در وادی اول، آموختیم که «با تفکر ساختارها آغاز میشود؛ بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود». آموختیم که باید تفکر کنیم و قبل از هر کاری، به چگونگی انجام آن فکر کنیم. سعی کنیم به بسیاری از موضوعات فکر نکنیم و افکار را تبدیل و محدود به تفکر کنیم. یادگرفتیم تفکر یک حرکت درونی است که ترسیمکننده رفتارهای بیرونی است. تفکر، آغاز خلق است و هر رویداد، اتفاق و یا هر وضعیتی در زندگی ما به وجود میآید و خلق میشود، نقطه آغاز آن، از تفکر ما بوده است.
اما وادی دوم «هیچ مخلوقی، جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». اصولاً حرکت در مسیر ضدارزشها و روی آوردن به مسائل منفی، مخرب و خارج شدن از صراط مستقیم، ایجاد حس منفی مینماید؛ مانند احساس ناامیدی و پوچی. این احساسات خاص زمانی است که انسان از مسیر صحیح زندگی خارج شده است.
در این حالت، از خداوند میپرسد که چرا مرا خلق کردی؟ چرا بایستی من بدبخت باشم؟ چگونه میتوان این تخریبها را جبران کرد؟ آنطور که وادی دوم اشاره مینماید، در وهله اول، این توجیهی است برای فرورفتن بیشتر در تاریکیها و نشان از دست دادن اعتمادبهنفس و تسلیم شدن در مقابل نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی میباشد. رسیدن به این نقطه، درست چیزی است که شیطان یا نیروی منفی یا نیروی بازدارنده میخواهد. آرزوی هر فرمانده جنگی این است که حریف، قبل از نبرد، خود عقبنشینی کند. عقبنشینی ما در مقابل نیروی منفی، دست از تلاش برداشتن و تسلیم شدن در مقابل نابودی، پیروزی راحت و بدون زحمتی برای نیروی بازدارنده یا شیطان است.
وادی دوم در این مقطع، برای از بین بردن این تفکرات مخرب و ویرانگر، احساس پوچی، بیهودگی و ناامیدی، مطرح میشود.ض ناامیدی، یکی از مخربترین حسهایی است که ممکن است به سراغ انسان بیاید. اگر بخواهیم میتوانیم همهچیز را عوض کنیم و از پایینترین نقاط، به بالاترین نقاط و جایگاهها برسیم. اگر به آرم کنگره60، دقت کنید، یک مثلث را در درون دایره میبینید. مثلث، اولین شکل هندسی است که از خطوط ایجاد میگردد و تبدیل خط به سطح است؛ همچنین مثلث تمثیل حرکت از پایینترین نقطه است؛ مانند وضعیت یک مصرفکننده مواد مخدر که میخواهد سفر خودش را برای رسیدن به درمان و جبران تخریبها، باوجود مشکلات گوناگون، آغاز کند؛اما دایره برخلاف مثلث، دارای بینهایت ضلع است، به معنی بیکران؛ یعنی بالاترین نقاط و جایگاهها. به معنی رسیدن به اوج، یعنی نزدیک شدن بهفرمان عقل و حرکت در صراط مستقیم. مثلث در درون دایره، تمثیل انسانی است که سقوط کرده است؛ اما با خواست خود و بهکارگیری نیروهای خفته و توکل به قدرت مطلق حرکت میکند و خود را دوباره به اوج میرساند.
در قسمتی از وادی دوم میگوید تصاویر تولید و بروز پیدا میکند؛ البته شاید این مطلب در حد گنجایش ما نباشد که بگوییم هرگونه تفکر کنیم، همان میشود؛ اما این اتفاق میافتد، البته ما بیشتر از آنچه هستیم، نمیتوانیم تفکر کنیم؛ به عبارتی کسی که تمکن مالی کمتری دارد و همیشه به فقر و نداری فکر میکند، نمیتواند به ثروت فکر کند؛ یعنی تصویر ثروت را نمیتواند بکشد. از این پس باید تصاویر جدید ذهنی پیدا کنیم و آن تصاویر را ظاهر کنیم و در ادامه بکشیم و به آن رنگ بدهیم و آن را لمس کنیم.
اگر باور داشته باشیم که من برای حرکت و مأموریتی آمدهام و همه ما در چرخه این هستی، هستیم و اگر من نباشم این هستی نیز نیست، تکتک ما مهم هستیم و باید به این بودنمان احترام بگذاریم. هرگونه که هستیم یک مصرفکننده با تمام اشتباهات هم که باشیم ایرادی ندارد و باید به هر چه هستیم احترام بگذاریم؛ چراکه همه ما اشتباه کردهایم و این اشتباه، کوچک یا بزرگ مهم نیست، مهم این است که از این به بعد چه میخواهیم انجام بدهیم. باید باور داشته باشیم برای خودمان مهم هستیم و برای خانواده مهم هستیم، برای خالقمان مهم هستیم و این مهم بودن ما باید به ما کمک کند تا تصاویر جدید بسازیم و در وادی هم اشاره دارد اگر من بخواهم، کمک خداوند نیز بهسوی من میآید، از طرفی دیگر برای جلب این نیروها باید در صراط مستقیم باشیم که در کنگره این اتفاق میافتد.
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (د)
عکاس خبری: همسفر زهرا (ق)
تنظیم و ارسال: همسفر لیلا (ک) رهجوی راهنما همسفر لیلا
همسفران نمیندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
270