زنجیره پرقدرت کنگره

راهنما همسفر فاطمه با ۱۳ سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مسافر انواع مواد، قرص متادون، کراک و شیشه، سفر اول ۱۳ ماه، مدت رهایی ۱۰ سال و ۵ ماه، راهنما مسافر کیوانی و همسفر سمیرا، ورزش در کنگره بدمینتون و شطرنج.

توجه شما را به گفت‌وگوی ایشان با سایت همسفران حسنانی  در خصوص دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» جلب می‌‌کنم.

در طول این سال‌ها که در کنگره حضور داشتید کدام آموزش در زندگی شما پررنگ‌تر بوده است؟

خاطره یا تجربه‌ای اگر دارید بفرمایید؟ تمام آموزش‌های کنگره در زمان خودشان واقعا برای من درس زندگی بود. زمانی‌که وارد کنگره شدم آنقدر تشنه آموزش و رهایی بودم، تمام آن‌ها را با تک تک وجودم می‌‌چشیدم و باز تشنه‌تر می‌شدم. خاطره‌ی من از اولین جشن همسفران است، مسافر من هنوز آن‌قدر توانایی مالی نداشت، پاکت و دلنوشته‌ای با این متن به من دادند «من را ببخش که امسال نتوانستم هدیه‌ای مناسب تهیه کنم، حتما جبران می‌کنم» داخل آن هم مقداری پول بود، این اولین لحظه‌ای بود که بعد از سال‌ها متوجه شدم مسافرم من را هم دیده و متوجه تخریب‌های من شده است؛ زیرا همیشه من را مقصر می‌دانست و کنگره این بار سنگین را از دوش من برداشته بود.

چه سالی وارد کنگره شدید و چه تصوری از کنگره داشتید؟ آیا از همان ابتدا کنگره و متد آن را پذیرفتید ؟

سال ۱۳۹۱ وارد کنگره شدیم و درمان واقعا یک معجزه بود. بسیار امیدوارم بودم و فکر می‌کردم مثل کمپ، مسافر را نگه می‌دارند و بعد متوجه شدم فقط آموزش و دارو می‌دهند. ابتدا از این موضوع خیلی ناراحت و ناامید شدم؛ ولی دیدم به لطف خدا و کنگره سفر بسیار خوبی داشتند و من هم توانستم کنار مسافرم در جلسات شرکت کنم.

چرا با وجود آموزش‌های ناب کنگره باز هم شاهد آنتی‌ایکس‌هایی در زندگی هستیم، طوری‌که انگار هیچ آموزشی برای مقابله با این مسائل نداریم؟

مسائل منفی و ضدارزش‌ها همیشه بوده و هستند، آن‌ها برای تکامل و ساخته شدن ما لازم هستند. ما با آموزش‌های کنگره خود را محکم‌تر می‌کنیم، زره می‌پوشیم تا کمتر آسیب ببینیم و باید آگاه باشیم نیروهای منفی هم بیکار نیستند و هر لحظه پر‌قدرت‌تر به سراغ ما می‌آیند و به زیباترین شکل وارد فکر و اندیشه ما می‌شوند.

لطفاً یک جمله از جناب مهندس که برای شما بسیار تأثیرگذار بوده را بیان کنید؟

گنج واقعی درون خود تو است، بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست، در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی.

در این وادی گفته می‌شود «اصولاً انسان‌ها تاریکی را تجربه می‌کنند برای رسیدن به روشنایی» چرا؟ آیا می‌توان بدون تجربه تاریکی به روشنایی رسید؟

هر چیزی را از ضد آن می‌توان شناخت، تا تجربه بودن در تاریکی را نداشته باشیم معنای نور را متوجه نمی‌شویم تا در سختی نباشیم راحتی برایمان معنا و لذتی ندارد.

چه چیزی باعث می‌شود که انسان احساس بیهودگی کند؟

به نظر من اگر انسان راکد باشد، حرکت و جنبشی نداشته باشد، هیچ پیشرفتی هم ندارد. در حرکت کردن، حتی اگر اشتباه باشد مسیر تازه‌ای برای انسان نمایان می‌شود؛ ولی سکون باعث رکود و ناامیدی می‌شود. در حرکت کردن به توانایی‌ها و پتانسیل‌های وجودی خود پی می‌بریم و این‌که چقدر خداوند به ما لطف می‌کند و عزیز خداوند هستیم، حتماً چنین موجودی بیهوده آفریده نشده، مورد حمایت خداوند قرار می‌گیریم و وجودمان سرشار از انرژی می‌شود و از ناامیدی و بیهودگی دور می‌مانیم.

با توجه به این که چند سال است جایگاه خدمتی در کنگره ندارید حس و حالتان چگونه است؟

حدود ۴ سال است لژیون را تحویل داد‌‌ام؛ اما هم‌چنان عاشق خدمت و آموزش‌های کنگره هستم. خدا را شکر جلسات لژیون سردار حضور دارم و آن‌قدر تشنه هستم که حتی آن جلسه برایم پر از انرژی است، آرامشی که امروز در زندگی‌مان است زیر سایه کنگره است. کمی کارهای عقب مانده دارم؛ ولی سعی می‌کنم سی‌دی‌ها و تمام جلسات چهارشنبه را گوش کنم و افتخار می‌کنم عضو کنگره ۶۰ هستم. باید بدانیم کنگره هدف نیست وسیله‌ای برای رسیدن به رهایی، حال خوش، آرامش و تکامل است، اگر جایگاه خدمتی نداشته باشم با افتخار سعی می‌کنم به زنجیره پر قدرت کنگره وصل باشم و از آموزش‌های ناب کنگره دور نشوم.

با توجه به جایگاه کمک راهنمایی که تجربه کردید، کدام خدمت از نظر شما آموزش و انرژی بیشتری داشته است؟

جایگاه‌های خدمتی و آموزشی در کنگره به نحوی طراحی شده‌اند که مانند داروهایی هستند که در همان زمان، آن دارو مناسب شما است، از خدمت نظافت گرفته تا خدمات دیگر تمامی باعث رشد صفات مثبت در انسان می‌شود و ما را با گره‌های درونی خودمان آشنا می‌کند تا آن‌ها را باز کنیم به شرط این که نیت واقعی ما در آن خدمت، واقعا برای خدمت بلاعوض و بدون توقع باشد و برای دیده شدن نباشد.

با آرامشی که در شما سراغ دارم بفرمایید که آیا همیشه این طور بوده‌اید یا بعد از حضور در کنگره آن را کسب کردید؟

قبل کنگره هم فردی آرام بودم ولی به نوعی اعتیاد مسافرم باعث شده بود تمام ذهن و برنامه زندگی‌ام حول درمان مسافرم باشد و خودم را فراموش کرده بودم، کنگره باعث شد با آموزش‌های عالی به آرامشی برسم که تقریبا پایدار باشد. شناخت مثلث عشق، عقل و ایمان باعث شد آگاهی بیشتری به خداوند، خودم و قوانین جهان‌بینی پیدا کنم و در مسیر درست قرار بگیرم.

مصاحبه و تايپ: همسفر جمیله لژیون هفتم (راهنما همسفر رضیه)

عکس: مرزبان خبری همسفر مريم

ویرایش نهایی و ارسال: مسئول سایت همسفر احسانه لژیون هفتم (راهنما همسفر رضیه)

همسفران نمایندگی حسنانی