سلام دوستان مهناز هستم یک همسفر: در کنگره ما بعد از فهمیدن و به کار بستن وادی اول که وادی تفکر است به وادی دوم میرسیم؛ هر انسانی دارای خصوصیات اخلاقی است و هر کس توانایی خودش را دارد، بر اثر یک سری از ضد ارزشها و خارج شدن از صراط مستقیم تواناییهای ما زیر خروارها آلودگی پنهان شده بود، بخاطر همین هر شخص دچار ناامیدی و پوچی میشود، ما باید بعد از گذراندن وادی یکم و عملی کردن آن به وادی دوم برسیم یعنی بعد از تفکر میتوانیم مسیر درست را پیش بگیریم و این به ما کمک میکند، توانایی خودمان را شکل دهیم ساختار خود را تغییر دهیم، این وظیفه ما است که تمام افکار و اطلاعات غلط گذشته خود را در مسیر روشناییها ادامه دهیم و با جرقههای کوچک ذره ذره راه برای ما روشن میشود و نیروهای درونی ما که مانند آتشفشانهای خاموش هستند، به ما یادآوری میکنند، مطمئناً خواستههای نیروهای منفی برگشت دوباره ما به تاریکیها است، ما این را خوب یاد گرفتیم، که بعد از اجرای وادی اول باید ستون دوم را بسازیم و باقدرت هر چه بیشتر از این مرحله عبور کنیم، باید عبور از گذرگاهها را یاد بگیریم و ذره ذره اقدام به حل مسائل کنیم و با اجرای قوانین الهی برای رسیدن به هدفی که پیش رو داریم باید فرمانبردار خوبی باشیم و ستونهایی از جنس آگاهی بنا کنیم، هرگز امید خود را از دست ندهیم و بدانیم هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
سلام دوستان تهمینه هستم یک همسفر: دستور جلسه این هفته وادی دوم و تأثیر آن روی من است؛ در وادی اول یاد گرفتیم که چگونه برای هر کاری تفکر کنیم، در وادی دوم هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ما به دلایلی که خود هم شاید ندانیم جهت را سالها گم کرده بودیم، اکنون برای یافتن خود راه بسیار مهمی در پیش داریم، باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش کنیم، ما در اثر تفکر غلط و یا حرکت در مسیر ضد ارزشها برای خود مشکل ایجاد کردیم که روی ساختار جسم تخریبهای زیادی بوجود آورده که به بیماریهای جسمی و روانی دچار شده و باعث فرورفتن در تاریکی و ناامیدی و از دست دادن اعتماد بنفس شده است. اگر به هستی نگاه کنیم، امکان ندارد چیزی را پیدا کنیم که بیهوده بوجود آمده که این تصور نادرست است، نیروی مافوق یعنی قدرت مطلق انسان را هدایت میکند. انسان تاریکی را تجربه میکند تا به عظمت روشنایی پی ببرد، در جهان هستی قدرت مطلق ما را یاری میکند، شرط اول دوری از ضد ارزشها و پرداختن به ارزشها و حرکت در صراط مستقیم است، اگر بخواهیم فرد یا فرمانروایی لایق بر شهر وجودی خویش باشیم، بایستی سازندگی را به آرامی در جسم، روان و جهانبینی خود بوجود آوریم و بدانیم هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
سلام دوستان حنانه هستم یک همسفر: وادی یا راه یا پله دوم میخواهد به ما بگوید که برای اینکه خود را بیابیم راه بسیار مهم و زمانبری را در پیش داریم، باید ابتدا تفکر کنیم و برای به انجام رسیدن آن تلاش و کوشش نماییم، این مطلب را هم بدانیم که همه مطالب در درون و برون ما است، این ما هستیم که باید به آنها توان حرکت بدهیم، همچنین بدانیم که هیچ یک از ما به هیچ نیستیم و از آفرینش ما قدرت مطلق هدف و منظور خاصی داشته است، ما نیز نباید بگوییم که هیچ ارزشی نداریم و به هیچ به این دنیا آمدهایم، اینها همه در نظر کنگره ۶۰ توجیه و بهانه به حساب میآید. هیچ چیز بیهوده پا به هستی نگذاشته حتی ذراتی که معلق در هوا و کهکشانها نیز هستند، پس ما انسانها که اشرف مخلوقات هستیم، حتماً بیهوده به این دنیا نیامدهایم. ما با آمدن به کنگره و یاد گرفتن تعالیم آن میتوانیم همراه با صبر و تلاش و کوشش به این هدف نزدیک شویم و این را هم باید بخاطر داشته باشیم، تا زمانی که نفس میکشیم باید مانند یک فرمانروای لایق بر جسم یا کشور یا شهر وجودی خود فرمانروایی کنیم تا بتوانیم به آرامی و به دور از هر گونه تشنج نفس خود را تزکیه و پالایش کنیم.
سلام دوستان معصومه هستم همسفر آرش: برای رسیدن به مفاهیم و استنباطی که از وادی دو یافتهام مقدمتاً مختصری از وادی یک عرض میکنم و آن این است که اگر بخواهم در سفر خود و مسیری که پیش رو دارم موفق شوم، باید تفکر کنم، چرا که بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال میرود، بدیهی است با تبعیت از اصول و آموزههای استادان عزیز و مطالعه عمیق و ثبت آنها در نهاد خود، نه در حرف و کلام، بلکه در عمل و کردار، موفق خواهم بود. در وادی دوم فرمودهاند که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد، هیچ یک از ما به هیچ نیستیم حتی اگر به هیچ فکر کنیم. بالشخصه بسیار خوشحال و مسرورم که توسط همین وادی مفهوم کل آفرینش و هستی را عمیقاً درک کردم و به هر مخلوق و موجوی به دیده احترام مینگرم و رسالتش را در مییابم.
من قبل از ورود به کنگره بابت مثال از سوسک یا پشه و موش میترسیدم، ولی در نتیجه آموزش در حال حاضر همه آنها را دوست دارم چرا که وجودشان مفید فایده است و هر کدام مسئولیتی در هستی دارند و بار خیلی مشکلات را حل میکنند. هم چنین خوشحالم که به جنگ نرم خود تداوم میبخشم، از جمله تلاش در جذب اندیشههای مثبت و دفع ضد ارزشها. قبل از ورود در کنگره حقیقتاً مسیر زندگیام منحرف شده بود و در ظلمات بودم از همه چیز ناامید بودم، در واقع هویت خود را گم کرده بودم و دنبال اصل خود میگشتم، ولی نمیشد چون همیشه در تنش بودم، نیروی منفی به نحو شدیدی زندگی مرا محاصره کرده بود، ولی خوشبختانه و به یاری هوشمند مطلق و استادان عزیز کنگره ۶۰ به ارزش انسانی خود و مسافرم پی بردم و به این نتیجه رسیدم که وجود مسافر من بیهوده نیست بلکه وسیله پالایش من هست و مسافرم نیز رسالتی بر عهده دارد، در این مسیر و پروسه تفکر راستین را آموختم.
حال قبل از انجام هر گفتار یا عملی ابتدا عمیقاً تفکر و تعمق کرده و سپس اقدام میکنم. درون هر انسانی اقیانوسی از آگاهی است و اگر به این آگاهی وسعت بخشیم قطعاً قلههای پیروزی و فتح را شاهد خواهیم بود. احترام به خود و دیگران و در نهایت احترام به کل مخلوقات و هستی و عشق به همه آنها در این وادی به نحو شفاف بیان شده است. عشق اساس کل هستی و آفرینش است و بر من فرض است که به عمق و هدف غایی آن پی ببرم. مدیون آموزشهای استاد جناب آقای مهندش دژاکام، راهنمایان عزیز، دیدهبانان محترم و بالاخص استاد متعهدم سرکار خانم نیره عزیز هستم.
رابط لژیون: همسفر سحر راهنمای تازهواردین (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
104