English Version
English

حضور در پارک می‌تواند نقش بسیار پررنگی در روند سفر داشته باشد

حضور در پارک می‌تواند نقش بسیار پررنگی در روند سفر داشته باشد

امروز افتخار داریم از طرف گروه سایت پارک شهدای شهرداری در خدمت راهنمای محترم مسافر هادی خلیلی باشیم و با ایشان به گفت و گو بپردازیم. در ابتداء از طرف گروه سایت از ایشان بابت فرصتی که در اختیار ما قرار داده‌اند بسیار سپاسگزاریم.

 

به رسم کنگره لطفاً خودتان را معرفی کنید:

سلام دوستان هادی هستم مسافر

آنتی ایکس: حشیش ، الکل و تریاک 

مدت سفر: 10 ماه و 23 روز 

استاد راهنما: آقای مجید اعتباریان

روش درمان: DST

داروی درمان: Opium

مدت رهایی: 9 سال و 6 ماه

در ادامه سفر نکوتین داشتم

مدت رهایی: 9 سال

 

به نظر شما حضور پارک چه تأثیری در روند درمان یک سفر اولی می گذارد؟

واقعیت این است که خود من به واسطه حضور در پارک و ورزش کردن در کنگره ماندگار شدم و حتی بعد از گذشت 5 سال که در سفر دوم بودم حتی جلسات لژیون را هم شرکت نمی کردم ولی همیشه به صورت منظم هر هفته در پارک حاضر بودم . حضور در پارک قطعاً می تواند نقش پررنگی در برای مسافرین سفر اول و سفر دوم داشته باشد و در ترمیم و بازسازی ساختمان جسم نقش بسیار مهم و مکمل را در روش DST ایفا می کند و نیز بسیار کارآمد می باشد . 

حضور در پارک می تواند حس صمیمیت بیشتری را بین راهنما و رهجو ایجاد نماید و از آن حالت رسمی که از لحاظ پوشش ، سخن گفتن و رفتار در شعبه وجود دارد کمی خارج شود و یک فضای کاملاً متفاوتی هست که می تواند راهنما را به رهجو و هم لژیونی ها نزدیکتر کند . به همین خاطر اگر حتی بخواهند خدمتی به کسی بدهد خیلی مهم است که فرد در پارک فعال هستند و یا تیمهای ورزشی حضور دارند یا خیر .

 

در مورد دستور جلسه این هفته ( ظرفیت ، مسئولیت و قبله گم کردن ) برای ما بفرمائید؟

در طی این 10 سالی که در کنگره هستم این دستور جلسه همیشه پایه ثابت دستورجلسات بوده است و بسیار نکته مهمی است که سی دی آن در نرم افزار هم موجود می باشد . هر انسانی چه مسافر باشد یا همسفر ، وقتی می خواهیم کاری را انجام بدهیم باید اول ظرفیتش در ما بوجود آمده باشد و در واقع آن روند آموزشی که ما داریم به خاطر این است که در ما ایجاد ظرفیت می کند و این خدمت های که با عناوین مختلف در کنگره وجود دارد و اینها در واقع اصلی هدف این خدمت کردن آموزش گرفتن به طبع آن ایجاد ظرفیت می باشد وهرچه ظرفیت بزرگتر شود به ما مسئولیت داده می شود. 

ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن اضلاع مثلثی را ترسیم می نمایند که اگر ظرفیت کم باشد و مسئولیت سپرده شود قطعا قبله گم خواهد شد . چون که مسئولیت دادن و مسئولیت داشتن به قول استاد ایجاد قدرت و میدان پتانسیل می نماید و اگر که ظرفیت ایجاد نشده باشد مثل اینکه وقتی می خواهید از قبله نما استفاده نمائید اگر یک قطعه آهن و فلز در کنار آن گذاشته شود قبله را گم می کنی و واقعا مسئله مهمی باشد که ظرف ما به حدی برسد که مسئولیتی که به ما می دهند در ما ایجاد تنش نکند و ما را از وظیفه ای که باید به خاطر مسئولیت انجام میدهیم گمراه نکند. مفهوم واقعی کلمات را توی کنگره یاد می گیریم و مسئول یعنی کسی که از آن سوال می شود و نه کسی که باید سوال بپرسد . آقای مهندس بارها گفته اند ما هر کاری رهجو می کند ، مسئولیت آن به عهده راهنما می باشد و یا در شعبه هر اتفاقی بیافتد مسئول آن ایجنت می باشد و مرزبانان هستند و به خاطر اینکه قدرت اجرایی دست آن ها می باشد و همان طور که در کنگره به افراد قدرت داده می شود همان طور از آنها سوال پرسیده می شود و به همان میزان از آنها سوال می شود و از آنها می خواهد . و به خاطر همین ظرفیت باید ایجاد شده باشد که مسئولیتی که می دهند مثل آبی که در ظرف ریخته شود از گنجایش نداشته باشد سر ریز می شود و باعث گل آلود شدن اطراف ظرف می شود و اگر هر چقدر ظرف بزرگتر باشد شاید دچار تلاطم بشود ولی از ظرف بیرون ریخته نمی شود و قبله گم نمی شود و اگر این سه تا ضلع به درستی کار بکنند انسان به سمت جلو حرکت می کند ولی اگر هر کدام از آنها به خوبی عمل نکنند انسان در ادامه دچار نق زدن و حاشیه می شوند و نا خود اگاه تقصیرات را گردن دیگران می اندازد و این مسئولیت را چون ایراد در او بوجود می آید این ایراد را از بقیه میبیند و این دستور جلسه در تمام مراحل زندگی کاربرد دارد. 

 

یک پیام برای مسافرین سفر دوم بفرمایید؟

در پیامی که توسط نگهبان خوانده می شود ذکر شده است که ما برای اینکه به تعادل برسیم باید به سه سفر را طی نمائیم سفر اول از مصرف مواد مخدر تا قطع آن که پیش زمینه ورود به سفر دوم این کار است و رهایی به دست آقای مهندس دژاکام است . ولی وقتی وارد سفر دوم شد ما می گوئیم یا یک سفر دومی است یا مسافر سفر دومی است و مثل این است که ما می خواهیم به تهران برویم در بین راه یک شهری مثل دلیجان، من در سفر اول تا دلیجان را رفته آیا وقتی سفر تمام شد در دلیجان ساکن شده ام و یا باید باز هم برای رسیدن به شهر مورد نظر حرکت کنم.

به قول دیده یان محترم لژیون سردار آقای زرکش صبحت زیبایی می کرد که گفتند ما سفر دومی زیاد داریم ولی مسافر سفر دوم خیلی کم داریم . چند نفر در حال سفر دوم می باشد ؟ چند نفر در پایان سفر اول حرکت کرده اند و ادامه داده اند که برای هر کسی که زمان متفاوتی دارد و اصلا مشخص نیست می تواند تا ابدیت ادامه داشته باشد و به نظر من خدمت کردن بسیار می تواند به مسافرین دوم کمک کند و طبق سفر اول که ما یک حرکتهایی کردیم که توانستیم از بند مواد رها شویم و باید کاری بکنیم که از ضد ارزش ها جدا شویم و آن کار چیزی نیست جز خدمت کردن . چون در خدمت کردن با چالشهای زیادی مواجه می شویم که می توانیم بهتر خود را بشناسیم. پس مسافر بودن و حرکت کردن مسئله بسیار مهمی است.

 

کلام پایانی ؟ 

اگر کمی دقت بکنیم متوجه می شویم مشکل‌ترین کار در دنیا تغییر کردن یک انسان است که واقعاً می توانیم اگر دقت بکینم شاید آدم ها پیر شوند ولی تغیر نمی کند ولی در کنگره می بینم که این تغیر صفت را به راحتی انجام می شود و توصیه من این است که هر کسی به هر شکلی که می تواند بماند و باشد و این تغییرات مثبت در انسان رخ بدهد و این تکامل امر بسیار مهمی می باشد و علت خلقت انسان طبق گفته های کنگره آموزش گرفتن و خدمت کردن است و تکامل یافتن است و انسان باید در این جهت به حرفهای راهنمای خودش گوش بدهد و فرامین آن را اجرای نماید .

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .