در ابتدا هفته راهنما را به تمام راهنماهای کنگره ۶۰، بالاخص راهنمایان شعبه صائب تبریزی تبریک عرض میکنم، ما زمانی که وارد کنگره میشویم، با دو واژه راهنما و رهجو برخورد میکنیم، راهنما خود یک رهجو است اگر رهجو واقعاً خواستار رهایی باشد، باید فرمانبردار خوبی باشد. اگر من بخواهم رهجوی خوبی باشم، باید در درجه اول بدانم که چه کارهایی را باید انجام دهم، چگونه آموزشها را یاد بگیرم و روی خود و خانوادهام عملی نمایم.
در کنگره ۶۰ بایستی قوانین و حرمتها را رعایت کنیم، حرمت دو بار در طول جلسه خوانده میشود، این قوانین بسیار مهم هستند و حتماً باید به این قوانین احترام بگذاریم. یک رهجو باید بازیگر و خدمتگزار بوده، همچنین سپاسگزار و قدردان راهنمای خود باشد.
آقای مهندس تأکید میکنند که ما باید نسبت به نعمتهای خداوند سپاسگزار و قدرشناس باشیم و از کسانی که به ما کمک میکنند تشکر نماییم، کنگره ۶۰ این سپاسگزاری را به ما یاد می دهد. راهنما از اول خلقت وجود داشته است تا دیگران را راهنمایی کند و راه را به آنها نشان دهد. راهنمایان کنگره ۶۰ هم مسیری را طی نمودهاند یعنی راهی را رفته و از تاریکی به روشنایی رسیدهاند، راه را هموار ساختند و چراغی شدند تا من همسفر از تاریکی اعتیاد بیرون بیایم، راهنمایان آیینه تمامقد ما هستند پس باید حرف آنها را گوش کنیم و عمل نماییم و دنبالهرو راه آنها باشیم، چون راهنما این مسیر را طی کرده و با پستی و بلندیهای راه آشنا است.
به فرموده جناب آقای مهندس، خروج از ظلمت اعتیاد و دیگر ظلمات کاری است بسیار والا و ارزشمند ولی ما همواره بایستی به یاد داشته باشیم که راهنما در کنگره ۶۰، فردی است که به دیگران آموزش میدهد تا خود بهتر آموزش بگیرد، جالب است بدانیم که هم اکنون ما، همگی در ابتدای خط و خطوط یادگیری قرار داریم.
چنین راه بلدی در کنگره ۶۰ راهنما نام دارد، با توجه به این که خودش یکبار این مسیر را طی کرده و پس از آن هم با مطالعه فراوان، تمام جزئیات این راه را فرا گرفته است، بهترین گزینه برای این کار است، گواه این ادعا هم مهر تأییدی است که در آزمون راهنمایی که بدون اغراق از هر آزمونی سختتر است بر دانش و آگاهی این عزیزان زده شده است.
حالا که علم و دانایی این عزیزان ثابت شد، سؤالی مطرح میشود تحت این عنوان که راهنما بر چه مبنایی حاضر میشود از وقت و زندگی خود بگذرد تا این آموختهها را آنهم به صورت رایگان در اختیار رهجوها قرار دهد؟ برای پاسخ به این سؤال هیچ واژهای بهتر و مناسبتر از واژه عشق نمیتوان پیدا کرد.
این قدرت عشق است که باعث میشود هفتهای دو جلسه و هر جلسه سه ساعت راهنما از کار و زندگی شخصی خود بگذرد تا به کنگره بیاید و به امور رهجوهایش بپردازد، شاید روی کاغذ هفتهای شش ساعت چیز زیادی نباشد ولی پراکندگی این شش ساعت در طول هفته امکان بسیاری از کارها مثل مسافرت رفتن و ... را از راهنما میگیرد و این کمترین بهایی است که یک راهنما برای این عشق میپردازد.
موضوع دیگری که وجود دارد این که درست است همه مسافران و همسفران از یک مسیر عبور میکنند تا از گردنههای منطقه ۶۰ درجه زیر صفر عبور کنند، ولی هر رهجویی خصوصاً در قسمت مسافران شرایط خاص خودش را دارد که کوچکترین اشتباه در توجه به این شرایط، باعث سقوط رهجو به اعماق تاریکیها میشود، اینجا است که اصل دیگری در کار راهنمایان کنگره ۶۰ به نام عقلانیت مطرح میشود که به واسطه همین اصل، یک راهنما رهجوهای خود را از گردنه مختلف، سالم عبور میدهد و به این صورت مثلثی شکل میگیرد که اضلاع آن علم، عشق و عقل است و اساس کار راهنمایان کنگره ۶۰ بر این مثلث استوار است.
در این هفته اعضای کنگره ۶۰ به پاس قدردانی از تلاش و خدمات راهنمای خود، از راهنمای خود تقدیر و تشکر میکنند که این یکی از نشانههای کاربردی نمودن آموزشهای کنگره ۶۰ است. در کنگره ۶۰ تقدیر و تشکر فقط با پاکت صورت میگیرد و هر کسی بنا به توان و وسع مالی خود مبلغی را درون یک پاکت زیبا میگذارد و به راهنمای خود تقدیم میکند، چرا که اگر ما تشکر کردن از انسانها را بلد نباشیم، معنا و مفهوم آن این است که تشکر از خداوند را نیز بلد نیستیم، زیرا خداوند از طریق انسانها به ما کمک میکند.
نویسنده: همسفر نسترن راهنمای تازهواردین (لژیون ششم)
رابط لژیون: همسفر معصومه، راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
121