در سیدی "خفته" جناب مهندس میفرمایند: همانطور که انسان دارای صور پنهان و صور آشکار میباشد، تمام هستی نیز دارای صور پنهان و آشکار هستند. ما از صور آشکار هستی فقط پنج درصد را میشناسیم؛ ولی از ۹۵ درصدِ بقیه هیچ شناختی نداریم، حال چه برسد به صور پنهان! همانطور که میدانیم، برای حل مشکلات و ادامه حیات، انسان باید به شناختِ درون خود بپردازد و نیروهای خفته درون خود را بیدار کند و آنها را از حالت قوه به فعل دربیاورد.
مصرف دائم مواد مخدر، خشم، نفرت، خودپرستی، خودبزرگبینی، منیت و... که از ضد ارزشها میباشند، ما را از مسیر اصلی خارج میکنند و نمیگذارند که نیروهای خفته درون خود را بیدار کنیم و به آرامش و آسایش برسیم و برای اینکه بتوانیم با تلاش خود این نیروها را بیدار کنیم، بایستی به چند نکته در زندگی توجه داشته باشیم تا بتوانیم با انسانها و محیط اطرافمان سازگار باشیم و باید درک کنیم که تمام انسانها به دنبال باز کردن گرهها و حل مشکلات خود هستند و از آنها نرنجیم. حتی ممکن است که گاهی با بدی جواب ما را بدهند؛ ولی ما باید با محبت و عشق و گاهی با سکوت به آنها پاسخ دهیم و همین موضوع باعث آرامش در زندگی ما میشود؛ پس باید جوانمرد و متواضع باشیم، غرور و منیت نداشته باشیم و تا میتوانیم به دیگران خدمت کنیم؛ بنابراین باید عشق بدهیم تا عشق دریافت کنیم. کلید حل مشکلاتمان را پیدا کنیم و بدانیم که این گرفتاریها و سختیها برای همه وجود دارند. در میان مشکلات مسیرمان را گم نکنیم و از یکدیگر غافل نشویم و از افکار منفی و اندیشههای پوچ، غرور و منیت کاذب دست برداریم و مشکلات را بزرگ نبینیم؛ زیرا همیشه مشکلات وجود دارند و توجه زیاد به آنها باعث میشود که خودمان با دستهای خودمان زندگیمان را خراب کنیم.
از زندگی غافل نشویم؛ اگر با دقت به هستی بنگریم، می بینیم که چهقدر همه چیز روی نظم و دقت کار میکند مانند: پرواز دسته جمعی پرندگان، رویش گلهای زیبا از زیر خاکِ سخت، زنبورهای عسل، ابرها و ... که واقعاً حیرتاَنگیز هستند و چون این حیوانات و موجودات مرتب در اطرافمان وجود دارند ما به آنها عادت کرده و زیباییهای آنها را نمیبینیم. باید از این همه زیبایی، نظم و دقت در هستی لذت ببریم و بیاموزیم که خود را در مشکلات غرق نکنیم؛ پس هر کاری که میکنیم جزءِ صفات و ویژگیهای ما میشود و در آرشیو ما باقی میماند و همراه نفس و سایر پیکرهها به جهانهای دیگر اِنتقال پیدا میکند؛ پس به حسهایمان توجه کنیم و بدانیم تمام آنچه که حال ما را خوب و یا بد می کند، حسهای ما هستند. اگر حسِ منفی داشته باشیم، حالِمان خوب نیست و اگر حسِ مثبت داشته باشیم، حال خوبی را تجربه میکنیم. حسهای منفی مانند: کینهتوزی، نفرت، خشم و ... باعث بیماریهای مختلف در ما میشوند و ما را در تاریکی و جهل نگه میدارند و باید بتوانیم بدون هیچ چشمداشتی از جان و دل ببخشیم و به زندگیمان عشق بدهیم. دست از تلاش برای رسیدن به هدفهایمان برنداریم.
شایان ذکر است که بدانیم، احساسات باعث وصل و جذب می شوند و تمام دریافت و برداشت ما با حواس ما ارتباط دارد؛ اگر حس ما محبت باشد، عشق و محبت را دریافت میکنیم و اگر خشم و نفرت باشد، اِنزوا، غم و کینه را دریافت میکنیم.یادمان باشد که این زندگی آغاز و پایانی ندارد؛ پس قدر تمام لحظههایش را بدانیم. هرکس در هر جایگاهی که هست، باید او را ببینیم و بپذیریم در این شرایط است که به سطحِ مطلوبی از دانایی میرسیم و با توجه به تجربه و آموزشی که کسب کردهایم میتوانیم، تفکری درست برای حل مسائل داشته باشیم و آن را به گونهای حل کنیم که دوباره آن را تجربه نکنیم، مانندِ درمان اعتیاد که اگر درست باشد، دیگر بازگشتی ندارد.
ما به این حیات آمدهایم تا آموزش ببینیم و یاد بگیریم که کلید حل مشکلات را به درستی پیدا کنیم و این دانشی است که در کنگره به ما آموزش میدهند.
هرکدام از ما برای کار و هدف خاصی به این دنیا آمدهایم. در نتیجه باید از آموزشهای درستی که دریافت میکنیم به خوبی در جهت انجام امور استفاده کنیم تا به هدفهایمان برسیم؛ بنابراین ما بیهوده پا به این جهان نگذاشتهایم و باید تلاش کنیم، اِستقامت داشته باشیم، ناسازگاری نکنیم و جوانمرد باشیم تا نیروهای خفته و استعدادهای خود را که در درونمان نهفتهاند، بیدار کنیم.همانطور که جناب مهندس، همیشه میفرمایند: برای اینکه بتوانیم نیروهای خفته درون خود را بیدار کنیم باید به خوبی و درست زندگی کنیم، بایستی در مسیر ارزشها قرار بگیریم و از ضدِ ارزشها دوری کنیم.
منبع: سیدی خفته
ویرایش: همسفر مهکامه، رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر لیلا، رهجوی راهنما همسفر مژگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
139