English Version
English

احساس پوچی، از عدم آگاهی در مورد خود است

احساس پوچی، از عدم آگاهی در مورد خود است

سلام دوستان فرشته هستم همسفر

در ابتدا خدا را شاکرم که توسط هدیه بسیار ارزشمندی که کنگره نام داشت، توانستم خودم را بیابم و به این مسئله پی ببرم که علت احساس پوچی و ناامیدی در من، عدم آگاهی و دانش و اطلاعات در مورد خودم است. هر انسانی حتی با کمترین توان درونی می‌تواند با آموزش درست و ذره‌ذره به شناخت لازم در مورد خود برسد و در این صورت است که قادر خواهد بود جایگاه درست خود را در این هستی بیابد. زمانی که من حتی نمی‌دانم از خودم و زندگی چه می‌خواهم، چه احساسات مثبت یا منفی درونم وجود دارد، ممکن است تحت تأثیر هر صدا یا نور یا حسی قرار بگیرم، بدون این‌که درست یا غلط آن را بتوانم تشخیص بدهم.

ممکن است در فضای مجازی با دیدن لذت‌های زندگی آدمهای مختلف، احساس کنم من بدبختم و آن‌ها خوشبخت! چون آگاهی من اندک است و با اطلاعات اندکی که دارم، در ذهنم پردازش انجام می‌دهم در حالی‌که همه روزهای خوش و ناخوش دارند؛ اما کمتر کسی از واقعیت ناخوش خود، دیگران را مطلع می‌کند. فردی که نمی‌داند به‌عنوان یک انسان چه توانایی‌هایی دارد، ممکن است دست به هیچ تلاشی هم نزند و یا در میانه راه، به هر دلیل متوقف شود و احساس کند مفید نیست.

هرچه بیشتر یاد می‌گیرم بهتر متوجه می‌شوم که ما انسان‌ها هر کدام چندین ویژگی منحصر‌به‌فرد داریم که از آن بی‌اطلاع هستیم و فقط لازم است که به درون برویم و تفکر کنیم و خودمان را بیابیم. آن خود واقعی، نه آن شخصیتی که به اشتباه در ذهن‌مان ساخته‌ایم یا تحت تأثیر بستر نامناسب رشد کرده است. هرچقدر هم که راه را اشتباه آمده‌باشم یا شرایط سختی داشتیم و داریم می‌توانیم با شناخت بهتر از خود، راه و مسیری را که دلخواه‌مان است انتخاب کنیم و تا زمانیکه فرصت برایمان باقی است، من بهتری از خودمان بسازیم که شرمنده خودمان نباشیم و قبل از رفتن به بعد دیگر، چیزی ارزشمند به این جهان اضافه کرده باشیم. مهم این نیست که من حتما مخترع باشم یا یک پزشک باشم یا بهترین باشم بلکه مهم این است که هر شغلی که دارم و هر نقشی که دارم، هرچند کوچک، آن نقش را زیبا ایفا کنم تا از درون احساس شادی و مفید بودن داشته باشم. من اگر بتوانم حتی یک‌ کار کوچک را خوب انجام بدهم، ارزشمند و مهم هستم پس برای همین، خدارا شکر می‌کنم.

سلام دوستان رها هستم همسفر

خدا را شکر می‌کنم که عضو لژیون بزرگ سردار هستم و می‌توانم با مشارکتم خدمتی به خودم و هم‌نوع خودم کنم باشد که این نوشته‌ها نور امیدی باشد برای عزیزی که خسته از دنیا و ناامید از همه چیز است. موضوع وادی دوم حرکت از ناامیدی به امیدواری است. اینکه ناامیدی اگر با ترس و منیت همراه باشد مثلث جهالت و نادانی را به‌وجود می‌آورد و باعث می شود ما نتوانیم به دانایی و دانایی موثر برسیم. ما باید مراقب باشیم و اجازه ندهیم این حس ناامیدی به سراغ ما بیاید. چیزی که خیلی دوست داشتم موضوع وادی دوم بود، نمی‌دانستم که اول باید از آن ناامیدی خارج شوم و بعد بتوانم مراحل بعدی را شروع کنم و قدم بردارم در مسیر بعدی. اما کم‌کم که با وادی‌ها آشنا شدم و در وادی دوم تفکر کردم متوجه شدم، همان مورچه‌ای که شاید همه ما بارها زیر پاهایمان له کردیم با نظم و ترتیت و برنامه ی خاصی به این دنیا آمده‌است و آن‌جا بود که تلاش کردم تا درون و بیرون خود را بشناسم. متوجه شدم که من رها نه تنها بیهوده به این دنیا نیامده‌ام بلکه قطعا بودنم باعث بودن‌های زیادی خواهد شد و من باید این بودنم را در راه درست و مستقیم آموزش بدهم و آموزش‌هارا کاربردی کنم تا به حال خوش برسم و باعث حال خوش هم‌نوع خودم بشوم.

رابط خبری: راهنما همسفر ناهید عضو لژیون سردار
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .