به نام قدرت مطلق الله
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا بیخبر از احوال دل خویشتنم
از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
این سوالی بود که ذهنم را درگیر کرده بود. به واسطه افکار منفی و پوچی که داشتم احساس بیهودگی میکردم، علتش این بود که اصلاً فلسفه زیبای زندگی و خلقت انسان را نمیدانستم. در وادی اول مانده بودم و فکر نمیکردم. مگر میشود خداوند انسان را خلق کند و به او اختیار، مقام، منزلت و مسئولیت بدهد و این همه تشکیلات برای حیات باشد و همگی پوچ و بیهدف باشند؟ انسان اشرف مخلوقات است مگر میشود جهت خوردن و خوابیدن آفریده شده باشد؟ غیرممکن است؛ چون نسبت به سایر موجودات دارای امتیازی متفاوت است. قطعاً این خلقت هدفمند بوده است، باید پیبرد و دانست؛ ولی فقط با آموزش امکانپذیر است. این توفیق را داشتم وارد کنگره بشوم و از طریق آموزشهای ناب کنگره چشمم باز شود. به قرآن رجوع کردم و آنگاه دانستم انسان خلق شده است تا آموزش بگیرد و خدمت کند، چقدر ارزشمند است و این موضوع قطعاً بیهودگی را رد میکند. هر کسی را بهر کاری ساختند؛ همه موجودات، گیاهان و جامدات هر یک در قبال خود و همچنین در قبال دیگران وظایفی دارند که اگر هرکدام به وظایف خود عمل نکنند چرخه حیات دچار مشکل میشود. همه جهت ساختن و ساختهشدن خلق شدهایم این همان امتیاز متفاوت ماست. تمام مشکلات و رنجهایی که سر راه زندگی ما سبز میشوند همگی نوری میشوند از جنس مهر، عشق بدون منیت، کبر، حسادت، کینه و ... همه مخلوقین به یکدیگر نیاز دارند و به هم وابستهاند. هر کدام یک فایده و ارزشی دارند، اینجاست که به وجود خودم میبالم که هستم و میتوانم مفید باشم. هیچکدام از ما بیهیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.! خدا را شکر که در مسیر کنگره قرار گرفتهام و از جناب مهندس سپاسگزارم که با آموزشهای نابی که در اختیار من قرار دادند، توانستم خود و فلسفه وجودی خودم را بشناسم. دانستم از کجا آمدهام و آمدنم بهر چه بود، هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است.
به قلم: همسفر فاطمه، راهنما همسفر فرشته (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر مریم، راهنما همسفر فرشته (لژیون نهم)
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
82