برداشت از سی دی اشراق

سلام دوستان مجیدهستم یک مسافر.

جناب مهندس در سی دی اشراق می‌فرماید؛

راجع به حوض صحبت میکند حوض که لجن ویا آب بسیار تیره وکثیف داشته باشد باحوض که بسیارتمیزوازچشمه روان سیراب می شود فرق بسیاراست این تمثیل ما انسانها است که کدام باشیم وچه بهترکه حوض زلال باشیم که ازچشمه روان سیراب می شود ومثال دیگر اینکه چشم انسان خودش همه چیز را می بیند یعنی اینکه انسان تمام بدی های اطرافیان  خود را می بیند امابدی های خود را نمی بیند. مهم ترین نکته انسان که در راس قراردارد خلق وخوی اواست این افرادهمیشه دررنج وعذاب هستند که مانند همان حوض پرازاب لجن وتیره هستند واین افراد خودبین ، منیت ، متبکر و در حال قضاوت کردن هستند وهمواره خود را بالاترمی بینند واین تجربه خودمن است ولی گاهی اوقات کم کردن دارو گذشته تلخ وونا امیدی باعث میشودمن خلق وخوی بد داشته باشم نبایدقضاوت کردشایدکسی مشکل دارد برای اینکه سایرین رادوست داشته باشیم بایدبرخورد درست داشته باشیم وازفهم وشعوروآگاهی ودانایی برخوردار بودواگربخواهیم آگاهی ودانایی کسب کنیم بایدهمانند حوض آب زلال باشیم وازچشمه جوشان و لابلای سنگها که همان گذرگاه سخت هست عبورکنیم تا به خلق وخوی خوب وحال خوب برسیم. تا درد و رنج نباشیم 

وازمسیرضدارزش ها عبورکنیم واگردرغیر این باشد همان حوض تیره وآب لجن خواهیم بود واگر مسیرخودراگم کنیم به مقصد نخواهیم رسید درادامه جناب مهندس راجع به مرگ صحبت کردند زمانی مرگ فرابرسد ازانسان هیچ چیزکسر نمی شود درهنگام مرگ تمام صفات زشت و خوب باما می ماند واگرکسی اعتیادداشته باشدپس ازمرگ اعتیاد اوهم ازبین نمی رود وهمواره بااواست یعنی مرگ ماراعوض نمیکند فقط تغییر فیزیکی وجهان راداریم غم میتواند انسان راازپای درآورد بایدغم رافراموش کردوراه درست را انتخاب کرد تا در

(اشراق خود که همان نور است) حرکت نماییم همان نوری که ازخورشید می آید وازداده هاونداده های خداوند تشکر کرد که زمان بسیارکوتاه است.....همه چیز بازیچه نیست این را پروانه ای گفت که بال هایش دردست کودکی جا مانده بود..

ویرایش: مسافر جواد لژیون دوم