آقای مهندس در سیدی صلح چنین بیان میفرمایند: اگر هر سلول انسان یک شهر باشد پس خود انسان را مشاهده نمایید که چیست؟ حال اگر در نظر بگیریم که یک سلول ما مثل یک شهر است حال تصور کنید که خود جسم انسان چه عظمتی دارد و بارها گفتیم که انسان سی و هشت هزار و دویست میلیارد سلول دارد ولی ما از این جسم چیزی نمیدانیم و خیلی جاهلانه و ظالمانه با این جسم برخورد میکنیم و دست به یکسری اعمال میزنیم که خیلی وحشتناک هستند، مثلاً با بعضی افراد برخورد کردم که چاق بودهاند و خواستند لاغر شوند رفتند جراحی شکم انجام دادند و پزشک حدود ۱۰ تا ۱۵ کیلو چربی از شکمشان خارج کرده و میبینیم که بعد از آن درگیر بیماری شدند و تمام بدنشان درگیر عفونت شده است و کارهای دیگر و جراحی زیبایی که انجام میدهند و باعث نابودی شهر وجودی خود میشوند و همه اینها عواقب خیلی بدی را در آینده برای فرد به همراه دارد.
در معده غذا به وسیله اسید معده هضم میشود، اسید روی غذا ریخته میشود و باعث هضم و خوردشدن غذا میشود؛ پس وقتی اسید روی غذا ریخته میشود برای آنکه جداره معده آسیب نبیند بهطور مرتب این جدار بازسازی میشود و این بازسازی هرروز انجام میگیرد؛ حالا اگر همه قسمتهای بدن را در نظر بگیریم در بدن انسان یک غوغایی برپاست که ما اصلاً از آن خبر نداریم؛ میلیونها سیستم دارند کار میکنند تا ما بتوانیم به زندگی خود ادامه بدهیم.
انسانها هم صور آشکار دارند هم صور پنهان، بیماریها نیز یک صور آشکار دارند و یک صور پنهان، برای مثال صور آشکار بیماری مثل سرطان، تومور یا غدهای میباشد که در کبد، سینه یا مغز است و این تومور را پزشک با جراحی برمیدارد، این مثل آشغال یا زبالهای نیست که روی قالی افتاده باشد که ما آن را برداریم، بلکه باید پیدا کنیم که این تومور چگونه بوجود آمده است، ما با شیمی درمانی صور آشکار آن را از بین میبریم، در تمام بیماریها تا صورپنهان بیماری را نشناسیم و پیدا نکنیم، نمیتوانیم بیماری را درمان کنیم؛ همان طور که شخصی که مواد مخدر را قطع میکند، حالش بد است و احساس خماری میکند ولی چون صور پنهان اعتیاد شناخته و درمان نشده است این احساس در فرد هنوز وجود دارد.
در صور پنهان سرطان و سایر بیماریها مشخص شده است که بیان ژنها از تنظیم خارج شدهاند که مرکز آن DNA سلول است، حالا ما چگونه بیان ژن را تنظیم کنیم، با روش و متد DST و مثلث DOD که توسط آقای مهندس کشف شد که این روشها به ما میگویند که چگونه شما میتوانید بیان ژنها را تنظیم کنید، چون در هر بیماری یکسری از ژنها بیانشان از تعادل خارج شده است.
اگر انسان بخواهد خودش را پیدا کند، اولین قدمی که برمیدارد، خودشناسی است، تا زمانی که خودمان را نشناسیم امکان ندارد بتوانیم خدا را بشناسیم، اگر خودمان را نشناسیم حتی اگر تمام مراسم عبادی را هم انجام بدهیم نمیتوانیم خدا را بشناسیم؛ انسان برای شناخت خود باید به دانایی، تزکیه و پالایش برسد. اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید تزکیه و پالایش انجام دهیم.
کلام خداوند، همه چیز را برای ما آشکار میکند. کلام خداوند به ما چه میگوید؟ این کلام به ما میگوید: به مربی خود احترام بگذاریم، راستگو باشیم، کمفروشی نکنیم، نیکوکار باشیم، سخنچین نباشیم و یا اینکه بهداشت را رعایت کنیم و عمل صالح انجام بدهیم؛ عمل صالح یعنی عمل صلح آمیز، شاید بپرسید عمل صلح آمیز یعنی چه؟ بهطور مثال؛ وقتی شخصی از شما آدرس میپرسد با خوشی به او جواب بدهید یا مثلا اگر دوستتان از شما انتقاد کند با خوبی با او برخورد کنید یا با مغازهدار با خوبی و با صلح صحبت کنید و با عصبانیت برخورد نکنید در واقع، وقتی شخصی عمل صالح انجام میدهد در آرامش و آسایش است، اگر آشکارا به عمل صالح بپردازیم چشمان ابلیس هم نابینا میشود و هنگامیکه ما عصبانی میشویم یعنی در صلح نیستیم.
ما راجع به شناخت خود باید بیشتر دقت کنیم، ما حتی وقتی که خواب هستیم در جاهای دیگری زندگی میکنیم؛ همانطور که قبلا گفته شد ما در سه جهان زندگی میکنیم، جهان فیزیکی، جهان ذهن و جهان خواب، که در هر یک از این جهانها ما متفاوت زندگی میکنیم. ما خودمان و دیگران را یکسری چربی، گوشت و استخوان در نظر نگیریم، پشت این سیمای ما خیلی مسائل دیگر نهفته است که همگی آنها در حال تلاش هستند تا ما بتوانیم حرکت کنیم تا زمانی که این جسم وجود دارد ما هستیم و زمانی که این جسم نباشد ما هم در این جهان نخواهیم بود.
خلاصه سیدی صلح
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
ویراستار و ارسال: همسفر راهله رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
192