از دیدهبان محترم انضباطی کنگره 60 جناب آقای صداقت درخواست نمودیم تا در مصاحبه با گروه سایت شعبه حسنانی حضور یابند؛ شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه جذاب دعوت مینمائیم.
ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما دیدهبان محترم به عنوان اولین سوال از شما تقاضا دارم از حس و حال خودتان زمانی که به عنوان دیدهبان در کنگره 60 انتخاب شدید بفرمایید.
فکر نمیکنم بتوانم آن حس و حال را تعریف کنم، از آنجایی که یک شخص باید ذرهذره به این جایگاه برسد و باید تلاش بسیار زیادی برای دیدهبان شدن کرده باشد و طبق فرمایش آقای مهندس کسانی که دیدهبان میشوند هم خیلی قدمت دارند و هم خیلی تلاش کردهاند ولی بهصورت کلی من هنوز هم هر بار وقتی میخواهم روی سکوی آکادمی بروم و صحبتی بکنم آن حس و حال برای من تازگی دارد و منبعد از این سالها هنوز برای کنگره آمدن ذوق و شوق دارم، مثلاً الآن شنبه است برنامهریزی دارم از همین حالا فکر میکنم که دوشنبه میخواهم بیایم کنگره باید چهکار کنم، نه اینکه بیرون از کنگره حال خوبی نداشته باشم ولی در کنگره یک حس و حال عجیب و خوبی دارم مخصوصاً در این وضعیتی که جامعه جهانی دارد کنگره یک سرزمین دیگری است و حس و حال خیلی خوبی ایجاد میکند و هیچوقت نبوده که بخواهم از کنگره فرار کنم، در کنگره هر برنامهای که بوده اولین نفر آمدم و آخرین نفر رفتهام و تمام و کمال وقت خودم را برای کنگره گذاشتهام چون کنگره حالم را خوب میکند و این را که میگویم اصلاً برای خودنمایی نیست چون در جایگاهی هستم که نیازی به این کار ندارم واقعاً از بودن در کنگره لذت میبرم و در خصوص خدمت در قسمت دیدهبانی هم وقتی آقای مهندس این موضوع را به من گفتند تا چند وقت در یک حس و حال خاصی به سر میبردم و به قول خودمان در ابرهای صورتی بودم، بعد از چند وقت تازه فهمیدم چه خبر است و اصلاً به نظر من چهار، پنج سال از دیدهبانی که بگذرد تازه میفهمید که باید چهکار کنید و مثل قالی کرمان میشوید هر چه قدمت پیدا میکنید بهتر میدانید که باید چهکار کنید و به نظر من خدمت در جایگاه دیدهبانی خیلی به ارتقاء شخصیت انسان کمک میکند، این خدمت افتوخیز زیادی دارد، این جایگاه برایم ویژهتر است چون من جایگاههای خدمتی دیگری را هم تجربه کردهام بهعنوانمثال مرزبان و ایجنت بودم و مسئول نمایندگی پارک پلیس بودم و کمک راهنمایی و راهنمای شال آبی را هم که شاید خیلیها تجربه نکرده باشند را تجربه کردهام ولی دیدهبانی خدمتی است که دائم خودت را پایین میکشی و یقه خودت را میگیری مثلاً به خودت میگویی الآن چرا این حرف را زدم و یا چرا در آن زمان آن حرف را نزدم یا چرا این کار را کردم یا آن کار را انجام ندادم؟ دائم محاسبه میکنی که این کار را از روی عقل انجام دادی یا از روی حس دلسوزی انجام دادی، چون تفکر شما در کنگره حرف اول را میزند و حتی گاهی به خودت میگویی چرا اینگونه فکر کردی و از این طرز تفکر هم لذت میبری زیرا فکر میکنی آخرش این است که اشتباه کردی و خدا هم نمیخواهد که انسان را اذیت کند و به قول آقای مهندس خدا نمیخواهد که سرب داغ به گلوی کسی بریزد و متأسفانه بعضی تعبیر اشتباه دارند و از همه آنها مهمتر فکر میکنی که کنگره را داری و خدا را شکر میکنی.
من حتی در تلویزیون هم گفتم که خدا را شکر میکنم که معتاد شدم تا با کنگره آشنا بشوم و مجری به من گفت این حرف را که میزنی الآن جوانهای مردم میروند مصرفکننده میشوند و من در پاسخ گفتم اولاً به حرف من کسی مصرفکننده نمیشود ثانیاً اگر چنین حرفی میزنم علتش این است که من را اعتیاد با کنگره 60 آشنا کرده و به این دلیل خدا را شکر میکنم. من اگر اشتباهی کنم در کنگره متوجه میشوم باید چهکار کنم.
به صورت کلی نظر شما در خصوص خدمت کردن در کنگره 60 چیست؟
از نظر من بهطورکلی خدمت بهترین حالتی هست که یک انسان میتواند در زندگیاش داشته باشد. خستگی بعد از خدمت بهترین خستگی است و انرژی بعد از خدمت بهترین انرژی است؛ منظورم خدمت کردن به انسانها مخصوصاً بهصورت بیقیدوشرط چه در کنگره چه در خارج از کنگره است.
به عنوان دیدهبان انضباطی کنگره 60 از نظر شما مهمترین دستآورد لژیونهای انضباطی در کنگره 60 چه بوده است؟
مهمترین دستاورد لژیونهای انضباطی رها شدن و درمان شدن افرادی است که انضباطی میشوند، لژیونهای انضباطی از حالت تنبیه تبدیلشده به حالت گارد ریل و باعث میشود مسافران از مسیر خودشان دور نشوند و امروز بسیاری از مسافران در کنگره 60 هستند که به علت راهی که ما در لژیونهای انضباطی جلوی پای آنها میگذاریم مسیر خود را بهدرستی طی میکنند و رها میشوند، در کنگره 60 تعریف خیلی چیزها تغییر کرده تعریف درمان، تعریف خدمت، تعریف محبت، تعریف اعتیاد، تعریف سرطان و بیماری تغییر کرده است و تعریف لژیونهای انضباطی هم در این چند سال رفتهرفته تغییر کرده و تعریف درست خودش را پیدا کرده، ما در حال حاضر به معنای واقعی بعضی از بچهها را انضباطی میکنیم ولی دلخوری پیش نمیآید و 99 درصد افراد راهکاری که به آنها داده میشود را میپذیرند و نتیجه تغییر این تعریف هم این هست که افراد رها و درمان میشوند ما حتی از راهنماها هم کسانی را داریم که قبلاً انضباطی شدهاند.
به عنوان آخرین سوال تقاضا دارم بفرمایید با توجه به آماری که از عملکرد لژیون های انضباطی دارید در حال حاضر تا چه حد نتیجه مد نظرتان از اقدامات صورت گرفته حاصل شده است؟
آقای مهندس همیشه میفرمایند ما بهروز عمل میکنیم مرحله الآن را میرویم جلو، ببینیم چه نتیجهای حاصل میشود و با توجه به نتیجه آن اقدام، اقدام بعدی را انجام میدهیم و برنامه بلند مدتی که مدنظر شماست نداریم. اصلاً برنامه بلندمدت یعنی در حال، زندگی کردن و این خودش یک برنامه است و ما هم در حال زندگی میکنیم و در همه قسمتهای مختلف این کار را انجام میدهیم و بهصورت کلی 6-7 سال طول کشید تا لژیونهای انضباطی به این وضعیتی که الآن دارد رسیده و به نظرم در حال حاضر کارکرد مناسبی دارد.
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
777