English Version
English

ظرفیت یعنی بخش خالی من که قابلیت آموزش گرفتن و پر شدن را دارد

ظرفیت یعنی بخش خالی من که قابلیت آموزش گرفتن و پر شدن را دارد

سومین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی میرداماد با استادی راهنما همسفر نفیسه، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر سحر با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، حاشیه‌سازی و نق زدن)»در روز دوشنبه 27 فروردین‌ماه ۱۴۰۳ ساعت 16:00 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سپاسگزار خداوند هستم بابت اعتمادی که مسئولین شعبه به من داشتند تا بتوانم بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم و اما دستور جلسه این هفته: «ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن، (نق زدن و حاشیه)» است. این دستور جلسه بسیار کاربردی است و مخصوصاً برای بخش همسفران بسیار لازم هست. آقای مهندس در این دستور جلسه پنج کلمه را به دنبال همدیگر آورده‌اند و این مدل سؤال کردن را سؤالات افلاطونی یا سقراطی می‌گویند. سقراط و شاگرد وی افلاطون وقتی به دنبال کشف یا بررسی علمی موضوعی بودند، موضوع موردنظر را به‌عنوان کلمات پرسشی عنوان می‌کردند و دربار‌ه آن موضوع با شاگردانشان بحث و مشارکت می‌کردند. این جلسه نیز از دسته جلسات افلاطونی یا سقراطی است که در آن تک‌به‌تک کلمات عنوان می‌شوند، معنی هر یک بررسی می‌شود و ارتباط آن‌ها با یکدیگر جستجو می‌گردد.

من از کلمه‌ آخر که (قبله) است شروع می‌کنم و این‌که در حقیقت قبله به چه معناست و در کنگره‌ ۶۰ قبله‌ ما چه چیزی است؟ بزرگ‌مردی با یک ظرف خودساخته و یک تفکر عمیق و درست، ساختاری را به وجود آوردند، ساختاری به نام (جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰). هر ساختار همان‌طور که همه‌ ما می‌دانیم و در کنگره‌ ۶۰ آموزش گرفتیم هدفی را دنبال می‌کند و همه‌ اعضای آن به دنبال آن هدف حرکت می‌کنند‌.ساختار کنگره‌ ۶۰ نیز هدفی دارد و آن هدف همان قبله‌ آن است و این قبله رسیدن به صلح و آرامش است. همه‌ ما به کنگره‌ ۶۰ می‌آییم، آموزش‌هایی را می‌گیریم و جهان‌بینی را تمرین می‌کنیم تا به سمت صلح و آرامش حرکت کنیم‌.

روزی من باحال خراب وارد کنگره شدم و امروز جهان‌بینی کار می‌کنم تا با آموزش‌های کنگره‌ ۶۰ به آن قبله و هدف یعنی صلح و آرامش برسم و با این رسیدن همه‌ اطرافیان من نیز به صلح و آرامش خواهند رسید؛ زیرا من در کنگره آموختم که هیچ انسانی در فطرت خود بد نیست و هیچ‌کسی بد کامل نیست. هرکسی که به من بدی می‌کند من نباید فقط بدی‌های او را ببینم بلکه باید در مقابل آن بدی خوبی‌های او را هم در ترازویی بگذارم و ببینم مقدار بدی او بیشتر است یا خوبی او؟ و درنهایت به‌جایی می‌رسم که می‌توانم حتی او را ببخشم و به‌این‌ترتیب صلح و آرامش به‌مرورزمان همگانی خواهد شد. در کنار کلمه‌ قبله کلمه ظرفیت راداریم که می‌خواهیم بدانیم به چه معناست؟ ظرفیت و مسئولیت دو مقوله‌ای است که باید روی آن‌ها کار شود تا بتوانیم به قبله یا همان هدف کنگره برسیم.

