قوی بودن؛ یعنی اعتماد به خود

به نام قدرت مطلق الله

هر آدمی درجایی از زندگی‌اش کم می‌آورد، در محاصره شدید سختی‌ها قرار می‌گیرد و به حالت استیصال می‌رسد؛ اما تفاوت بارز آدم‌ها در نحوه مواجهه با موقعیت‌هاست؛ یکی زانوی غم بغل می‌گیرد و کمر به شماتت و نفرین زمین و زمان می‌بندد، یکی قوی‌تر از قبل، می‌ایستد و بهتر از همیشه می‌سازد. قوی بودن به این معنا نیست که من مشکلی ندارم بلکه قوی بودن؛ یعنی من به خود اعتماد دارم؛ یعنی من می‌توانم درنهایت مشکلات هم بهترین خودم باشم.
در دورانی که خودم و خانواده‌ام درگیر ضد ارزش‌ها بودیم، در دورانی که اعتیاد در محفل خانه‌مان جا خوش کرده بود در مقابل مسائل زانوی غم بغل می‌گرفتم و کودکی‌ام را نابود کردم؛ اما خوشبختانه وقتی در نوجوانی نور به خانواده ما ورود پیدا کرد با آموزش‌های کنگره در شرایط سخت با خودم می‌گویم اکنون زمان غمگین شدن و کنار کشیدن نیست، تو از زنبورعسل کمتر نیستی. زنبورعسل نمی‌داند که بال‌هایش طبق محاسبات ریاضی توان بلند کردن او را ندارند؛ اما عزمش را جزم کرده که پرواز کند و موفق هم شده است، به‌قدری که تمام دانشمندان را مبهوت و سردرگم کرده و هر بار کسی با هزاران آزمون‌وخطا سعی در اثبات نظریه‌ای برای پرواز زنبورها دارد.
با خود می‌گویم حتی اگر تمام دنیا با دلیل و منطق امکان پرواز تو را محال دانستند، از زنبورعسل کمتر نباش و جوری جسورانه پرواز کن که تا قرن‌ها حیرت‌زده دنبال دلیل پروازت بگردند و این پرواز حاصل از حضور من درکنگره بود.
اکنون دریافتم که همه انسان‌های قدرتمند از یک شکست عمیق می‌آیند؛ همه خدمتگزاران کنگره از شکست عمیقی به نام اعتیاد که دیگر برایشان شکست نیست آمدند، همان‌جایی که خیلی‌ها جا زدند و کنار کشیدند، همان‌جایی که برای خیلی‌ها اعتیاد، پایان کار بود، آن‌ها با تمام سختی و عذاب ایستادند و اکنون پس از رهایی خوشبختی عظیمی را حس می‌کنند و به دنبال ارتقا روزافزون خویش هستند.

به قلم: راهنما همسفر مبینا (لژیون پنجم)
ويرايش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر