جلسه حضوری همسفران لژیون پانزدهم با استادی راهنما همسفر فاطمه و دبیری همسفر آزاده با دستورجلسه سیدی "گدایان" در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۹ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد؛
سیدی گدایان فوقالعاده است چراکه من را با نقش خودم در زندگی آشنا میکند. طبق فرمایش استاد امین در این سیدی؛ اگر جهانبینی ما تغییر کرده باشد تمام صفات خوب اطرافیان را میبینیم، این تغییر نگرش بسیاری میخواهد. گاهی برای نوشتن صفات خوب دیگران فکر میکنیم چه ویژگی فرد را در ذهن خود بُلد و برجسته کنیم تا بنویسیم، البته ندیدن ما دلیل بر این نیست که آنها صفات خوبی ندارند، دلیلش این است که گیرندههای ما ضعیف است که محسنات دیگران را نمیبینیم مانند مسافری که در زندگی ما خدمات بسیاری برای ما انجام میدهد، اما فقط ناراحتی و بدیها در ذهن ما جاری میشود درصورتیکه او قصد آزار و اذیت شما را نداشته، بیشتر مواقع مسافر آنقدر غرق تاریکیِ اعتیاد است که کنترلی بر رفتار و حرفهای خود ندارد و شما کینه و نفرت دارید که من لایق رفتارهای او نیستم و این کینه و نفرت را آنقدر بزرگ میکنید و به نیروی بازدارنده نقطهضعف میدهید و او نیز سعی میکند آن موارد را بیشتر به وجود بیاورد.
گاهی در یک مورد با مسافر خود اختلاف دارید، بهعنوانمثال؛ در رفتار با فرزند، شما خواهان صلح و آرامش هستید، اما مسافر با کوچکترین ناراحتی یک سیلی به فرزند میزند، شما میگویید که او نمیداند چطور با بچه رفتار کند درصورتیکه او میداند، اما چون شما ناراحت میشوید و نقطه ضعف نشان دادید و او همیشه زمان ناراحتی از شما با او رفتار خشونتآمیز میکند، شما هم بهعنوان مادر سریع واکنش نشان میدهید به این دلیل که حس شما آلوده است و سریع اعتراض میکنید، او نیز به این رفتار ادامه میدهد، این روشِ مهر مادری عاقلانه نیست، زیرا به همان اندازه که شما فرزندتان را دوست دارید مسافر نیز او را دوست دارد، اگر شما را آزار میدهد به این دلیل است که اولاً او در دنیای تاریک خود تعادل لازم را ندارد، دوماً حساس شُدید و حس شما آلوده شده، او نیز این حس را دریافت کرده و میخواهد شما را اذیت کند.
اگر نسبت به فرزند خود گارد نگیرید، مسافر نسبت به او بیخیال میشود و ناراحتی خود را سر بچه خالی نمیکند. نکته بسیار مهم این است که بدانید اولین فرد زندگی شما مسافرتان است سپس فرزند، شما اول نسبت به مسافر خود متعهد هستید بعد فرزند، فرزند حاصل حس مادری است، اما ازدواج بر اساس تعهدی است که شما قبول کردید، بنابراین انسانهای قدرتمند برای انتخاب خودشان ارزش و احترام خاصی قائل هستند، شما نیز بهعنوان یک انسان قدرتمند موظف هستید که عواقب این انتخاب را بپذیرید و برای بهبودی آن تلاش کنید، اگر شما نتوانید در کنار شخصی که انتخاب خودتان بوده زندگی کنید و با نیت ترک همسرتان طلاق را انتخاب میکنید و به دادگاههای مختلف مراجعه مینمایید از زمانیکه از درب منزلتان بیرون میآیید به این دلیل که هیچ خطوط قرمزی در زندگی شما وجود ندارد چه بسا شما در بین اقوام نیز امنیت شخصیتی و حریم شخصی نخواهید داشت. فرزندان شما به مادرانی قدرتمند و قوی نیاز دارند چه بسا اگر شما رفتن را انتخاب نمایید حتی فرزندتان شما را تأیید نکند که مادر من از پس هیچ کاری بر نمیآید. موضوع مهم اینکه اگر شما قصد جدایی و پایان دادن به زندگی مشترک خود را دارید قطعاً در آینده مورد قضاوت فرزندان خود قرار میگیرید و شما را مقصر اصلی میدانند، از نظر آنها اگر پدر من بدترین انسان هم بود، اما شما مادر قدرتمندی بودید به پای پدر من ایستادگی و گذشت میکردید و زندگی را دچار مشکل و شکست نمیکردید در این مورد مسلماً پدرشان را عامل مشکلات نمیدانند، من به شما