مقاله هشتم تحت عنوان کنگره ۶۰، نماد توان جامعه مدنی در مبارزه با اعتیاد که مصاحبه خبرگزاری "ایرنا" با جناب مهندس حسین دژاکام در بهمنماه سال ۱۳۹۲ میباشد.
گرایش جوانان به ویژه قشر دانشجو به مصرف مواد مخدر، طی سالهای اخیر زنگ خطر بزرگی را برای مسئولان و خانوادهها به صدا در آورده است. کنگره ۶۰ یک سازمان مردمنهاد است که تاسیس آن توسط جناب مهندس دژاکام در ۳۱ شهریور سال ۱۳۷۸ صورت گرفته است. ایشان در زمینه تحقیق و تولید چشمهای الکترونیک به منظور حفظ جان کارگران و کاربردهای دیگر فعالیت میکردند. صنعتی که به همراه جمعی از متخصصان در سال ۱۳۵۹ آغاز شد و بعد از سه سال به تاسیس کارخانه تولید چشمهای الکترونیک در منطقه ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان منجر شد. جناب مهندس از سال ۱۳۵۸ مصرفکننده دائمی مواد مخدر شدند و بارها برای ترک تلاش کردند؛ اما راه به جایی نبردند. ایشان علتِ برگشت به اعتیاد را احیاء نشدنِ سیستمهای تخریب شده در اثر اعتیاد، به کار نیفتادن غدد شبهافیونی و از تعادل خارج شدن سیستمهای جسم عنوان میکنند.
جناب مهندس در زمینههای عرفان، خودشناسی، روانشناسی، تاریخ و فلسفه علاقه بسیار داشتند و بیشترین انگیزه ایشان از کاوش در عرفان و خودشناسی دانستن و یافتنِ راهی برای خروج از تاریکی اعتیاد بود. مهمترین علت تمایل جوانان به اعتیاد، نبودن سرگرمی و فعالیتهای درخور آنها میباشد و اینکه مشکل اعتیاد در کشور ما بسیار جدی و بحرانی است و ما هرگز قادر به حذف آن نخواهیم بود، فقط میتوانیم آن را کنترل کنیم و سپس به کاهش تدریجی آن امیدوار باشیم.
ترک اعتیاد در صورتی دائمی میشود که جسم، روح و روان را با هم هدفگیری کنیم و مصرفکننده بعد از درمان جسم به تعادلِ روحی نیز برسد. جناب مهندس میگویند: من در خوابگاه دانشجویی به دلیل کنجکاوی و حضور در جمع دوستان، درگیر اعتیاد شدم و علت اصلی اعتیاد جوانان را نبودن مکانی برای گذراندن اوقات فراغت میدانند و دانشجویان مصرف مواد را نوعی فاز که محدود به دورهای خاص است و از آن عبور خواهند کرد، توصیف میکنند در حالی که جذابیتهای وسوسهانگیز مواد آنها را به سمت خود میکشاند و جوانان از مواد مخدر به عنوان زورافزا یا دوپینگ استفاده میکنند تا بتوانند ساعتها پشت رایانه خود فعالیت کنند، اعتمادبنفس خود را در برخورد با افراد و جنس مخالف افزایش دهند، برای امتحان ساعتها بیدار بمانند، داستان بنویسند و تمرین موسیقی کنند و دهها فعالیت دیگر که البته جذابیتها به تنهایی برای گرایش به مواد مخدر کافی نیست؛ زیرا اعتیاد، مانند دانه برای رشد به بستر مناسب نیاز دارد. همه نهادهای کشور و در صدر آن وزارت ورزش و جوانان، شهرداری و صدا و سیما بیشترین وظیفه را دارند که با افزایش امکانات و فراهم کردن شرایط برای ورزشهای همگانی از گرایش جوانان به اعتیاد پیشگیری کنند. نابودی اعتیاد نه یک تصور خوشبینانه؛ بلکه یک توهم است با تصمیم و راهکارهای درست فقط میتوانیم، آن را مهار کنیم و مهار اعتیاد به معنی این است که برای مثال؛ اگر ما دو هزار مصرفکننده داریم، بتوانیم این آمار را در همین حد حفظ کنیم. اینکه وزیر کشور دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر است از این جهت که قدرت ویژهای در تصمیمگیریها به این ستاد داده دارای ارزش است؛ اما وزارت کشور خود مشغله زیادی دارد که رسیدگی به کار ستاد در اولویت فرعی قرار میگیرد و در شهرستانها هم استانداران مسئول ستاد مبارزه با مواد مخدر میباشند. نکته مهم در اصلاح الگوها به روز شدنِ منابع و کتابها در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی میباشند که جوابگوی رشد و گسترش اعتیاد باشند.
ما در مقوله اعتیاد چیزی به نام تفنن نداریم! ما اول، احتیاج به برنامهریزی درست و دقیق در راستای مهار و کنترل مصرفکنندگان خود داریم و اگر توانستیم، این کار را انجام دهیم، بزرگترین موفقیت را کسب کردهایم. سازمانهای مردمنهاد حکم ماشینهای شخصی را دارند که میتوانند، مجروحان زیادی را به بیمارستان منتقل کرده و جان آنها را نجات دهند. دولتها به تنهایی قادر به کنترل معضل اعتیاد نیستند و باید به این سازمانها مجوز فعالیت بدهند تا آنها در زمینه کنترل اعتیاد به دولت کمک کنند؛ ولی نباید بودجهای از جانب دولت به این سازمانها سرازیر شود؛ چون هدفِ اصلی آنها تغییر خواهد کرد و ضرر حمایتِ مالی بیش از فایده آن است و شرایط کنونی اعتیاد در کشور با صرفِ پول بیشتر بهبود نخواهد یافت. دولت میتواند، مکانهایی را برای آغاز فعالیت این سازمانها در اختیار آنها قرار دهد.
باید بدانیم! که همه مصرفکنندگان، فقیر و کارتنخواب نیستند؛ بلکه ما از تمام اقشار جامعه مصرفکننده داریم که بیشتر آنها مشغول کار و فعالیت و دارای خانواده هستند.هیچ سازمانی وجود ندارد که نتواند در مبارزه با اعتیاد نقش داشته باشد و کنار گذاشتن مصرف مواد مخدر یا به عبارتی، ترک اعتیاد با درمان اعتیاد کاملاً با هم متفاوت هستند. ما درکنگره در مرحله اول، ترک در مرحله دوم، درمان و در مرحله سوم، رسیدن به تعادل را داریم که درمان در کنگره یک سال طول میکشد و با رسیدن به تعادل به اتمام میرسد.
جامعه افرادی را که صادقانه مسئله اعتیادِ خود را مطرح میکنند و از روشِ درمانی درست و دستیابی به تعادل استفاده میکنند را میپذیرد؛ زیرا به این باور میرسند که درمان این افراد قطعی است و تحول آنها را به چشم میبینند. فرهنگسازی در این زمینه زمانبر؛ ولی ممکن است. جنگ بدون کشته و خونریزی بیمعنی است؛ ولی تهوّر و شجاعت، همه محاسبات را به گونه دیگر رقم خواهد زد. برنامه " شروع خوب" که از شبکه سوم سیما پخش شد در زمینه پیشگیری از اعتیاد موثر بود؛ ولی این برنامه هم از جدول پخش منظمی برخوردار نبود. برنامههای تلویزیون در زمینه اعتیاد باید این پیام را برای مصرفکننده داشته باشند که تو قابلیت و توانایی رهایی از اعتیاد را داری نه اینکه تو بدبخت و مجرم هستی و اشتباه تو در مصرف مواد جبرانناپذیر و عاقبت آن تباهی است. خانوادهها هم در این خصوص باید آموزش ببینند در غیر این صورت نمیتوانند به مصرفکننده خود کمک کنند. در مدارس نیز باید آموزش صحیح در زمینه اعتیاد به دانش آموزان داده شود و در کتب درسی آنها فصلی با عنوان پیشگیری از اعتیاد قرار داده شود تا از خطراتی که آنها را تهدید میکند، پیشگیری کنیم. همه ما باید اعتیاد را جدی بگیریم تا بتوانیم با آن برخورد کنیم و نخستین گام در راه مبارزه با اعتیاد، صداقت است و حمایت لازم نیز باید از سوی مسئولان و سازمانها صورت بگیرد.
خلاصه مقاله هشتم از کتابِ چهارده مقاله
ویرایش: همسفر سمیه، رهجو راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم)
تصویرگر: همسفر سمیه، رهجو راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر گندم، رهجو راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
142