جلسه پنجم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزش خصوصی همسفران کنگره ۶۰ ویژه نمایندگی جواد با استادی اسیستانت رابط گروه خانواده همسفر مرجان، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز توفیق حضور در جمع شما همسفران بسیار خوب و صمیمی نمایندگی جواد گلپایگان را پیدا کردم. از اینکه روزی من شده تا خدمتگزار شما باشم، بسیار خوشحالم و امیدوارم که بتوانیم در کنار یکدیگر به خوبی خدمت کنیم و آموزش بگیریم. خدمت تمام خدمتگزاران بسیار خوب نمایندگی از جمله همسفران سفر اول و دوم خداقوت عرض مینمایم؛ انشاءالله مسیر پیشرو سرشار از دریافتهای بسیار خوبی برای همه ما باشد و شاهد باز شدن دربهای بسیار زیبایی در زندگی خود و مسافرانتان باشید و این مسیر را با قدرت و قوت ادامه بدهید.
همانطور که دبیر گفت: دستور جلسه امروز «وادی دوم و تأثیر آن روی من» میباشد. از آن جهت که ممکن است کسی که در کارگاه حضور دارد جلسه اول یا دومش باشد. خیلی مختصر در مورد وادیها صحبت میکنم. در کنگره ۶۰ چهارده وادی مطرح شده است که هر کدام عنوان خاصی دارند. این وادیها شالوده و زیر بنای آموزش جهانبینی را تشکیل میدهند. در واقع این جهانبینی به اعضا کمک میکند تا نگرش، ادراک، احساس، دریافتشان نسبت به جهان هستی و خود را به خوبی درک کنند و بتوانند در مسیر جدید زندگیشان به تعادل برسند .
جهانبینی برای اعضای کنگره ۶۰ بسیار اهمیت دارد؛ زیرا آقای مهندس همیشه از این مکتب به این شکل یاد میکنند که جهانبینی حلقه مفقوده درمان اعتیاد بوده است. ما با استفاده از جهانبینی و منابعی که در این قسمت گنجانده شده، قرار است به خودمان کمک کنیم تا دریافتهایمان به نوع و شکل دیگری باشد تا بتوانیم توسط آنها سفر خوب و سالمی را به انجام برسانیم. من یک گریز خیلی سریع به وادی اول که بسیار مهم و پایهای است میزنم. عنوان وادی اول ایناستکه «با تفکر؛ ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود».
این وادی اشاره دارد به اینکه ما برای کوچکترین کارهایمان باید تفکر کنیم، حتی از همان لحظه اول که یک همسفر وارد کنگره ۶۰ میشود و در لژیون تازهواردین مطالب را برایش باز می کنند، لازم است که نسبت به تکتک جملات و مباحثی که برایش صحبت میشود، تفکر خود را به کار بیندازد؛ در نهایت میخواهیم به این نتیجه برسند که راهی که در اینجا معرفی میشود، یک راه بسیار منطقی است و بعد از آن راهنمای شال نارنجی را انتخاب میکنند و وارد لژیون میشوند.
اولین قدم ایناستکه با صحبتهای راهنما، رهجو مسیرش را پیدا میکند و خوب فکر میکند که اگر به این نقطه رسیده چه مسیری را پشتسر گذاشته است. کاری که در لژیون انجام میشود ایناستکه رهجو به این شناخت برسد که چه صفاتی پسندیده و چه صفاتی ناپسند است؛ بنابراین به مرور زمان و با آموزش صفات پسندیده خود را تقویت میکند و تلاش میکند تا صفات ناپسندش را اصلاح کند. در مورد وادی اول این امر طبیعی است که اگر رهجوی واقعاً دوست داشته باشد که مسیر را با همت و تلاش بسیار بالایی انجام دهد؛ قطعاً به تکتک جملاتی که توسط راهنما برایش بیان میشود، خوب گوش میدهد و عمل میکند.
این نکته خیلی مهم است که یک رهجو یا همسفر به این برداشت برسد که من پیش از ورود به کنگره خرابیهای بسیاری به بار آوردهام و قدمهایی برداشتهام که قدمهای سالمی نبوده است، اشتباهاتی را مرتکب شدهام که امروز با توجه به صحبتهای راهنمایم متوجه شدهام و نباید این اشتباهات را انجام میدادم؛ امروز نتیجه ضعفها، اشتباهات، ترسها، حقارتها و منیت من به اعتیاد مسافرم منجر شده است. پس باید تلاش کنم که این ضعفها و مسائل را حل کنم؛ زیرا پیامدش وضعیتی میشود که به نقطه تفکری میرسد که میگویم: عجب من سالها راه را گم کرده بودم. در پیام وادی بیان شده که «از نشانهها این گونه بر میآید که ما سالها راه را گم کرده بودیم».
اکنون راه درست و منطقی را پیدا کردم، باید خودم را به این مسیر و راهنمایم بسپارم. ایشان تمام علامتها و نشانهها را در اختیارم قرار میدهد تا در ادامه خدایی دچار مشکل نشوم؛ اما هر لحظه یک حسی به انسان میگوید: فایده ندارد، تو به اندازه کافی خرابکاری کردهای و اکنون دیگر فرصتی برای اصلاح و درست حرکت کردن وجود ندارد. این همان حس و ابزاری است که در دست نفس اماره است که ما به آن توجیه میگوییم. از کلمه توجیه هم در وادی استفاده شده است، یعنی یک صحبت و ندا، از اینکه به صحبتهای راهنمایم گوش کنم، دریافتهای خوبی داشته باشم و در مسیری که راهنما برای من مشخص میکند بهتر حرکت کنم، باز میدارد و شروع به توجیه کردن میکند؛ شک نکنید که این مسیر در دست نفس اماره است و میخواهد که ما روزبهروز در مسیر تاریکیها پیش برویم و به عمق تاریکیها وارد شویم.
مسئله مهم دیگر این است که این وادی به ما امید میدهد و به ما کمک میکند تا مسیر را بشناسیم و حواسمان باشد که اگر زمانی دچار ناامیدی و توجیه کردن شدیم و یک قدم به عقب رفتیم و شرایطمان بدتر شد، آنجا همان نقطهای است که میگوید: (هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم). این وادی به ما کمک میکند تا تواناییهایمان را به یاد خودمان بیاوریم؛ زمانیکه آرامآرام تواناییها را به یاد آوردیم، آن وقت شرایط به طریق دیگری رقم میخورد. این را باید مد نظر داشته باشیم که این وادی سرشار از کلام و صحبتهایی است که برای ادامه دادن این مسیر پر پیچ و خم واقعاً به درد ما میخورد.
هرجا که ناامید شدیم این وادی را به یاد بیاوریم. از مثالهایی که در این وادی زده شده در مورد کرمی میباشد که شاید فکر میکنیم ارزشی نداشته باشد، علت آن ایناستکه ما واقعاً فلسفه وجودی آن را درک نکردهایم. میلیاردها سلول که در درون بدن ما وجود دارند و ما هنوز اهمیت یکی از این سلولها را درک نکردهایم؛ بنابراین طبیعی است که هر لحظه ناامید شویم. پس نقطه مقابل این ناامیدی، حرکت کردن است؛ حرکت کردن در جهت دریافت بیشتر، در جهت اکتشاف بیشتر و در جهت درک آموزشهایی که در کنگره توسط راهنما ، در لژیون و در کارگاهها داده میشود و ما باید از لحظهلحظه این شرایطی که برایمان پیش آمده استفاده کنیم.
همیشه این را برای بچهها میگویم که اگر دری باز شد و ما وارد اینجا شدیم، برای ایناستکه مسیر جدیدی را در زندگی خود شروع کنیم و ادامه بدهیم و انشاءالله به پایان برسانیم. اگر قدر کنگره را دانستیم و به آموزشهای منطقی و علم راستینی که در کنگره است، گوش دادیم و عمل کردیم در آن زمان درهای بیشتری به روی ما باز خواهد شد در غیراینصورت به چشم برهم زدنی در بسته میشود. امیدوارم قدر این شرایط را بدانیم و در ادامه با قوت و قدرت بیشتری به مسیرمان ادامه بدهیم.
برای همه شما عزیزان آرزوی موفقیت میکنم و خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم. امیدوارم که خدا روزی من قرار بدهد تا در ماه یکبار به شعبه شما سر بزنم و روی ماه تکتک شما عزیزان را ببینم و آنچه را بهدست میآورم در خدمتگزاری شما از عزیزان دریغ نکنم.
مرزبانان کشیک: همسفر مهری و مسافر منصور
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
عکس و ارسال: همسفر مهری، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
268