در سیدی «اشراق» آقای مهندس چنین بیان میفرماید: یک حوض که لجن و یا آب بسیار کثیفی داشته باشد با یک حوض بسیار تمیز که از چشمهای جاری و روان سیراب میشود، تفاوتهای بسیاری دارد، دقیقاً تمثیل ما انسانها است که ما انسانها شبیه به کدام حوض هستیم؛ آن حوض که آب کثیفی دارد یا حوضی که آب تمیزی دارد و از چشمهای روان سیراب میشود.
مهمترین چیزی که در راس قرار دارد؛ خلق و خوی انسان است. یکی از بهترین مشخصات رسول خدا این بود که خلقی عظیم و اخلاق نیکویی داشت، انسانهایی که خلقشان نامناسب است، خودشان در رنج و عذاب هستند و کسی که خلق خوبی ندارد درست مثل همان حوضی است که آب کثیفی دارد، افرادی که مانند حوض کثیف هستند؛ خیلی خودبین، یک دنده و متکبر هستند، خیلی خود بزرگبین و دارای منیت هستند، این خصوصیات خیلی زشت و زننده است و کسی که منیت دارد، فکر میکند جایگاه شخصیتی او با بقیه فرق میکند.
خلق نیکو این است که شخص بتواند با همه انسانها صحبت کند و با همه برخورد ملایم داشته باشد که این کار نیاز به یک دیپلماسی دارد، برای این کار باید انسانها را دوست داشته باشد تا انسانها را دوست نداشته باشد خلق عظیم و خوبی نخواهد داشت، برای اینکه انسانها را دوست داشته باشد باید فهم، شعور، دانایی و آگاهیاش بالا رفته باشد؛ کسی که فهم، شعور، آگاهی و داناییاش بالا رفته باشد انسانها را درک میکند و اگر انسانها مرتکب اشتباهی شدند از اشتباه آنها میگذرد و از نقطه ضعف آنها استفاده نمیکند و به آنها فشار نمیآورد و نمیخواهد آنها را تنبیه کند و خوب میداند که اشتباه انسانها از سرشت و بافت آنها است، انسان جایز الخطاست و انسانها اینقدر باید اشتباه کنند تا از این مرحله عبور کنند.
یکی از صفات زشتی که این حوض را لجن میکند؛ دروغگویی است، خداوند در کلام الله میفرماید: «وای بر دروغگویان»؛ دروغگویی مادر تمام جنایات، خلافها، بدیها و زشتیها است. یکی دیگر از صفات زشت، کمفروشی و تقلب است که در کلام الله شریف آمده است؛ «وای برکمفروشان». هنگامی که یک مکانیک، کار را با سفت کردن چند عدد پیچ و مهره میتواند درست کند اما بهجای این کار چند روز ماشین شخص را نگه میدارد تا پول بیشتری بگیرد این شخص در واقع دارد خودش را نابود میکند، به خودش ظلم میکند و نمیفهمد؛ اگر بفهمد چه ضربهای به خودش و زندگیاش میزند هرگز این کار را انجام نمیدهد در واقع این کار هم نوعی کمفروشی است و این افراد همیشه گرفتار هستند. تقلب، کم فروشی، دروغگویی، غیبت، ناامیدی و وسواس همهٔ این صفات بد، انسان را تبدیل به یک حوض پر از لجن میکند در واقع گنداب درست میشود.
مهمترین مسئله در کنگره این است که خواه شخصی که سفر اول است و یا سفر دومی یا راهنما تا بنیان کنگره ۶۰، مهمترین موضوع«خلق نیکو» است؛ باید سعی کنیم با بزرگترها، زیردستان، همکاران و با همه درست صحبت کنیم و طرز برخوردمان با دیگران به نرمی و نیکویی باشد.
یکیدیگر از صفاتی که این حوض را لجنزار میکند این است که ما زود قضاوت میکنیم و خودمان را قاضی میدانیم و حکم صادر میکنیم، اگر بخواهیم به آرامش و به آسایش برسیم باید تبدیل به نور شویم و این حوضی که داریم زلال، روان و تمیز باشد. صفاتی که در حوضی را تبدیل به لجنزار میکند، درست است که گناه هستند ولی اول خودمان را خراب میکنند و اول خودمان را تخریب میکند بعد به دیگران آسیب میزند.
زمان خیلی سریع میگذرد، زمان ماندگار نیست؛ درست مثل یک قطره شبنم که مدت کوتاهی روی یک برگ گل است و با طلوع آفتاب قطره شبنم از بین میرود؛ زندگی ما هم دقیقاً همین است، پس قدر زندگی را بدانیم، چون زمان خیلی کوتاه و گذرا است و خیلی سریع میگذرد و ما چیزهایی که داریم را باید قدر بدانیم، همیشه میگویم«دادهها و ندادههای خدا را باید شکر کرد»؛ میپرسند دادهها که معلوم است، ندادهها را برای چه باید شکر کرد، میگویم اتفاقا ندادهها خیلی شکرش بیشتر است، اگر ریههایتان خراب میشد و بیماری جسم شما را احاطه میکرد، میفهمیدید یعنی چه! ما باید در هر لحظه شاکر و قدردان پروردگار باشیم.
سعی کنید از زمان بهترین استفاده را ببرید و حداکثر بهره را داشته باشید، ما با تقدیر، کاری نداریم، درست است که زندگی ما بر اساس؛ خواست، تقدیر و فرمان الهی است اما تقدیر در زندگیمان نباید نقشی داشته باشد، چون سر و کار داشتن با تقدیر ما را تبدیل به انسانهای خرافاتی میکند. ما با فرامین الهی کار داریم؛ فرامین میگویند تو جلو برو و کاری به تقدیر نداشته باش، تقدیر خودش کارش را میکند، تو حرکت کن و به جلو حرکت کن.
ما نباید نیروهای خفته خود را بیدار کنیم؛ نیروهای خفته همیشه فرشتگان سفید جامه نیستند، ممکن است شیاطین باشند و ممکن است با بیدار شدن این نیروها دچار مشکلات زیادی شویم. ما میتوانیم زندگی خوب و با آرامش داشته باشیم به شرط اینکه نیروهای منفی را دور کنیم؛ با پرهیزگاری و پرداختن به ارزشها میتوانیم آرامش را برای خود خریداری کنیم.
خلاصه سیدی اشراق
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ویراستار و ارسال: همسفر راهله رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
435