سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
دستور جلسه ی امروز وادی دوم است.
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
کسی که در این وادی پا میگذارد یا تکان میخورد و یا رشد پیدا میکند در هر دو صورت فرد آموزش میبیند. یک سری با آموزشها رشد میکنند و یک سری دیگر در جا میزنند و بعداً رشد میکنند.
انا لله و انا الیه راجعون
یعنی همه قرار است بپیوندند به آنجایی که شروع کردهاند. پس نوع نگرش خیلی مهم است شما از چه زاویهای نگاه میکنید. اولین قدم این است، شما هر مشکلی که دارید باید فکر کنید به محض اینکه شروع به فکر کردن میکنید چون میخواهید مسئلهای را حل کنید احساس ضعف میکنید. وای به حال کسی که مسئلهای را چند بار حل کرده و با شکست روبرو شده باشد. اینجا فرد صددرصد احساس ضعف و ناامیدی میکند. بهترین حالت زمانی است که دوربین روی خودت است و وای به حالی که دوربین روی بقیه بیندازی اینجا دیگر تجسس، قضاوت، غیبت و چیزهای منفی دیگر به وجود میآید. وادی دوم بیان میکند، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد، اگر نفسی آفریده شده حتماً یک حکمتی دارد. حتی یک کرم تاثیر زیادی برای خاک دارد ما چطور به خودمان اجازه میدهیم که اول خودمان ناامید شویم و بعد دیگران را به این سمت تشویق کنیم. اینها تصور تو است چون شناخت نداری و با همین دوتا چشم که هیچ اعتمادی بهشون نیست این دنیا را میبینی و از صور پنهان اطلاع کافی نداری! کافیه سیگنالهایی که دریافت و پرداخت میکنی موجهایش کمی بالا و پایین شود اصلاً یک چیز دیگر مشاهده میکنید.
تنها جهان بینی به شخص کمک میکند جهانبینی حقیقی است اینکه احترام به خودت، مردم و به هر موجودی که خداوند خلق کرده بگذاری، اینجا اجازهی درجهبندی کردن نداریم. هر چیزی که خلق شده یک هدفی را در آفرینش دنبال میکند حال زاویهی دید من به چه درد میخورد، اینکه به خودت ایمان داشته باشی وقتی میگوید: خوشحالم که به جنگ نرم خود ادامه میدهی یعنی هنوز تو زنده هستی. همهی کار انسانها بستگی به زاویهی دید و نوع نگرش دارد. تعیین کننده جایگاه ثروت نیست، تعیین کننده نوع نگرش است و سعی کنید مسائل را از دید واقعی و حقیقی بهشون نگاه کنید.
کنگره دو تا چیز را در جهانبینی به ما آموزش میدهد همین دو مبحث نحوهی زندگی کردن انسانها را نشان میدهند. یکی اینکه نگرش ما را واقعی و حقیقی میکند یعنی اون چیزی که هست میبینیم نه توی توهم هستیم و نه ضعف. دوم اینکه اندازهها را یاد میگیریم، چقدر یکی را دوست داشته باشم چقدر از یکی متنفر باشم و چیزهای دیگر
ما این اندازهها را به شما آموزش میدهیم و اینها همه بستگی به نوع نگرش دارد. اولین چیزی که به محض اینکه میخواهی حرکتی انجام دهی سراغت میآید ضعف خودت است اینجا میگویی خدایا من به چه درد میخورم و کی هستم؟! آنجایی که انسان خودش را دست کم میگیرد به نابود شدن نزدیک میشود.!
از اینکه به صحبتهایم توجه کردید سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر سلمان لژیون چهارم
ویراستار: مسافر رضا لژیون سوم
تنظیم: مسافر سعید لژیون چهارم
ارسال: مسافر جعفر مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
174