دومین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی همسفر مهرانگیز، دبیری همسفر آمنه و استادی همسفر معصومه با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه» در روز سهشنبه ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که برای اولینبار این جایگاه را تجربه میکنم، خیلی خوشحال هستم و احساس خوبی دارم. ممنونم از همهٔ شما عزیزان، از جناب مهندس و خانوادهٔ نازنینشان تشکر میکنم، از راهنمای عزیز خودم خانم ستاره که این فرصت را به من دادند تا در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم تشکر میکنم. و اما در مورد دستور جلسه که «ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه» میباشد؛ آقای مهندس بارها در سیدیهایشان فرمودند که ما خیلی چیزها را نمیدانیم اما به ظاهر فکر میکنیم که میدانیم؛همین بخشش، گذشت، عشق ورزیدن ساده، دوستی، محبت و همین ظرفیت و مسئولیت که من واقعاً خودم تا این دستور جلسه را نمیخواندم نمیدانستم چهقدر باید ظرفیت داشته باشم. همانطور که میدانیم ریشهٔ ظرفیت از ظرف، اندازه و گنجایش میباشد. اگر بخواهیم با یک مثال شروع کنیم؛ اگر در یک استکان، لیوان یا هر ظرف دیگری مقداری آب بریزیم ظرف ما یک اندازهٔ خاصی گنجایش دارد اگر قرار باشد من بیشتر از گنجایش ظرف، درونش آب بریزم حتماً سرازیر میشود، ظرفیت ما انسانها هم همینطور است یعنی اگر قرار باشد بیشتر از ظرفیتمان به ما مسئولیت داده شود حتماً یک روزی اوضاع و احوالمان خراب میشود، برای خودمان و بقیه، در کنگره و یا بیرون از کنگره، تخریب ایجاد میکنیم.
اگر قرار باشد من داخل کنگره در جایگاه راهنمایی، هدفم غیر از راهنمایی باشد صد درصد تخریب ایجاد میکنم، هدفم را گم میکنم و به مرور معبود خود را گم میکنم و فراموش میکنم اصلاً دنبال چه هدفی هستم. آیا ظرفیت در مدت یک یا دو روز بالا میرود؟ خیر، خدا را شکر ما در کنگره یاد گرفتيم که احتیاج به زمان داریم و باید ذره ذره با دانش و آگاهی که در کنگره آموزش میبینیم ظرفیتمان را بالا ببریم. خدمت کردن در کنگره از نظر من واقعاً عالی است همان اندازه که حس و حال آدم را خوب میکند ظرفیتها را هم بالا میبرد. همانطور که مثلث دانایی سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش بود؛ من آموزش میگیرم، تفکر میکنم و بعد تجربه کسب میکنم و این هم ظرفیت من را بالا میبرد. اگر خوب در هستی نگاه کنیم میبینیم کسانی که واقعاً مسئولیتهایشان بزرگ است ظرفیتشان خیلی بالا است. وقتی که به گذشتهٔ خودم برمیگردم میبینم چهقدر من این مسئولیتها را قبول میکردم بهخاطر اینکه در برابر دیگران کم نیاورم، میگفتم این مسئولیت را هم قبول کنم چون من معمولاً آدم مسئولیتپذیری هستم ولی اگر بخواهم بگویم در سال هفتاد و پنج که من ازدواج کردم، داخل کوچهٔ ما یک حسینیهای بود به نام حسینیه چهارده معصوم که خیلی به آن علاقه داشتم و چون دائم به آنجا میرفتم دیگر قسمت ورودیها را به من واگذار کردند.
به من گفتند؛ شبها که میآیی دیگر بدانی که قرار است چهکاری انجام دهی اما متأسفانه من بهخاطر دانایی و آگاهی که نداشتم، دیدم این حسینیه شلوغ شده و سعی کردم به دوستان خودم بگویم از فردا به خانوادههایتان بگویید که دیگر به این حسینیه نیایند و به حسینیهٔ دیگری بروند، چه اشکالی دارد؟ اینجا خیلی شلوغ میشود و واقعاً آن زمان به قول آقای جوادی به حاشیه کشیده شدم. دو سال من نتوانستم به آن حسینیه بروم و خیلی ناراحت بودم و همیشه با خودم میگفتم؛ خدایا کاری کن که من بتوانم دوباره به آنجا بروم. من واقعاً ظرفیتم پایین بود، سنم کم بود و نمیدانستم؛ إنشاءالله که بتوانیم ظرفیتهایمان را در کنگره ۶۰ بالا ببریم، از مسئولیتهای کوچک شروع کنیم تا به مسئولیتهای بزرگ برسیم. من تقریباً چند وقت پیش برای چهارشنبه میخواستم به شعبهٔ آکادمی بروم تا صحبتهای آقای مهندس را گوش کنم، حالا به دلایلی نتوانستم بروم اما دو پیامک از طرف مسافرم دریافت کردم، پیامک اول خیلی خوشحالم کرد آنقدر خوشحال شدم که این اواخر اصلاً به این صورت خوشحال نشده بودم، پیامک اول این بود که اجازهٔ پهلوانیات را از آقای مهندس گرفتم؛ یعنی به قدری خوشحال شده بودم که الان میگویم وقتی اولین تماسی که خانم ستاره با من گرفتن من لکنت زبان گرفته بودم و نمیتوانستم با ایشان صحبت کنم.
اما منظورم پیامک دومشان بود که اینطور نوشته بودند: إنشاءالله که ظرفیتش را داشته باشی و تلاش کنی تا به این جایگاه برسی، پیامک دوم خیلی من را ناراحت کرد منتظر بودم که بیایند تا از او بپرسم یعنی چه؟ اگر من ظرفیتش را ندارم برای چه این جایگاه نسیبم شده است؟ ولی خب الان با این دستور جلسه میفهمم واقعاً من اگر ظرفیتش را نداشته باشم، سریع قبلهٔ خودم را گم میکنم و نمیتوانم این مسئولیت را قبول کنم. جایگاهها و مسئولیتها خیلی مهم هستند اگر ظرفیتش را نداشته باشیم واقعاً سخت میشود. به نظر من تحمل کردن یک چیزهایی مثلاً همین ثروتی که خیلی ساده به نظر میآید، خیلی تخریب ایجاد کرده است من خودم به عینه دیدهام که فردی که ظرفیتش را نداشته باشد همین ثروت میتواند در زندگیش تخریب ایجاد کند. إنشاءالله که بتوانیم در کنگره ۶۰ آموزش ببینیم و ظرفیت خودمان را بالا ببریم تا بتوانیم مسئولیتهایی را قبول کنیم و به قول آقای جوادی که من شنبه خیلی لذت بردم از صحبتهای ایشان، گفتند: سعی کنیم طوری مسئول باشیم که به حاشیه کشیده نشویم، کنار کشیده نشویم، اگر مسئولیتی را قبول میکنیم شروع به نق زدن نکنیم، سعی کنیم مسئولیتهایمان را خیلی عالی انجام دهیم؛ حتماً خداوند هم در این راه به ما کمک میکند.
تایپ: همسفر هانیه و همسفر اکرم، راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر محدثه، راهنمای ویلیام
عکس: همسفر فرخنده، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
262