English Version
English

کوچک‌ترین حیوانات نیز رسالتی دارند

کوچک‌ترین حیوانات نیز رسالتی دارند

دومین جلسه از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر فاطمه و استادی همسفر نازنین با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه سوم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بابت اینکه یک فرد کنگره‌ای هستم و بابت آرامشی که دارم شکر می‌گویم. از جناب آقای مهندس بابت اینکه مسافرم را به درمان و همچنین در ادامه من همسفر را به آرامش رساندند سپاسگزارم. از خانم صبح گل عزیز راهنمای تازه واردین خودم تشکر می‌کنم که مرا با صحبت‌های زیبایشان در این مکان مقدس ماندگار کردند. از خانم مبینای عزیز راهنمای خوبم متشکرم؛ زیرا آرامش امروزم را مدیون ایشان هستم؛ امیدوارم که همیشه سلامت باشد و از اینکه به من اعتماد کردند و استادی این جلسه را به من سپردند از ایشان متشکرم. عنوان وادی دوم به ما می‌گوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در ابتدا باید ببینیم معنای واژه وادی چیست؟ وادی؛ یعنی آبادی. وادی‌ها راه و روش درست زندگی کردن را به ما یاد می‌دهند؛ البته ما باید آن‌ها را به‌درستی عمل کنیم. همه ما پیش از اینکه به کنگره بیاییم زندگی کردن را بلد بودیم؛ اما درست زندگی کردن را بلد نبودیم. به نظر من شخصی که وادی اول را متوجه شود دنیا برایش بهشت می‌شود؛ زیرا وادی اول یعنی تفکر و با تفکر؛ ساختارها آغاز می‌گردد. وقتی‌که من تفکرم درست باشد، حالم خوب است و در ادامه اتفاق‌های خوبی برایم رقم می‌خورد؛ اما اگر تفکرم درست نباشد، حالم بد می‌شود و اتفاق‌های بدی برایم خواهد افتاد. سرآغاز تمام اتفاق‌هایی که در زندگی ما رخ می‌دهد همه و همه به آن تفکر اولیه‌مان بستگی دارد. خوشا به حال آن دسته از مسافران و همسفرانی که دائم درکنگره حضور دارند، سی دی می‌نویسند، مطالعه دارند، حرف راهنمایشان را گوش می‌دهند و فرمان‌بردار خوبی هستند و در پایان نتیجه می‌گیرند. در وادی اول به من همسفر و مسافر آموزش می‌دهد که در تمام مسائل باید خوب فکر کنی؛ حتی در مورد غیبت کردن که شاید ازنظر ما یک مسئله ساده‌ای باشد؛ اما باید خوب فکر کنیم که این عمل غیبت کردن را انجام بدهیم یا خیر؛ زیرا آقای مهندس می‌فرمایند غیبت کردن مانند این است که گویی در حال خوردن گوشت برادر مرده خود هستید و این عمل به همین میزان مشمئزکننده و تعفن آور است. آقای مهندس در وادی دوم می‌فرمایند: خداوند هیچ موجودی را بیهوده خلق نکرده است؛ حتی کوچک‌ترین حیوانات مانند سوسک، موش و مورچه و هرکدام از این‌ها یک هدف و رسالتی دارند؛ مثلاً ما از موش‌ها در آزمایشگاه‌ها استفاده می‌کنیم و یا حتی بدترین حیوانات مانند لاشخور و کرکس که شاید ازنظر بعضی از ما چندش‌آور باشد؛ اما او نیز یک هدفی دارد. پس آیا خداوند مرا که اشرف مخلوقات هستم بدون هیچ هدفی می‌آفریند؟ آقای مهندس می‌گویند: انسان خیلی باارزش است و باید قدر خود را بداند.
همه انسان‌ها و هرکدام از ما که بر روی این صندلی‌ها نشسته‌ایم توانایی‌های خاص و منحصربه‌فرد خود راداریم. به علت مصرف مواد مخدر مسافرمان و تخریبی که به خودشان و ما زدند گویی تمام توان و قدرت ما زیر خروارها خاک مدفون‌شده، آن توانایی و قدرت از ما گرفته‌شده و این‌یک حالت طبیعی است و به ما احساس پوچی و ناامیدی دست می‌دهد. زمانی که انسان می‌خواهد پا به عرصه حیات بگذارد نیروهای مافوق که همان خداوند است او را بر سر یک دوراهی قرار می‌دهد. دوراهی که یک سمت آن ضد ارزشی و تاریکی است و سمت دیگر آن ارزشی و روشنایی است و به انسان می‌گوید خودت اختیار این را داری که کدام راه را انتخاب کنی‌. اصولاً انسان‌ها تاریکی‌ها را تجربه می‌کنند تا به عظمت روشنایی‌ها پی ببرند؛ زیرا جهان بر پایه اضداد است. اگر من تاریکی را تجربه نکنم هرگز شیرینی و لذت روشنایی را حس نخواهم کرد و اگر گرسنگی نکشم هرگز لذت سیری را حس نمی‌کنم. همه مطالب، در درون و برون ما است که مانند قله‌های آتشفشان هستند؛ اما آرام و بی‌صدا. در وادی دوم آقای مهندس به مسافرینی که ناامید هستند و وارد کنگره می‌شوند درس امید و زندگی کردن را می‌دهد. زمانی که مسافر من وارد کنگره شد با دنیایی از ناامیدی وارد شد؛ حتی زمانی که برای بار اول استاد جلسه شده بود گفت: هرگز فکر نمی‌کردم که بتوانم اعتیاد را کنار بگذارم و تنها آرزویم این بود که بمیرم، چون مطمئن بودم که اعتیاد درمان ندارد؛ اما آقای مهندس به تمام مصرف‌کنندگان این امید را داد که اگر در این مکان بمانید و حرف راهنمایتان را گوش دهید به درمان می‌رسید. در وادی دوم درباره جنگ نرم صحبت می‌کند. جنگ نرم، جنگ بین جن و روح است. جن و روح چیست؟ جن همان آلودگی‌های درون ما و روح همان پاکی‌های درون ما است. حال به این بستگی دارد که من بخواهم جن درون خودم را پرورش دهم یا روح خودم را و این به من بستگی دارد که چه غذایی به آن می‌رسانم. در آخر باید برای جسم، روان و جهان‌بینی خود انسان لایقی باشم تا شهر خودم را آباد کنم.

اکنون می‌خواهم در مورد تجربه خودم در مورد این دستور جلسه بگویم. من همیشه به مسافرم می‌گفتم تو هدف نداری، تو به‌واسطه اتفاقی که در کودکی برایت افتاده است دچار مشکل شدی، همه اطرافیان سروسامان گرفتنه اند، تو چرا این‌گونه بی‌خیال هستی؟ تا اینکه به‌مرورزمان اطرافیان به من می‌گفتند: تو واقعاً متوجه نمی‌شوی که مسافرت خیلی لاغر شده و مصرف‌کننده است؟ می‌گفتم نه مسافرم اشتهایی به غذا ندارد و لاغری‌اش به خاطر کم غذایی او است؛ اما درواقع نمی‌خواستم این حقیقت را باور کنم که در اواخر متوجه شدم که ایشان مصرف‌کننده است. خواستیم او را در خانه ترک بدهیم، نشد. به کمپ و کلینیک رفتیم، نشد؛ زیرا علم درستی از اعتیاد نداشتیم؛ به همین دلیل راه‌های مختلفی را تجربه کردیم و به علت این‌که آن راه‌ها درست نبود نتیجه نگرفتیم. اکنون‌که درکنگره هستیم متوجه می‌شوم که درمان اعتیاد مصرف‌کنندگان فقط و فقط درکنگره ۶۰ اتفاق می‌افتد و در بیرون از اینجا هیچ راه درمانی وجود ندارد. زمانی که به کنگره نیامده بودیم به مسافرم می‌گفتم: تو اراده نداری، تو مرا دوست نداری؛ اما اکنون می‌دانم که اشتباه می‌کردم؛ زیرا آن زمان علمش را نداشتم. همیشه از راهنمایم می‌پرسیدم هدف از خلقت من چه بود؟ هدف این بود که من به دنیا بیایم غصه بخورم ، گریه و ناراحتی کنم؛ اما ایشان می‌گفتند نه به‌مرورزمان متوجه خواهی شد. اکنون‌که کنگره‌ای شدیم متوجه شدم که برای ما حتماً نیاز بود که این تاریکی‌ها را بگذرانیم و وارد روشنایی‌ها بشویم. اکنون‌که تاریکی‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم امیدوارم که من و مسافرم بتوانیم شال راهنمایی را دریافت کنیم و به همنوعانمان خدمت کنیم؛ شاید هدف از خلقت من و مسافرم این مسئله باشد. از راهنمای عزیزم بابت همه آموزش‌هایشان متشکرم. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

و در ادامه ورود به سفر دوم جهان‌بینی همسفر خورشید به راهنمایی همسفر لیلا با نوشتن چهل سی دی؛

و در ادامه اعلام اسامی نفرات برتر آزمون شماره 4 از دوره سوم «نمایندگی قائم‌شهر»؛

اسامی نفرات برتر آزمون؛
نفر اول:
همسفر رقیه با کسب نمره 19/5 از (لژیون یکم)
نفر دوم:
همسفر فاطمه با کسب نمره 18 از (لژیون سوم)
نفرات سوم:
همسفر سارا، سکینه و فاطمه با کسب نمره 17/75 از (لژیون یکم)، (لژیون سوم) و (لژیون پنجم)

عکس: همسفر محدثه (مرزبان خبری)
تایپ، ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .