با سلام و احترام خدمت همسفر معصومه یکی از مرزبانهای گروه خانواده نمایندگی خمین هستیم، سپاسگزارم که دقایقی زمان خود را در اختیار ما میگذارید.
لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید؟
سلام دوستان معصومه هستم همسفر حجت، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک داروی درمان شربت اوتی با متد دیاستی، مدت سفر یک سال با راهنماییهای آقای سعید و آقای طاهر و خانم مهتاب عزیز مدت رهایی ۹ ماه .
آیا برای قرار گرفتن در جایگاه مرزبانی خودتان کاندید شدید یا راهنما یا افراد دیگری شما را تشویق در این جایگاه کردهاند؟
با توجه به صحبتها و سیدیهای آقای مهندس و خانم مهتاب راهنمای عزیزم ایشان همیشه برای من یک الگوی کامل هستند. همیشه خدمت کردن را به من و دیگران سفارش میکردند و چقدر خوب به من آموزش دادهاند که خدمت کردن در کنگره یک ارزش است، باعث میشود که خود من هم به حال خوش برسم، دلیل دیگر اینکه روزی که وارد کنگره شدم، دیدم انسانها و فرشتههایی هستند که خالصانه خدمت میکنند تا دیگران هم به حال خوش و آرامش برسند. از خدا خواستم که روزی برسد که من هم بتوانم در این مکان مقدس خدمت کنم و همچنین مسافرانم برای کاندید شدن من ، مرا تشویق کردهاند.
حس و حال خود را برای لحظهای که در جایگاه مرزبانی انتخاب شدید را برای ما بگویید؟
من اصولاً خدمت کردن را دوست دارم . خدمت در کنگره که دیگر حسابش جدا است آن روز که خانم آزاده عزیز ایجنت شعبه اسم مرا برای خدمت مرزبانی خواندند خیلی خوشحال شدم حس خیلی خوبی بود ، چون به یکی از خواستههای درونیام در کنگره رسیده بودم امیدوارم که در ادامه بتوانم خدمتگزار شایستهای باشم.
نظر خود را درباره اینکه چرا افراد در کنگره ۶۰ با اینکه هیچگونه مزد و حقوقی دریافت نمیکنند اما بسیار مشتاق هستند و داوطلبانه خدمتگزار میشوند را برای ما بگویید؟
کنگره یک معبد است. وقتی در معبد خدمت میکنی حس و حال خوبی داری و هر چند که مزد دریافت نمیکنی آن حس و حال خوب همان مزد خدمت است. آن افرادی که در کنگره درمان شدهاند، با خدمت کردن هزینه رهایی و درمان خود را میپردازند.
آیا فکر نمیکنید خدمت در جایگاه مرزبانی برای شما که شاغل هستید مانع یا مشکلی به وجود بیاورد؟
نه اصلاً اینطور نیست که برای من در زندگی یا کارم مانع یا مشکلی به وجود بیاورد، درست است مسئولیت و خدمتی است که من باید انجام بدهم مسئولیتم سنگینتر میشود ولی من برای وقت خود برنامهریزی میکنم و در طول روز به همه کارهایم میرسم.
زمانی که خود و مسافر شما به رهایی رسیدید چه چیزی باعث شد در کنگره ماندگار شوید؟
من و مسافرم همیشه خدمت کردن را دوست داشتهایم و به انسانهای دردمند و نیازمند هم کمک میکردیم. ولی وقتی وارد کنگره شدیم و به رهایی رسیدیم متوجه شدیم که گم شده خود را پیدا کردهایم و راه برای ما نمایان شد. ما در این دنیا برای خوردن، خوابیدن و کار کردن نیامدهایم، بلکه آمدهایم آموزش بگیریم و خدمت کنیم آموزشی که اینجا است، رشدی که اینجا است هیچجای دیگر پیدا نمیشود.
اکنون که خود و مسافرخود هر دو قرار است در جایگاه مرزبانی خدمتگزار باشید چه احساسی دارید؟
فکر میکنم اتفاق خوبی بود که با خواست ما و فرمان خدا انجام شد. اکنون که هر دو ما خدمتگزار شدیم شرایط یکدیگر را بیشتر درک میکنیم و میتوانیم مکمل هم باشیم و حس خوبی دارم.
یکی از بهترین خاطراتی که در کنگره ۶۰ برای شما اتفاق افتاده است را برای ما بگویید؟
من خاطرات زیادی دارم نمیدانم کدام مهمتر است. یکی اینکه اذن ورود من به کنگره داده شد و من به محض اینکه به مسافر اولم کنگره را معرفی کردم قبول کرد و آمد. دوم ورود به لژیون خانم مهتاب عزیز و سوم وقتی به مسافر دوم کنگره را معرفی کردم قبول کرد و آمد و چهارم روز رهایی مسافر دومم که دیدار آقای مهندس و روز سالگرد ازدواج ما بود.
کلام پایانی؟
کلام پایانی، این است که باید قدر این مکان مقدس این بهشت را بدانیم. اگر قدر این نعمتی که خدا در اختیار ما گذاشته است را ندانیم، قطعاً از ما گرفته میشود. روزی که شعبه خمین تاسیس شد با افراد کم، امکانات کم و زحمت زیاد آنها اولینها بودند. تلاش کردند و شعبه روز به روز قویتر شد، حال که ما هستیم وظیفه داریم هرچه در توان داریم به کار گیریم و خدمت کنیم تا شعبه قویتر شود تا بتوانیم به کسانی که دردمند هستند و خواستار رهایی کمک کنیم.
از شما خانم معصومه عزیز بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتهاید ممنون و سپاسگزارم .
مصاحبهکننده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا «لژیون ششم»
عکاس خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»
تنظیم و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
109