واژه اشراق برگرفته از کلمه شرق به معنای نور و روشنایی هست، اشراق در حقیقت جهانی از جنس نور است. انسان زمینی در جهان زیرین و ظلمانی زندگی میکند و چنانچه نار وجودی وی به نور بدل شود میتواند وارد جهانی از جنس نور یا همان اشراق گردد. انسانها دو گروه هستند: گروه اول همچون یک حوض کثیف و پر از لجن با آبی آلوده و سیاه و گروه دوم انسانی بهمانند حوضی بسیار تمیز که از چشمهای روان سیراب میگردد. گروه اول انسانی است با خلق نامناسب، انسانی با صفاتی ناپسند از جنس تاریکی چون تکبر، خودبینی و منیت و این دسته انسانها خود نیز همیشه در رنج و عذاب هستند و در جاده زندگی همیشه سرگردانند، برای اینکه حوض وجودی این انسان پاک گردد و آب درونش تصفیه گردد، بهعبارتیدیگر برای رسیدن به خلق نیکو به شعور بالا نیاز است، بایستی دانایی و آگاهی انسان بالا برود.
زمانی که ظرفیت یا همان دانائی شخص بالا میرود این نکته را درک خواهد کرد که اشتباهاتی که گاهی اشخاص پشت سر هم مرتکب میشوند جزئی از بافت و سرشت انسانی آنهاست و این افراد بایستی اشتباه کنند تا از این مرحله بگذرند. در کلامالله در آیاتی متفاوت به انسان در مورد صفات ناپسند و عمل به آنها هشدار دادهشده است. جایی میفرماید: «ویلُ للمکذبین (وای بر دروغگویان)» و در گوشهای دیگر «ویلُ للمطففین (وای بر کم فروشان)» و همچنین ما در کتاب خدا میبینیم که اگر جایی دوستنداشتن صفتی را عنوان کرده در مقابل جای دیگر دوست داشتن صفتی پسندیده را مطرح میکند. یکجا میفرماید وای بر دروغگویان و جایی دیگر (الله یحب المحسنین) و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. تمام این صفات که دستور به عمل کردن یا نکردن آنها آمده است همان فرمانهای الهی هستند که در تمامی ادیان، مذاهب و فرهنگها پذیرفتهشدهاند.
همان دستوراتی که خرد جهانی همواره میپذیرد و دستور به عمل آنها میدهد. خرد جهانی همواره میگوید دروغ بد است و این در تمام ادیان پذیرفتهشده است. جهان هستی بر پایه اضداد بناشده است و همهچیز در هستی دو تا قطب مخالف هم دارد؛ پس این طبیعی است که ما هم اعمال پسندیده و هم اعمال ناپسند را، هم زشت و هم زیبا را در کنار هم میبینیم. تاریکیها باید باشد تا روشناییها بهتر دیده شوند. دررسیدن به نور وجودی و داشتن اخلاق نیکو باید این نکته را بدانیم که نوع برخورد خود ما تعیینکننده برخورد دیگران با ما است. هر آنچه بکاری همان را برداشت خواهی کرد، ما نمیتوانیم حنظل بکاریم ولی خرما برداشت کنیم.
اگر خواص همچون پیامبر خدا معروف به خلق عظیم بودند، به این دلیل بود که این انسان برگزیده و انسانهایی چون ایشان این مطلب را بهخوبی دریافته بودند، این افراد میدانند که انفاق چه کلامی باشد یا قلبی و درنهایت در عمل وجود آنها را از نار پاک خواهد کرد. میدانستند که نفس انسان همانگونه که در زمین میزیسته به جهان دیگری خواهد رفت، تمام و کمال با تمامی صفات پسندیده و ناپسند خویش؛ پس چه خوب است که با حرکت در مسیر درست و با تزکیه و پالایش با نفسی پاک و بدون هیچ آلودگی به جهانی دیگر سفر کنیم. زندگی ما بر مبنای سه گزینه خواست، تقدیر و فرمان الهی بناشده است و همیشه آقای مهندس بر این نکته تأکید داشتهاند که با تقدیر کاری نداشته باشید؛ چون منجر به خرافاتی شدن انسان میشود. بهتر است روی دو ضلع خواست و فرمان الهی تمرکز کنیم.
مشکلات در زندگی و تلاش برای حل آنها باعث ارتقاء جایگاه انسان خواهد شد. هنگامیکه پس از یک ناکامی غم بر انسان مستولی میشود دو حالت ممکن است پیش آید: استاد میگوید: «غم بزرگ میتواند انسان را به بالاترین و یا پایینترین درجه سوق دهد». اگر انسان در برابر مشکلات ایستادگی کند و صبر و بردباری را چاشنی آن کند، چنانچه فرمان الهی بر حل مشکل او باشد او از این تنگنای مشکلات سربلند و بزرگ بیرون خواهد آمد. همیشه باید بدانیم که گوهر زمان درگذراست و استاد چه زیبا فرمودند: «زمان همچون شبنمی بر روی گلبرگی است که با اولین اشعه خورشید از میان خواهد رفت»؛ پس در اکنون زندگی کنیم و قدر داشتهها و نداشتهها را بدانیم.
تایپ و رابط خبری: راهنما همسفر نفیسه (لژیون بیست و هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفرسمیرا (لژیون شانزدهم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
341