این تأییدیه را میدهم که فرزندان عاشق پدرشان هستند. بهعنوانمثال؛ هنگام بحث با مسافر اگر نود درصد حق با شما باشد، البته در مشاجرات خانوادگی همیشه هر دو مقصر هستند، زیرا یک نفر به تنهایی نمیتواند عامل بحث و درگیری باشد، در چنین مواقعی فرزندانتان حق را کاملاً به پدر میدهند و انتظار بخشش و گذشت را از مادر دارند و انتظار دارند که مادر به این درگیری پایان دهد، زیرا خانمها از لطافت و ظرافت خاصی برخوردار هستند و فرزندان انتظار بخشش را از شما دارند، لطفاً هیچگاه ذهن فرزندان را درگیر تاریکی اعتیاد و مشکلات خود نکنید و اجازه دهید در آرامش باشند، زیرا آنها در آینده به دنبال زندگی خودشان میروند و کسی که برای هدف و زندگی خودش تلاش نکرده شما هستید. یک همسفر خوب باید در همان سالهای ابتدایی کنگره آنقدر تغییر کند که مسافر جذب کنگره شود و سفرش را به خوبی به پایان برساند، زیرا طبق فرمایش آقای مهندس؛ افرادی که بعد از دو یا سه سال حضور در کنگره درمان نشوند و تغییراتی در آنها صورت نگیرد مانند سیب گندیده با قرار گرفتن در کنار انسانهای دیگر باعث تخریب آنها میشوند. با توجه به صحبتهای استاد امین در این سیدی؛ هر شخص در جایگاهی باید تلاش کند، در کنگره روند برعکس است یعنی سفر دومی باید بیشتر از سفر اولی تلاش کند و راهنما بیشتر از سفر دومی به همین ترتیب دیدهبان بیشتر از راهنما تلاش میکند، اگر تلاش هر شخص در حد جایگاه نباشد در نتیجه حال خوبی ندارد و نقش همسفر را به خوبی ایفا نمیکند در ادامه به خودش و مسافر آسیب میرساند و به جای بال پرواز بند پرواز میشود و اجازه حرکت به او نمیدهد، زمانی تلاش همسفر در جایگاه خود کافی است که راهنما از او راضی باشد.
مشارکت همسفر مرضیه؛
در سیدی گدایان استاد امین فرمودند؛ سفر دومی باید فعالیت بیشتری از سفر اولی داشته باشد و به تلاش خود ادامه دهد تا حالخوش بیشتری نصیبش شود، من در سفر اول حس بدی داشتم، اما در سفر دوم حس خوبی دارم و ساختارها و انرژیها را تغییر دادم، مسافرم از من بابت ورود به کنگره تشکر میکند، من نیز از مسافرم و راهنمای خوبم بسیار سپاسگزارم که به حالخوش رسیدم.
مشارکت همسفر اعظم؛
استاد امین در این سیدی فرمودند؛ ما دو ساختار مثبت و منفی داریم، نمیتوان شخصی را مثال زد که تمام ساختارهای درونش منفی باشد قطعاً یک ساختار مثبت در او وجود دارد. در مقابل کاری که انجام دادید پاداشی طلب نکنید، اگر ساختار این ویژگی را داشته باشد که در مقابل کاری که انجام میدهد انتظار پاداش بسیار نداشته باشد در مسیر خود قرار میگیرد در غیراینصورت سقوط میکند، اگر انسان از تعادل خارج شود همه چیز از بین میرود.
مشارکت همسفر مائده؛
استاد امین فرمودند؛ نام کنگره با فعل آن یکی است، یعنی هر صحبتی میکند همان را انجام میدهد، اما بسیاری از ساختارهای دیگر به این صورت نیستند و تنها روی یک مورد متمرکز میشوند و در ادامه فرمودند؛ در کنگره هر چه جایگاه بالاتری داشته باشید باید زحمت بیشتری بکشید بهعنوانمثال؛ سفر دومی زحمت بیشتری نسبت به سفر اولی میکشد و یا ایجنت زحمت بیشتری نسبت به مرزبان میکشد و هر چه قدر جایگاه بالاتر باشد تلاش نیز باید بیشتر شود و تلاش انسانها باید با جایگاه همخوانی داشته باشد یعنی هر چقدر تلاش کمتر باشد آن ساختار سقوط میکند. انسانهایی که در تاریکی زندگی میکنند تمام ویژگیها را به چشم بد میبینند که بهدلیل وجود تاریکی در آنها است.
تایپ؛ همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم)
عکس؛ همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون نوزدهم )
ویرایش و ارسال؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هجدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
396