مراسم پیمان و اهدای شال ایجنت پارک ملت شهرضا مسافر احسان با حضور دیدبان محترم آقای اصغر منصوری

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر

با قدرت گرفتن از قدرت مطلق جلسه را آغاز می‌کنیم لطفاً برای رهایی خودمان از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان هست ۱۴ ثانیه سکوت نماییم و به خداوند بزرگ پناه ببریم.
من به دیده بان محترم اصغر آقا خیر مقدم عرض می‌کنم و جلسه را به ایشان واگذار می‌کنم.

سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مثل همیشه اجازه می‌دهد ما در کنار هم باشیم و از آموزش‌های کنگره استفاده کنیم و از این همه لذت برخوردار باشیم من فکر می‌کنم مردم دنیا از این نعمت محروم هستند و ما به راحتی می‌توانیم از این نعمت در کنار هم بودن در کنگره لذت ببریم؛ خداوند می‌گوید تنها با یاد من دل‌هایتان آرام می‌گیرد ما این را نمی‌دانستیم ما فکر می‌کردیم یاد خداوند فقط گفتن یک کلمه و یک ذکر است و می‌دیدیم که حالمان خوب نیست، وقتی می‌خواستیم حالمان خوب شود نیاز به ابزار داشتیم یکی می‌خواست شب عید مبل هایش را عوض کند یکی می‌خواست ماشینش را عوض کند آقایون می‌خواستند موادشان را عوض کنند تریاکشان را بهتر کنند و تمام این راه‌ها را ما انجام دادیم ضمن اینکه تمام این کارها را مردم دنیا نیز انجام می‌دهند و همه دنبال آرامش هستند.
من همیشه این را گفتم که تمام انبیا و اولیا تمام استادان همه دنبال حال خوب بودند همه آمده‌اند که شب، راحت بخوابند و در زمین زندگی کنند و به کسی آسیب نرسانند و در آرامش باشند و آنها راهشان را پیدا کردند. ولی الان همه همدیگر را نگاه می‌کنند و همه کلاه سر همدیگر می‌گذارند.
یک روزی یک مردی آمد به نام آقای دژاکام و همه این‌ها را رد کرد و گفت همه چیز در درون تو است دنبالش نگرد هر چقدر دنبالش گشتی و برای درمانت از این دکتر به آن دکتر و از این عطاری به آن عطاری رفتی پس چرا درمان نشدی؟ چرا کسی نتوانست ما را درمان کند؟
با مراجعه به کنگره و طی ۱۱ ماه سفر این درمان انجام گرفت آقای مهندس آدرس ما را به خودمان داد و به این واسطه دو چیز در ما پیدا شده یک جسم سالم دوم صراط مستقیم خداوند در قرآن می‌فرماید کسی که در صراط مستقیم باشد به آن آسیبی نمی‌رسد و من در راه به آقا محسن همین را گفتم. گفتم تمام شما اگر ۱۱ ماه درست سفر کنید می‌بینید که مشکلاتتان حل شده فامیل‌هایتان را هم مشکلاتشان را بنویسید چقدر دادگاه می‌روند و چقدر بیمارستان می‌روند این نسبتش هزار به یک است.

من الان ۱۴ سال هست که در کنگره هستم اگر هم الان مشکلی دارم از همان ۱۴ سال قبل هست و الانم ۱۴ سال هست که هیچ مشکلی ندارم و من تافته جدا بافته نیستم من مسیر را بلد نبودم آقای مهندس هم تافته جدا بافته نیست مثل یکی از ما بوده و ۳۰ سال قبل مشروبات الکلی و مواد مخدر استفاده می‌کرده است، اما آمد و کلام الله را دید و متوجه شد که مسیرش اشتباه است و خداوند به آن گفت که مسیرت اشتباه است برگرد و به طرف من بیا و با به طرف خداوند رفتن همه چیزش تغییر یافت.
اگر کسی در سفر اول لذت نبرد مطمئن باشد سفرش خراب است اگر کسی در صراط مستقیم زجر بکشد و چله نشینی کند این‌ها همه اش اشتباه است داخل صراط مستقیم همه چیزش شادی است به شرطی که به فرامین خداوند که در کلام الله آمده و فرامین کنگره که برای درمان است درست عمل کنیم فقط همین.
من ۱۴ سال بنده شیطان بودم و شیطان به من دستور می‌داد ولی الان به طور کل شرایط تغییر کرده و خیلی بهتر شده است البته بی‌عیب خدا هست. وادی دوم می‌گوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به هستی نگذاشته است ما به خداوند می‌گفتیم چرا ما را آفریده‌ای من خیلی از این حرفها می‌زدم خدایا من چقدر باید بدبختی بکشم ولی وقتی کلام الله را خواندیم و دیدیم که ما اشرف مخلوقات هستیم ما جانشین خداوند هستیم ما خلیفه الله هستیم وجانشین خداوند؛ مثل این هست که یک رئیس کارخانه برود یک کشور دیگر و شما را بگذارد جانشین خودش و جانشین داخل کارخانه هم می‌تواند حقوق بدهد و هم می‌تواند کار بگیرد و همه کاری می‌تواند بکند تا استاد بیاید ما در زمین جانشین هستیم، ما می‌توانیم خلق کنیم ما می‌توانیم ببخشیم صفات خداوند درون ما هست استفاده نمی‌کنیم سی‌دی خفته را گوش کنید و بنویسید و استفاده کنید ما اگر فقط به معنی بسم الله الرحمن الرحیم عمل کنیم کافیست به نام خداوند بخشنده مهربان یعنی خودمان را ببخشیم یعنی وقتی که می‌گوییم ببخشیم یک نوع فراموشی، بخشش یعنی وقتی که تو بخشیدی در کنگره دیگر نباید سراغش بروی دیگر با دوستان پای منقلی نباید بنشینی جایی که غیبت می‌کنند نباید برویم چون خودت را بخشیده‌ای و ظرفت را خالی کرده‌ای برای همان ربنا آتنا فی الدنیا حسنه یعنی دستت خالی باشد از حسد و کینه و دروغ و آقای مهندس این کار را کرد، دستش را خالی کرد و الان پر هست الان بی‌نیاز است.سلاح ما در کنگره احترام گذاشتن است ادب و احترام؛ خداوند می‌ فرماید به سه کس احترام بگذارید پدر و مادر و معلمی که به شما چیزی آموخت به معلم احترام بگذار که خودت بزرگ شوی معلم که احترام نمی‌خواهد خودش بزرگ هست و شما خودتان بزرگ می‌شوید و این را من واقعاً خودم دیدم اگر خداوند کنگره را به من داده است به خاطر دعای خیر پدر و مادرم هست و من همیشه می‌گویم من خودم خیلی اشتباهات داشته ام اما به پدر و مادرم همیشه احترام می‌گذاشتم سعی کنم این را رعایت کنم تا در کنگره بمانم و قرآن می‌فرماید اندکی از شما می‌آیید؛ سعی کنید جز اندک‌ها باشید فریب نخورید سی‌دی‌هایتان را درست بنویسید بعضی‌ها خلاصه نویسی می‌کنند و می‌گویند خوب سر راهنما را کلاه گذاشتیم

این کلاه را سر خودمان می‌گذاریم.
   من به آقا احسان امروز را تبریک می‌گویم و از آقای حسین نامداری که به حق از روز اول ایجنت شعبه و مسئول و ایجنت پارک بوده تشکر می‌کنم ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر.
خدا را شکر که در کنگره هستم  و در کنار شما عزیزان می باشم از آقای مهندس و دیده‌بان‌های محترم تشکر می‌کنم که اجازه آموزش دیدن و خدمت کردن را به ما می‌دهند از اصغر آقا خیلی تشکر می‌کنم من هر جایگاهی که در کنگره دارم از وجود ایشان و آموزش‌های ایشان هست امیدوارم بتوانم شاگرد اصغر آقا، کنگره و آقای مهندس باشم خیلی جای شکر دارد که ما داخل کنگره هستیم همیشه می‌گویند نفس به واسطه خواسته‌های معقولی که دارد ارزشمند می شود و کنگره کاری که برای تک تک اعضاء اعم از مسافر و همسفر انجام می‌دهد این است که خواسته ها را تغییر می‌دهد تغییر تک تک افراد را شاهدیم و می‌بینیم که ارزشمند می‌شوند بابت این تغییرات از خداوند و آقای مهندس تشکر می‌کنم از راهنمایم آقا مجتبی تشکر می‌کنم از اصغر آقا و همچنین حسین آقا تشکر می‌کنم و جزء افتخاراتم هست که شاگردی حسین آقا را انجام داده ام، به مدت سه سال خیلی از ایشان آموزش گرفتم امیدوارم بتوانم در کنارشان در ادامه مسیر به بهترین شکل خدمتم را انجام دهم و در ادامه خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم همیشه در محیط قرار گرفتن خیلی روی انسان تاثیر دارد وقتی با دقت نگاه می کنیم می‌بینیم که چقدر نعمت به ما عطا شده بابت همه آنها خداوند را شاکر و سپاسگزارم از حسین آقا و از تمام راهنماها، مرزبانان و از همه عزیزان بسیار تشکر می‌کنم؛ از پدرم آقا ابراهیم که چه در کنگره و چه در بیرون همیشه حامی من بوده  تشکر می کنم از مادرم که در کنگره کنار من هست و وجودش را حس می‌کنم تشکر می‌کنم و همچنین از همسفر بزرگوارم کمال تشکر را دارم؛ متشکرم مرسی.

سخنان حسین اقا
من هم خدا را شکر می‌کنم که در اینجا هستم و در کنار شما؛ به آقا احسان تبریک می‌گویم چون آقا احسان یکی از خدمتگزارانی بود که از روز اول در لژون تازه واردین خدمت کرد و در ادامه در آزمون راهنمایی قبول شد و در جایگاه راهنمایی قرار گرفت و الان هم در جایگاه ایجنتی و لیاقت آن را هم دارد و خود سیستم کنگره مهره‌ها را می‌چیند و این نیست که فکر کنیم آقا احسان چه کاری انجام داده قطعاً در جایگاهی که بوده وظیفه‌اش را به درستی انجام داده و خود سیستم جایگاه بعدی را برایش تعیین می‌کند مجدداً به آقا احسان تبریک می‌گویم و از خانواده اش آقا ابراهیم  خانم مریم تشکر می‌کنم که واقعاً همیشه در کنگره فعال بوده‌اند و خدمت کرده‌اند از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم.

  خیلی خوشحالم که به واسطه کنگره می‌توانیم در چنین فضایی بسیار زیبا و دلنشین حضور داشته باشیم از اینکه در این مدت شاید حسین نامداری را بعضی‌ها تحمل کرده اند؛  از همه آنها نیز تشکر می‌کنم و از همه شما می‌خواهم که اگر در این مسیر کم و کسری بوده مرا به بزرگی خودتان ببخشید و مجدد از اصغر آقا تشکر می‌کنم. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید ممنونم.

نظر شما را به ادامه گزارش تصویری جلسه جلب می‌نمایم.

با تشکر از شرکت کلیه مسافران و همسفران پارک ملت شهرضا.