English Version
English

وادی‌ها به ما کمک می‌کنند که به خودشناسی برسیم

وادی‌ها به ما کمک می‌کنند که به خودشناسی برسیم

جلسه سوم از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود؛ به استادی مسافر امیررضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر میثم، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیررضا هستم یک مسافر؛ خداوند را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای خوبم تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم.
دستور جلسه "وادی دوم و تأثیر آن روی من" است. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به این حیات نمی‌نهد. وادی اول می‌گوید با تفکر ساختارها آغاز می‌شود. این وادی‌ها به ما کمک می‌کنند که به خودشناسی برسیم و بدانیم چه توانایی‌ها و چه قابلیت‌هایی داریم. وقتی من در وادی اول تفکر کردم، دیدم خیلی مشکلات و مسائل را پیش آورده‌ام که این مطلب من را به سمت نا امیدی و احساس پوچی کشاند؛ همان طوری که من زمانی که مصرف کننده بودم چندین بار اقدام به خودکشی کردم که علت آن همان احساس پوچی و اینکه برای چه پا به این دنیا گذاشتم بود. هر جایی که می‌رفتم می‌دیدم همه دارند از طرف من آسیب می‌بینند و من به آن‌ها می‌گفتم اگر می‌خواهید حالتان خوب باشد از من دوری کنید. به راستی که امید و اعتماد به نفس خود را از دست داده بودم که یک روز با همان نا امیدی مسیر کنگره ۶۰ برای من باز شد و توانستم سفر خود را آغاز کنم. کم‌کم با آموزش‌های کنگره جرقه‌هایی در ذهن من ایجاد شد و توانستم اندکی امیدوار شوم.
از همان روزهای اول راهنمای عزیزم مسئولیت‌هایی هر چند کوچک به من داد که برای من از اهمیت زیادی برخوردار بود. من هم کسی بودم که چون اشتباهات زیادی داشتم، هیچ‌کس به من اعتماد نداشت و مسئولیتی به من واگذار نمی‌کرد و این مطلب باعث شده بود که من به این باور برسم که واقعاً توانایی انجام کاری را ندارم. به مرور زمان و با کمک راهنما ذره‌ذره به این نتیجه رسیدم که من هم توانایی‌هایی دارم و باید از آن‌ها استفاده کنم و این یک نقطه امیدی در زندگی من به حساب می‌آمد. راهنما به من می‌گفت همیشه در راستای پیشبرد اهداف کنگره ۶۰ تلاش کن هر چند این تلاش به میزان اندک باشد.
کم‌کم به این باور رسیدم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌گذارد و من هم قطعاً به یک دلیلی به این جهان آمده‌ام. سعی کردم در حد توانم گوشه‌ای از اهداف کنگره را پیش ببرم و حداقل اینجا بتوانم کمی مفید باشم.
در طول سفرم توانستم هر ۱۴ وادی را کار کنم و در حد توانم به آن‌ها عمل کنم. سعی کردم نقطه‌ای در زندگی گذشته‌ام بگذارم و بقیه آن را از سطر دیگری آغاز کنم. پس از آن سعی کردم دِین خود را به کنگره در حد توانم با خدمت مالی و کارهای دیگر ادا کنم.
در قسمت دوم وادی می‌گوید هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم هر چند اگر خودمان به هیچ فکر کنیم. من روزهای اول فکر می‌کردم واقعاً هیچ هستم و به هیچ دردی نمی‌خورم؛ اما با آموزش‌های کنگره توانستم این تفکر را کنار بگذارم و فهمیدم که از آفرینش من هم هدفی هست و من باید به آن هدف برسم. ممنون که به صحبت‌های من توجه کردید.

تایپ و تنظیم: مسافر ابوالفضل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .