سلام دوستان سمیه هستم همسفر
ریشه اصلی ظرفیت از ظرف میآید و هر ظرفی دارای یک گنجایشی است و اندازه گنجایش را ظرفیت میگویند. مثلاً یک پارچ آب، ظرفیت مشخصی دارد و اگر بیش از ظرفیتش در آن آب بریزیم سرازیر میشود. انسانها نیز هر کدام ظرفیتی دارند.
زمانی که مسئولیتی به من داده میشود؛ باید ظرفیت آن را داشته باشم و زمانی که ظرفیت من کمتر از مسئولیت من باشد؛ آن موقع است که خود را گم میکنم و حتی باعث تخریب من میشود و این یعنی قبله گمکردن. ما اگر در چهارچوب کنگره باشیم و آموزشهایی که میبینیم را عملی کنیم، قبله را گم نمیکنیم؛ بلکه هر روز به میزان ظرفیت ما افزوده میشود و آماده انجام هر خدمتی هستیم؛ چون ظرفیت آن را داریم.
زمانی که ما خواستهای داریم و به آن نمیرسیم نباید اصرار کنیم؛ زیرا حکمتی در آن قرار دارد که ما از آن بیخبر هستیم. مثل داستان خارکن که با اسرار حضرت موسی به او تیشه میدهند و فردای آن روز یک نفر را با آن تیشه به قتل میرساند. امیدوارم خداوند توانایی و ظرفیتی که مدنظر کنگره است را به من و مسافرم بدهد تا بتوانیم در کنگره خدمتگزاران صادقی باشیم و بهخوبی خدمت کنیم.
سلام دوستان طاهره هستم، یک همسفر
اولین اساس آفرینش و هستی که خداوند بزرگ خلق کرده است حفظ تعادل آن است. در هستی هر چیزی که آفریده و یا خلق شده است و بخواهد ادامه پیدا کند؛ باید حفظ تعادل و قوانین صحیح را در خود داشته باشد. دررابطهبا ظرفیت و مسئولیت و قبله گمکردن، آقای مهندس میفرمایند: هر چیزی که از فکر و تعقل ناسالم بیرون آید، پابرجا نمیماند و اولین تخریب آن بر روی خود شخص است و اگر هر انسانی بخواهد چیزی را به دست بیاورد، باید ظرفیت آن را نیز داشته باشد.
در قانون، ظرفیت و مسئولیت با یکدیگر مرتبط هستند. اگر ما بخواهیم ساختاری را منهدم کنیم یکی از بهترین راهها این است که مسئولیتهای بزرگ را به افرادی که ظرفیت کمی دارند و بالعکس مسئولیتهای کوچک را به افرادی که ظرفیت بالایی دارند بدهیم آن موقع است که ظرف مدت کوتاهی آن سیستم شروع به متلاشیشدن میکند؛ چون باعث قبله گمکردن اشخاص میشود.
بهطورکلی زمانی که انسان بخواهد در راستای هر خواسته و یا هر مسئولیتی حرکت کند باید اول ظرفیت آن خواسته و یا آن مسئولیت را در خود تقویت کند تا بتواند در صراط مستقیم و بهخوبی حرکت کند و باعث قبله گمکردن آن شخص نشود.
سلام دوستان انسیه هستم، یک همسفر
آقای مهندس میفرمایند: «باید از طبیعت آموخت؛ چون وجود انسان نیز بدون ذرهای تفاوت، همانند طبیعت یا عالم هستی است» اگر تحقیق کنیم و ناشناختههای عالم هستی کشف شود وجود ما هم کشف خواهد شد.
راجع به صفات حیوانات، صفات حیوانی در انسان هم وجود دارد؛ چون عالمها مختلف هستند. جمادات، نباتات و حیوانات و...مثال جسم ما که از عالم جماد است؛ اگر کسی باعث حرکت جماد نشود آن از خودش حرکتی ندارد. جسم ما بهخاطر روح ما است که حرکت و سکون دارد. در عالم نباتات هم آنها نیز رشد دارند؛ ضعیف و چاق میشوند و همچنین کوتاه و بلند میشوند. ما نیز این صفات را داریم خشم، شادی، شهوت، حس بینایی، حس شنوایی که در وجود انسانها کاملتر از حیوانات است.
و اما آخرین عالم، عالم انسانی است و در تمام عالم هر چیزی که خلق شده مختلف است و هر فرد، یک ظرفیت خاصی دارد؛ یکی قوی و یکی ضعیف، یکی بلند و یکی کوتاه، یکی مهربان و یکی خشن و تمام صفات انسان محدود است؛ به جز ظرفیت علم، هر چهقدر تلاش و کوشش انسان برای کسب علم و دانش کُند باشد ظرف او نیز بهکندی پر میشود؛ ولی هر چهقدر تلاش و کوشش او زیاد باشد، ظرف او زودتر پر خواهد شد. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که انسانها نیازمند یکدیگر هستند؛ چون با طبعهای مختلفی خلق شدهاند.
سلام دوستان معصومه هستم، یک همسفر
ریشه اصلی ظرفیت از ظرف است. هر ظرفی دارای یک گنجایش محدود هست؛ مانند یک لیوان که ظرفیت آن مشخص است و اگر بیش از ظرفیت آن داخلش آب ریخته شود؛ سرازیر میشود. ظرفیت به یک شب و یکدفعه بالا نمیرود و ما در کنگره ذرهذره ظرفیت خودمان را با تفکر، تجربه و آموزش بالا میبریم.
زمانی که ظرفیت و نقطه تحمل ما بالا برود آن موقع است که ما میتوانیم مسئولیتپذیر باشیم. اگر انسان در زندگی شخصی خودش، ثابتقدم باشد و در راه ارزشها و صراط مستقیم حرکت کند و مسئولیت کارهایی را که دارد بپذیرد و ظرفیت آن را فراهم کند، هیچ موقع قبلهاش را گم نمیکند؛ حتی اگر مسئولیتهای مهمتری را تجربه کند.
اگر من به یک مسئولیتی رسیدم و جایگاهی پیدا کردم و خود را بالاتر از آن جایگاه دیدم؛ باید بدانم که همان منیت است و قطعاً آن زمان است که رفتارهای من تغییر میکند و باعث میشود که از تعادل خارج و حال من خراب شود که همان قبله گمکردن است.
رابط خبری: همسفر طاهره، رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر طیبه، مرزبان خبری
ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر سمانه
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
105