایمان آشنا شدم، به وجودم روشنایی بخشید و کلام نافذم را زیباتر ساخت چراکه این متون گلزار است و راه خزان ندارد، از صدق و راستی می‌گوید و راه نیک و سعادت را نشان می‌دهد در این هنگام به رویش‌ام کمر بستم که در هر گوشه این خاک صنوبری، سربلند با انگشتانی سبز، گیسوان نارنجی خورشیدِ دانش را شانه زنم همان‌گونه که دیگران کاشتند و من برداشتم حال من بکارم تا دیگران برداشت کنند.
در این مکان مقدس تکامل در تجمع اتفاق می‌افتد، اینجا همه به هم‌نوع خود بدون هیچ چشم‌داشتی خدمت می‌کنند و من به اذن الله با دریافت آموزش‌های‌ ناب و عبور از چهارده وادی و حس‌های‌ زیر صفر درجه به شال زیبای نارنجی مفتخر شدم تا روشنایی‌بخش رصدخانه تاریک اعتیاد شوم هم‌اکنون تلاش مضاعف دارم برای به ثمر رساندن نهال‌هایم تا همچون باران با امید بر دشت سبز دانش فرو ریزند و خورشیدِ نگاهشان گرمابخش دیگر همسفران شود تا با حرارت وجودشان کلبه یأس و ناامیدی را به شور و شعف مبدل سازند و همچون دیگر راهنمایان به بشریت خدمت کنند چه خرم علمی که از چشمه معارف سیراب شود و با خدمتِ بدون تکبر و منیت همچون انسانی شناور با پذیرش تمام اشتباهاتش در صدد ساختن و بازسازی جسم و روح و جان خود هستند.

حال زمان شکرگزاری است؛ سپاس خالقی را که علم درست زیستن را به واسطه بهترین مخلوقش آموختم، او که با کاشت بذر صداقت و تعهد در دل‌ها ارزش فوق مادی آفرید و به فرموده اميرالمؤمنين با آموختن علم زندگی مرا غلام و بنده خویش ساخت پس در چنین جایگاهی ستایشِ این استاد و آموزگار بسیار پسندیده است چراکه اندیشه‌ها را به سمت پاکی صیقل دادند و نفوس را با دانش و دم مسیحایی خود احیا کردند. درب ورود شکرگزاری باری تعالی قدردانی از مخلوقین است نه تنها با زبان، بلکه با تک‌تک سلول‌ها و به‌صورت عملی باید این هفته بزرگ را ارج نهیم تا در نهایت با معنا و مفهوم سپاس از خالق آشنا شویم.
این هفته‌ گرانقدر را به نجات‌دهنده بی‌منتِ جان؛ جناب مهندس و خانواده گرامی ایشان و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک و شادباش عرض می‌کنم.

به‌قلم؛ راهنما همسفر زهرا
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .