پنجمین جلسه از دوره سیویکم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی صائب تبریزی به نگهبانی همسفر معصومه، دبیری همسفر مینا و استادی راهنما همسفر پریا با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» در روز دوشنبه بیستوهفتم فروردین ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدای خود را شاکر و سپاسگزارم که امروز هم فرصتی داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و در کنار شما دوستان عزیز خدمت کنم و آموزش ببینم، از ایجنت محترم، مرزبانان عزیز و همه شما همسفران گرامی تشکر میکنم و عید فطر را خدمت شما عزیزان تبریک عرض میکنم، امیدوارم طاعات و عبادات همه مورد مقبول خداوند قرار گرفته باشد.
دستور جلسه این هفته در مورد مسئولیت، ظرفیت، قبله گم کردن، حاشیه و نق زدن است. در هر جامعهای هر کدام از ما یکسری مسئولیتهایی را بر عهده داریم، مسئولیت مادری، پدری، فرزند بودن و یا مسئولیت اداره یک شرکت یا اداره و شاید فردی باشد که هیچ مسئولیتی ندارد، ما نمیتوانیم بگوییم این فرد بیمسئولیت است، هر فردی در واقع مسئول جسم خود و شهر وجودی خویش است و این مهمترین مسئولیت هر فرد است.
ما در کنگره کاملاً به این نکته مهم توجه میکنیم که چه قدر مسئولیت شهر وجودی مهم و ارزشمند است. ممکن است در جامعه و یا در کنگره مسئولیتهایی به ما محول شود، اینجا باید توجه کنیم که مسئول یعنی چه؟ مسئول یعنی کسی که از او سوال پرسیده میشود و این شخص باید پاسخ این سؤالات را به راحتی بدهد، یعنی کسی که از من سوالی میکند و من باید در مسئولیتی که بر عهده گرفتم، آن قدر تبحر داشته باشم که توان پاسخگویی مراجعین را داشته باشم.
من در یک شرکت مسئولیت حسابداری را بر عهده دارم، من باید مسئول پاسخگویی در مقابل کار فرما را داشته باشم، اگر در مقابل مسئولیتی که بر عهده من نهاده شده است، شانه خالی کرده و بهانهگیری کنم، آنوقت است که شرکت، کار فرما و خودم با مشکل مواجه میشویم. وقتی فردی وارد کنگره میشود، با هدف آموختن و رسیدن به یکسری آگاهیها وارد این مکان مقدس میشود، اینکه فردی بیاید و بگوید من دکتر، مهندس و یا صاحب شرکت و کارخانه هستم، این موارد در کنگره هیچ ارزشی ندارند و باید پشت در کنگره گذاشته شوند، قطعاً همه ما یکسری مشکلات داریم و در روش حل آنها با مشکل مواجه میشویم.
ما وقتی با عنواین مختلف شغلی وارد کنگره میشویم؛ دکتر، مهندس، کارخانهدار و ... ولی باید همه این سمتها و القاب را پشت در کنگره بگذاریم، چرا که همه ما یکسری مشکلات داریم و روش راه حل آنها را نمیدانیم، حداقل در مورد اعتیاد یکسری مسائل را نمیدانستیم بهخاطر همین هست که ما اینجا هستیم.
مطمئناً اگر میدانستیم در این مکان حضور نداشتیم، وقتی فردی وارد کنگره میشود و قبول میکند که یکسری مسائل را نمیداند، آن موقع باید ظرف وجودی خود را خالی کند، برای اینکه اطلاعات، آگاهی و دانشی که قرار است از آموزشهای کنگره دریافت کند، با آنها ظرف وجودی خود را پر کند.
وقتی ظرف وجودی شخص پر شد و مسائل و مشکلات تا حد نسبی حل شدند، آن موقع است که متوجه میشود که قبلاً در کجا قرار داشت، مصرف کننده متوجه میشود که تخریب در کدام قسمت از جسمش اتفاق افتاده است، چگونه باید درمان شود؟ پس در کنگره با یکسری مفاهیم در جلسات آشنا میشود. حال در مورد مبحث ظرفیت میتوانیم؛ بگوییم که فرد قبل از اینکه کاری را بر عهده بگیرد، باید اول ظرفیت آن کار را داشته باشد، اگر ظرفیت مورد نظر در فرد نباشد، مطمئناً تخریب متوجه خود و اطرافیان او خواهد شد و این موضوع فقط برای کارهای مهم نیست، بلکه کوچکترین کارها را هم شامل میشود؛ مانند تی کشیدن در کنگره که سادهترین کار و خدمت است، اگر ظرفیت انجام آن کار در درون من وجود نداشته باشد، مطمئناً من شخص مغروری میشوم و آن کار را به نحو احسن انجام نمیدهم. هر قدر انسان به طرف دانایی بیشتر حرکت کند، مطمئناً ظرف وجودیاش بیشتر است و در مثلث آموزش، تفکر و تجربه قرار میگیرد.
هر وقت سه ضلع مثلث به موازات هم حرکت کردند آن موقع است که دانایی بیشتر میشود و ظرف وجودی بزرگتر میشود. در کنگره مسئولیتهای بزرگ به کسانی محول میشود که ظرف وجودیشان بیشتر و بزرگتر است، برای یک سفر دومی که که تازه سفر اول را تمام کرده است هیچ وقت جایگاه ایجنتی محول نمیشود چرا که هنوز ظرف وجودیاش هنوز به حد مورد نظر نرسیده است. فرصتهای مختلفی به افراد داده میشود که در جایگاههای مختلف خدمت کنند و ظرف وجودیشان پر شود و ذره ذره رشد کنند تا بتوانند در مواقع مناسب در مسئولیتهای مختلف انجام وظیفه کنند و خدمت کنند.
در مورد قبله گم کردن، خودم را مثال میزنم که من به عنوان دبیر، نگهبان، راهنما و ... در کنگره اتنخاب شدم و قرار است خدمت کنم، وقتی من در جایگاههای مختلف قرار میگیرم، رفتار من تغییر میکند، دیگر آن فرد قبل از جایگاه ایجنتی نیستم که رفتاری قابل قبول و محترمانه داشتم، اخلاق و نحوه برخوردم با افراد تغییر میکند و جایگاه خود را خیلی بالاتر از بقیه میبینم و این باعث میشود که دچار منیت شده و از تعادل طبیعی خارج شوم و همان میشود که قبله گم کردن و دور شدن از هدفها و دیگر یادم میرود که با چه هدفی قدم در این راه گذاشتم.
ولی فردی که دچار این معضل میشود باید بداند که از هدف اصلی کنگره که حرکت در مسیر ارزشها است دور شده است و برای اینکه دوباره بتواند به هدف خود نزدیک شود، باید در جهت صراط مستقیم قرار بگیرد؛ یعنی هدف از خدمت در جایگاههای مختلف، خدمت و دریافت حال خوش است.
این دستور جلسه یک بحث حاشیه و نق زدن هم دارد، شاید همه ما این مورد را تجربه کردیم که وقتی وارد کنگره میشویم، برای حل یکسری مسائل و مشکلات زندگی و از همه مهمتر حل معضل اعتیاد وارد این مکان مقدس میشویم، ولی متأسفانه درگیر یکسری مسائل حاشیهای میشویم که اصلاً ربطی به ما ندارند، کار مرزبانان و ایجنت، ربطی به ما ندارد، همچنین حال خراب مسافر هم لژیونیمان ربطی به ما ندارد، من همیشه در لژیون به همسفران تأکید میکنم که لطفاً وقتی همدیگر را میبینید حال یکدیگر را بپرسید، در مورد چگونه سفر کردن مسافران بحثی نکنید.
ما در کنگره دوربین را روی خودمان زوم میکنیم با دیگران کاری نداریم. مسئله آخر نق زدن است که بیشتر در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم، مثلاً بچهها وقتی کاری را نمیخواهند انجام دهند، مدام نق میزنند، در کنگره هم بعضی افراد نق میزنند، مسافری نق میزند شربت روزانهام کم است، یا زیاد میکنند، باز نق میزند که کم کنید حالم خوب نیست، چون هنوز اختیار و مسئولیت سفرش را به عهده نگرفته است با نق زدن فکر میکند کار درستی انجام میدهد و همه این نق زدنها آثارش متوجه خود شخص میشود و تخریب ایجاد میکند و جزحال خراب چیز دیگری به ارمغان نمیآورد. امیدوارم آموزشهای کنگره را اول روی خودمان پیاده کنیم و بعد اگر مشکلات خودمان حل شد، در حل مشکلات دیگران هم کمککننده باشیم.
در ادامه در تاریخ ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳ روز دوشنبه جلسه هماهنگی راهنمایان و راهنمایان تازهواردین «نمایندگی صائب تبریزی» رأس ساعت ۱۵ برگزار گردید.
عکاس: همسفر شادی (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر لیلا، راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
277