جلسه چهارم از دور بیست و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی ویژهی همسفران و مسافران نمایندگی دانیال اهواز به استادی مسافر پهلوان مسعود، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه ی «ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه»در تاریخ ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم مسافر، شاکر خداوند هستم که این فرصت پیش آمد که در خدمت شما عزیزان باشم، سپاسگذار آقای مهندس و خانواده ی محترمشان هستم، جایگاهی که الان هستم، درمان اعتیادم و ورود به سفر دوم را مدیون جناب آقای مهندس هستم، همه ی ما فرزند بخشش و احترام، و حس همدردی آقای مهندس هستیم. این سومین باری است که به واسطه ی لژیون سردار و همایش هایی که هر چند ماه یک بار برگزار میشود به استان خوزستان سفر میکنم، امروز هم به لطف دعوت آقا اکبر ایجنت محترم اینجا هستم و از شما آموزش میگیرم. ظرفیت،برابر است با دانایی، یعنی ظرف وجودی هر انسانی به واسطه ی داشته ها و آن اطلاعاتی که دارد، ابعادش بزرگ و کوچک میشود، هر چه دانایی موثر بیشتر و بزرگتر باشد، ظرف هم بزرگتر خواهد شد، به طبع آن با افزایش ظرف باید پاسخگویی بیشتر شود، یک راهنما زحمت میکشد تا به جایگاه راهنمایی برسد، وقتی این اتفاق افتاد مسئولیت یک لژیون را در اختیار میگیرد، و باید پاسخگوی آن لژیون باشد، حال اگر آن راهنما این ظرفیت را نداشته باشد چه اتفاقی می افتد، باید ظرفیت این اتفاق برای من وجود داشته باشد، استاد امین هم در جزوه جهانبینی موضوعی با عنوان استخر انرژی بیان کردند که من آن را به این دستور جلسه ربط میدهم، فرض کنیم یک استخر داریم که فقط ورودی دارد، آن استخر خروجی ندارد، فقط آب وارد آن میشود، آبی که درون استخر است پس از مدتی خواهد گندید و قابلیت استفاده ندارد، مگر اینکه خروجی داشته باشد، من هر چه یاد میگیرم در لژیون در موردش صحبت کنم، در کارگاه آموزشی مشارکت کنم، این باعث می شود آگاهی و علم من بالاتر برود، و قطعا ظرفیت من بیشتر خواهد شد.
من وقتی چیزی می آموزم، به جای اینکه سر بالا راه بروم و خودم را بگیرم، باید با خضوع و خشوع بیشتری برخورد کنم. من زمانی که راهنما شدم راهنمای من، بعد از اینکه وارد شعبه شدم به من گفت: فکر نکن که خبری شده، تازه اول راه هستی، فقط سرعت آموزش گرفتنت بیشتر خواهد شد و اگر وزن بگیری غرق خواهی شد. استاد امین هم در سی دی شناور میفرماید که اگر شناور نباشی صد در صد غرق خواهی شد، من باید بتوانم مطالب را هضم کنم و آنها را انتقال بدم، اگر این اتفاق نیفتد، قسمت سوم جلسه مصداق آن است، یعنی قبله گم کردن اتفاق میافتد، این یک کنایه است، در واقع مسیرت را گم خواهی کرد، هر سفر اولی زمانی که یک پله کم میکند، به همان اندازه باید دانش و اطلاعاتش افزون گردد، گاهی یک سفر اولی که شما گمان میکنید که حتما درمان خواهد شد، بعد از چند هفته اعلام میکند نمیتواند سی دی بنویسد، او ظرفیت یک سفر اولی را ندارد، ظرفیت شنیدن حرف های راهنمای خود که از نظر آکادمیک از او پایین تر است را ندارد، در زمان حضور کنگره یک جمله معروف هست یا این عنوان؛ ندانی را بدان تا بدانی را بدانی، اگر من مسعود آگاهی در مورد درمان اعتیاد داشتم آیا به کنگره می آمدم؟ من باید بدانم در مورد اعتیاد هیچ چیزی نمیدانم وگرنه حتما درمان میشدم.
در کنگره ابتدا باید مبدا را به رهجو یادآور شد، من وقتی وادی ها را خواندم و جهانبینی را مطالعه کردم متوجه شدم که هیچ چیزی از خودم نمیدانم، من فقط و فقط در حاشیه بودم، جهانبینی به من نشان میدهد که ظرفیت من چقدر است، بعضی اوقات از خودم میپرسم که خداوند چرا اینهمه علم را به جناب مهندس داده است؟! درمان اعتیاد، درمان سیگار، لژیون سردار، درمان سرطان، دیسپ، دلیل آن چیست؟ من فکر میکنم جناب مهندس ظرفیت پذیرش این همه علم را دارد، به واسطه ی همان احترام، و هم دردی و بخشش که اول صحبتهایم گفتم. آقای مهندس روزهای جمعه در پارک طالقانی ساعت ها ایستاده هستند تا به رهجوها رهایی بدهند، ظرف ایشان بسیار بزرگ است، شاید ایشان یک درصد از علم خودش را به ما آموخته باشد، احترامی که برای همسفران قائل هستند بی نظیر است، کنگره هیچ گاه مسیر خودش را گم نخواهد کرد، اگر من مسعود راه خودم را گم کنم و شروع کنم به نق زدن و بهانه گرفتن، چرا باید سی دی بنویسم، چرا باید سر ساعت بیایم، مسیر خودم را گم خواهم کرد، و این حربهی شیطان است.اندکی هم راجب لژیون سردار صحبت کنم، من معتقدم تمام دستور جلسات به لژیون سردار ربط دارد، تمام وادی ها از اول تا چهاردهم که نقطه ی عطف وادی ها است، ربط دارد به فضل و بخشش، لژیون سردار باعث شد من یاد بگیرم پس انداز کنم، ظرف خودم رو بزرگتر کنم، یاد بگیرم تفکر آقای مهندس را داشته باشم، دغدغه من این است اگر مهندس کاری انجام دهد منم انجام دهم، به جای نق زدن، در کنگره ظرف ما بزرگ خواهد شد و این در لژیون سردار بولد میشود، ما در لژیون سردار فقط از پول حرف نمیزنیم، از عشق محبت و بخشش میگوییم، حاصل این بخشش ها شعبه جدید، تأسیس قوی ترین آزمایشگاه در باب درمان بیماری های خاص و صعب العلاج است. من نباید در مقابل قانون یازدهم بیتفاوت باشم، ما در نوشتارها میخوانیم که کنگره متکی به دو نیروی درونی و بیرونی است. و حمایت نیروهای مافوق را دارد، این نیروهای ما فوق مثل فیلم هری پاتر نیست، که بیاید و جادو کند، این حمایت همان انسانهایی است که پشت سر آقای مهندس گام بر میدارند، هر کس به اندازه و توان خودش، امیدوارم که مشارکت خوبی کرده باشم، برایتان آرزوی موفقیت دارم، باز هم از همه شما ممنونم که با سکوتتان به مشارکت من گوش دادید.
گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکاس و تایپ؛ مسافر جواد لژیون هفتم
ارسال؛ مسافر محمد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
202