جلسه چهاردهم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگرۀ 60؛، نمایندگی زال پارس با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی ونگهبانی مسافرامید و دبیری مسافر محمد بادستور جلسه: <<وادی دوم و تاثیر آن روی من>>،یکشنبه 02 اردیبهشت ماه 1403راس ساعت 16:00 شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
خدا را شاکر و سپاسگزارم که دوباره به من فرصت خدمت و آموزش داده شد و از ایجنت محترم و دبیر و گروه مرزبانی برای این فرصت دوباره تشکر میکنم.
دقیقاً پارسال همین موقع بود که با همین دستور جلسه بنده استادی را بر عهده داشتم و البته این موضوع در زندگی من نقش مهمی داشته است. من در دوران مصرف بهنوعی به پوچی و ناامیدی رسیده بودم و کار و اعتبار من دچار مشکلات شده بود و فقط داشتم سعی میکردم تا بنیان خانواده را حفظ نمایم و البته نقش همسفر در این مورد بسیار پررنگ بود و جلوی پاشیدن خانواده از هم گرفته شد.
ما هیچکدام به هیچ نیستیم حتی اگر به هیچ فکر کنیم. در وادی تفکر ما باید گزینههایی را طی کنیم. اولین گزینه اینکه: آیا میخواهیم فکر کنیم؟ و سختترین کار همین اراده تفکر است. دومین گزینه اینکه به چه چیزی فکر کنیم یا نکنیم؟ تمرکز روی یک خواسته میشود تفکر، مانند درمان که یک خواسته است و اولویت ما باید همین درمان ما باشد. و برنامهریزی اصلی ما باید بر همین اساس باشد.
در وادی اول بعد از تفکر تازه حس ما بیدار میشود روشن میشود که چه اشتباهاتی کردهایم؟ در وادی دوم به این می رسیم که چه چیزهایی را ازدستدادهایم؟ در وادی دوم میگوید ما به هیچ نیستیم و ارزشمند بودن انسان را بیان میکند و اینکه ما هدفمند آفریدهشدهایم. و هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است و هر موجودی باهدف خاصی خلقشده است و نقش خاص خود را در آفرینش دارد. همه ذرات در مسیر و راه خود حرکت میکنند. تأکید در بخش اول این است که هیچ موجودی بیهوده پا به عرصه حیات نمیگذارد. در بخش دوم موضوع بحث انسان است و اینکه در مورد خود تفکر مینماید که چه باید انجام دهد؟ ناامیدی انسان سبب عدم حرکت او میشود و ناامیدی مثل سلول نامرئی جلوی حرکت ما را میگیرد و مانند کسی که در ظلمات چاه اسیرشده است از هیچ کاری لذت نمیبرد. ما میتوانیم برای مبارزه با ناامیدی دست به تجربههای جدید بزنیم. در مثلث دانایی مقابل ضلع تجربه، ناامیدی قرار دارد. البته در قبل هم براثر تجربههای نادرست دچار ناامیدی گردیدهایم.
در خصوص مفهوم جنگ نرم منظور جنگ افکار و اندیشهها است؛ و اگر بخواهیم به سمت ارزشها حرکت کنیم نیاز به سلاح نیست و با عوض کردن افکار و اندیشه میتوانیم از ضد ارزشها فاصله بگیریم و بتوانیم درون خود را به شهری آباد تبدیل کنیم. همهچیز به دنیای درون ما بستگی دارد. دنیای درون ما را باورهای ما تشکیل میدهد. انسان ممکن است به دنیای بیرون خود احاطه کامل نداشته باشد ولی دنیای درون بهصورت کامل و ششدانگ متعلق به خود انسان است که میتواند با رسیدن به صلح و آرامش، آباد نماید.
مثال تخممرغ در این مورد خاص کاملاً مصداق دارد. اگر از درون شکسته شود یک حیات جدید پا به عرصه وجود میگذارد و اگر از بیرون دچار شکستن شود سبب از بین رفتن یک حیات میگردد.
انسان برای رسیدن به صلح و آرامش باید بتواند روی جهانبینی خود کار کند تا به علم زندگی برسد. در ادامه میگوید ما به هیچ نیستیم حتی اگر به هیچ فکر کنیم. همه مطالب در درون ما است. مانند آتشفشان که آرام بیصداست حرکت انسان در جهت ارزشها همهچیز را در دون ما دچار تغییرات مثبت مینماید و انسان در این جهت باید حرکت کند. اگر در مسیرش قرار بگیری و مطالب آموختهشده را کاربردی نمایید به توانایی مدنظر خودخواهی رسید و آن آتشفشان آرام میتواند به جوشش درآید و ما در مسیر هدایت قرار بگیریم.
از همه شما سپاسگزارم که به عرایض بنده گوش دادید.
باتشکراز مرزبان کشیک مسافر علی و لژیون خدمت گزار لژیون ششم
راهنمای محترم مسافر ابوالفضل
گروه سایت نمایندگی زال پارس
مرزبان خبری: مسافرقاسم
تایپ ویراستاری: مسافرعلی لژیون پنجم
تنظیم:مسافرجوادلژیون ششم
عکاس:مسافر محسن لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
369