من تا چند وقت پیش نمی‌دانستم ظرفیت به چه معناست؟ تا این‌که مسافرم این سؤال را از من پرسید؟ و من در جواب گفتم: ظرفیت یعنی مقدار دانایی من و تمام آن چیز‌هایی که من می‌دانم؛ ولی دریکی از مطالب کنگره خواندم که ظرفیت یعنی بخش خالی من، یعنی همان میزانی که می‌توانم آموزش بگیرم و دریافتم که با آموزش می‌توانم بخش خالی ظرف خودم را پرکنم. به همین دلیل آقای مهندس و تمام راهنما‌ها هنگام ورود رهجوهای جدید به کنگره، به آن‌ها می‌گویند که هر چیزی را که می‌دانی پشت در بگذارید و عریان وارد کنگره‌ ۶۰ ‌شوید و این اصلاً کار آسانی نیست بلکه به‌شدت سخت است. این‌که بتوانی تمام آنچه سال‌ها خوانده‌ای را کنار بگذاری و از الفبای کنگره‌ ۶۰ شروع به یادگیری کنی واقعاً مشکل است؛ اما با گذر کردن از همین سختی‌ها انسان مانند فولاد آبدیده می‌شود.

من هم وقتی تمام آن چیزی را که می‌دانستم را کنار می‌گذارم و وارد کنگره‌ ۶۰ می‌شوم، به‌مرورزمان می‌آموزم و ظرف من شروع به پر شدن می‌کند. واقعاً چه کسانی هستند که در کنگره‌ ۶۰ به درمان نمی‌رسند؟ کسانی که به این سخن عمل‌نکرده و با ظرف پر وارد کنگره و لژیون می‌شوند، این اشخاص با هر حرف و حرکتی و حتی یک اشاره ظرفشان لبریز و سرازیر می‌شود و از تعادل خارج می‌شوند و حتی ممکن است بروند و دیگر برنگردند. در کنگره‌ ۶۰ آموختم برای این‌که ظرف وجودی‌ من پر شود و بتوانم بهتر آموزش بگیرم باید خدمت کنم.

زمانی که می‌خواهم خدمت بگیرم، متأسفانه خیلی اوقات به اطرافم نگاه می‌کنم و می‌بینم ره‌جوهای فلان راهنما در چنین و در چنان جایگاه‌هایی در حال خدمت کردن هستند، بدون این‌که ظرف وجودی خودم را ببینم که آیا ظرفیت این خدمت در من وجود دارد یا خیر؟ شروع به نق زدن و حاشیه‌سازی می‌کنم که چرا رهجوهای فلانی در فلان موقعیت هستند یا دیگری این خدمت را زودتر از من انجام می‌دهد‌؛ پس‌ در قبول مسئولیت‌ها در کنگره ظرفیت خود را باید بسنجم و بعد به دنبال گرفتن خدمت بروم. داستانی کوتاه از آقای مهندس شنیدم که خارکنی با دستش خارها را می‌کند، زمانی‌ حضرت موسی را می‌بیند و به حضرت می‌گوید از خدا درخواست کن تا تیشه‌ای به من بدهد، حضرت موسی از خداوند تقاضا می‌کند اما خداوند به ایشان پاسخ منفی می‌دهد، بار دوم این درخواست توسط خارکن عنوان می‌شود و بازهم جواب منفی از طرف خداوند ولی بالاخره بار سوم خداوند تقاضای او را پاسخ می‌دهد و خارکن تیشه را به نحوی به دست می‌آورد.

حضرت موسی زمانی از جایی گذر می‌کردند و می‌بینند خارکن را به زندان می‌برند سؤال می‌کنند چرا او را به زندان می‌برید؟ جواب می‌دهند که این فرد با تیشه‌اش یک نفر را کشته است. پس در هر جایگاهی که می‌خواهیم قرار بگیریم باید اول ظرف خود را نگاه کنیم و زمانی که در جایگاهی قرار می‌گیریم همان خدمت را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم چون بازخورد انجام مسئولیت‌ها و خدمت‌ها به خود ما خواهد رسید. استاد امین جمله زیبایی دارند ایشان می‌فرمایند: «عشق به انجام کارهاست که مهم است نه آرزوی داشتن آن‌ها».

مرزبان کشیک

مرزبانان کشیک: همسفر وجیهه و مسافر فرزاد
رابط خبری: راهنما همسفر نفیسه (لژیون بیست و هفتم)
عکس، ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون شانزدهم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .