English Version
English

مشارکت مکتوب همسفران

مشارکت مکتوب همسفران

مشارکت همسفر عفت«لژیون یکم»
من در این وادی فهمیدم که باید بدانم هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است. حتی اگر خود ما خیال کنیم که ما هیچ ارزشی نداریم، ولی ارزش داریم. پس هرکدام از ما برای کاری و یک رسالتی خلق شده‌ایم، من اول باید از خودم بپرسم که از کجا آمده‌ام، آمدنم برای چه بوده‌است؟من همسفر رسالتم این بود که به کنگره بیایم و در کنار مسافرم باشم و او را همراهی کنم تا به درمان برسد.وادی دوم به ما نوید و امیدواری می‌دهد. واقعاً اگر درست فکر کنم و افکار و اندیشه مخرب را به درون خودم راه ندهم، هیچ زمانی احساس ناامیدی و بیهودگی به من دست نمی‌دهد. اگر بخواهیم که سطح انرژی‌  ما پایین نیاید و حس‌هایمان بسته نشود و از لحظات خوب و شاد زندگی بهره ببریم، باید حرکت‌وتلاش کنیم.زندگی مانند دوچرخه‌سواری است که برای حفظ تعادل همواره باید رکاب زد. مثلاً اگر داریم سفر می‌کنیم در ذهن خود تصویرسازی کنیم که مسافرم یک روزی به رهایی می‌رسد و ما به حال خوش می‌رسیم و این را بدانیم که ما در این جهان هستی، تنها و بدون پشتیبان نیستیم و نیروی بزرگی به نام خداوند و یا قدرت مطلق وجود دارد که می‌تواند یاری‌رسان ما باشد و ما را حمایت کند. ولی حمایت کردن این نیرو شرط خودش را دارد و آن دوری از ضد ارزش‌ها و پرداختن به ارزش‌ها و حرکت در صراط مستقیم است. من وقتی در کنگره آموزش‌هایی که می‌بینم کاربردی کنم به قدرتی می‌رسم که در توانایی‌هایم خلل حاصل نگردد. مثلاً اگر کسی یک حرفی بزند و یا انتقادی بگیرد، اگر درست بود قبول می‌کنم و اگر نادرست باشد از آن می‌گذرم و برایم مهم نیست و به هم نمی‌ریزم. من همسفر فکر می‌کنم جایگاه من همین‌ جا است، فرقی نمی‌کند در کدام سفر باشم، باید وظیفه خودم را خوب انجام بدهم تا به رشد و تکامل برسم و سعی و تلاش می‌کنم به جلو پیش بروم تا به منبع نور برسم.

مشارکت همسفر سمیه«لژیون یکم»
وادی دوم، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد. هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. اگر به تمام هستی نگاه کنیم خواهیم دید امکان ندارد چیزی را پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد. اگر هم به مطالب و چیزهایی برسیم که تصور کنیم بیهوده پا به هستی گذاشته‌اند، بازهم باید مطمئن باشیم که این تصور و پندار نادرست ماست که نتوانسته‌ایم به هسته درونی یا فلسفه وجودی آن چیزها پی ببریم. برای مثال حتی اگر به یک کرم به دید کلی نگاه کنیم در خواهیم یافت که فلسفه عظیمی در وجود او نهفته است و این در حالی است که ما انسان هستیم و خیلی بزرگ‌تر و عظیم‌تر از یک کرم. زمانی که انسان، پا به هستی گذاشت، نیروی مافوق یا قدرت هستی، او را به یک دوراهی هدایت کرد و این دوراهی یکی راه تاریکی‌ها است و دیگری راه روشنایی‌ها است. اصولاً انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها. اما زمانی که در تاریکی‌ها فرورفت، بایستی از گذرگاه‌های بسیار سخت عبور کند و اگر توانست از این گذرگاه‌ها جان سالم به درببرد آن‌ زمان انسانی کار آزموده و رها خواهد شد.

مشارکت همسفر زیبا «لژیون سردار»
وادی دوم می‌گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در این وادی اشاره شده است که اگر احساس پوچی و ناچیز بودن به ما دست می‌دهد، علت آن این است که اعتمادبه‌نفس خود را به علت تفکرات غلط و حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها و درگیر شدن با بیماری‌های جسمی و روانی از دست‌‌ داده‌ایم. ما انسان‌ها مرتب در حال آزمایش هستیم و آن‌قدر باید خود را قوی کنیم تا از مشکلات، راحت عبور کنیم و برای پیدا کردن اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته خود، باید فکر و تلاش کنیم، آموزش ببینیم، باید از توانایی‌های خود کمال استفاده را ببریم و هرکجا نوری تابید به دنبال آن برویم. برای رسیدن به روشنایی باید از گذرگاه‌های سخت عبور کنیم، وقتی عبور کردیم به انسانی کارآزموده و رها تبدیل می‌شویم. پس این وادی به ما کمک می‌کنند که تمام افکار و اطلاعات غلط گذشته خود را در مسیر روشنایی‌ها ادامه دهیم و با جرقه‌های کوچک ذره‌ذره راه برای ما روشن می‌شود و نیروهای درونی ما که مانند آتشفشانهای خاموش هستند به ما یادآوری می‌کنند. مطمئناً خواسته‌های نیروهای منفی برگشت دوبارهٔ ما به تاریکی‌ها است، اما این را خوب یاد گرفته‌ایم که بعد از اجرای وادی اول باید ستون دوم را بسازیم و باقدرت بیشتر از این مرحله عبور کنیم.

مشارکت همسفر زری «لژیون سردار»
خدا را سپاسگزارم که با دنیای زیبای وادی‌ها آشنا شده‌ام تا ببینم و بیاموزم آنچه را که تاکنون در هیچ مکتبی نیاموخته‌ام. وقتی پیام اول، وادی دوم را می‌خواندم آن‌قدر برایم زیبا و دل‌نشین بود که بارها و بارها آن را خواندم تا بفهمم چه می‌گوید. آنجا بود که یاد گرفتم جنگ نرم یعنی برای مشکلاتی که سر راه زندگی‌ام به وجود آمده است باید بجنگم، اما نه با شمشیر و سلاح، بلکه با کسب علم و آگاهی، با آموزش دیدن در مسیر دانایی. باید بدانم که راهی را که سال‌ها اشتباه رفته بودم و دائماً به خودم می‌گفتم: به ته خط رسیده‌ام و دنیا را تاریک می‌دیدم،‌ مسیر را می‌توانم آرام‌آرام برگردم و افکار و اندیشه‌ام را در مورد تمام اتفاقات اطرافم عوض کنم تا بتوانم قدم در راه روشنایی بگذارم. برای من کنگره همان روشنایی وسیعی است که خداوند وعده‌اش را داده است؛ و من سال‌ها از این رحمت الهی دور مانده بودم. اینجا بود که یاد گرفتم افکار و اندیشه‌ام را خودم ویران و پریشان ساخته‌ام و از مسافری که در کنارم بود، شکوه و شکایت می‌کردم به خدا، اما نمی‌دانستم که او در کنار من بود تا من بیدار شوم تا من خودم را پیدا کنم، تا من در کنار او آموزش بگیرم و بزرگ شوم و برای ساخته‌شدن آن اندیشه فرسوده و بیمار را باید تلاش کنم تا محکم و استوار ساخته شوم و این فقط خودم هستم که می‌توانم به خودم کمک کنم و خدایی را که همیشه یاری‌گر من بوده است را زیباتر و شفاف‌تر ببینم، خداوندی که همیشه حمایتم می‌کرد و من طاقتم کم بود و فقط روزهای سخت را می‌دیدم، ولی نمی‌دانستم این روزهای سخت هم بیهوده نیستند و برای تکامل من است و مسلماً اگر آن روزهای سرد و تاریک نبود قدر این روزهای گرم و زیبا را نمی‌دانستم و باید پاک و زلال شوم تا همان قطره‌ای باشم که به اقیانوس بزرگ هستی می‌پیوندد و ببینم این جهان زیبا را که خداوند آفریده است و هر موجودی را برای کاری خلق کرده است و هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ و اگر هم تاکنون فکر می‌کردیم که چرا فلان موجود یا گیاه و حیوان ... خلق شده است، این ما بودیم که در مورد فلسفه وجودی آن موجود چیزی نمی‌دانستیم. پس همان‌طور که خداوند گفته است جهان برپایِ اضداد بنا شده است و این دانایی را باید کسب کنیم که همیشه مشکلاتی در سر راه ما قرار می‌گیرند که آن‌ها هم بیهوده نیستند و این ما هستیم که باید آموزش بگیریم که چگونه همیشه از آن‌ها بزرگ‌تر و قوی‌تر باشیم، تا بتوانیم به آرامش و آسایش برسیم؛ و اگر ضعیف باشیم نابود می‌شویم این قانون طبیعت است.

تایپ: همسفر عفت و همسفر سمیه «لژیون یکم» و همسفر زیبا و همسفر زری «لژیون سردار»
ویرایش:همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مهتاب«لژیون دوم»
ویراستار: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب «لژیون دوم»
تنظیم و ارائه: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»

همسفران نمایندگی خمین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .