پنجمین جلسه از دور هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی باباطاهر همدان با استادی مرزبان محترم مسافر صابر، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه) در تاریخ ١۴٠٣/٠١/٢۶ ساعت ۱٧:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان صابر هستم مسافر
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا از شما عزیزان آموزش بگيرم و خدمت کنم. از آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان تقدیر و تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردند تا من صابر با حال خراب اینجا بیایم و به درمان و حال خوش برسم.
اما دستور جلسه امروز ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن (نق زدن و حاشیه) است. من تجربه خودم در این مدتی که کنگره بودم را عنوان میکنم. من اگر به عنوان تازه وارد بیام کنگره سه جلسه مشاورهام را طی کنم و راهنما انتخاب کنم دو راه بیشتر ندارم. یک راه این است که سرم را با سر راهنما عوض کنم. راه و مسیری که راهنما برای من تعیین کرده است را میروم، به موقع سر لژیون و کارگاه حاضر میشوم، سیدیهایم را مینویسم، به موقع در کلینیک حاضر میشوم برای دریافت دارو، در امتحانهایی که در شعبه برگزار میشود شرکت میکنم و همه قوانین و حرمتهایی که در کنگره هست را رعایت میکنم، مزد و حاصل تلاش من میشود رهایی با حال خوش. یک راه ديگر نیز این است که هر موقع دوست داشته باشم سر لژیون میآیم. سر کارگاه هر موقع دوست داشته باشم شرکت میکنم. مثل امروز که امتحانات داخلی برگزار شد اصلا شرکت نمیکنم، با پیراهن سفید در کارگاه حاضر نميشوم. راهنما به من میگوید مثلا وعدهای دو و نیم سیسی بخور من خودم ۳ سیسی ميخورم. سر لژیون خودم مشاور تازه واردین میشوم به این و آن مشاوره میدهم. حاصل نتیجهای که من کسب میکنم اوت شدن از کنگره است. در دو سالی که من در کنگره هستم تجربهای که من در این دو سال به دست آوردم این است اگر راهی که راهنما به من میگوید بروم میشود رهایی. اگر چیزی که خودم تشخیص میدهم را انجام دهم میشود اوت شدن از کنگره. به سفر دوم میرسم در سفر دوم هیچ فرقی با سفر اول نمیکند. اگر بخواهم به قوانین و حرمتهای کنگره عمل کنم قوانین را رعایت کنم به حرمتهای کنگره احترام بگذارم، به پیشکسوتان خودم احترام بگذارم، به راهنماها احترام بگذارم، به مرزبانان و ایجنت احترام بگذارم، اگر آن مسئوليتی که به من واگذار میکنند ظرفیت آن مسئولیت را داشته باشم باعث میشود هم خودم به حال خوش برسم و هم نفراتی که دور و برم هستند به حال خوش برسند.
اگر من به این قوانین و حرمتها احترام نگذارم و رعایت نکنم مسلما هم حال خودم خراب میشود هم باعث میشوم که حال چند نفر دیگر را هم خراب کنم. پس من صابر اگر بخواهم یک مسئوليتی را بگيرم که آن مسئولیت ظرفیتش در من ایجاد شود باید به قوانین و حرمتهای کنگره احترام بگذارم. این باعث میشود در آن مسئوليتی که من دارم ظرفیت در من ایجاد شود و به مراتب به جایگاههای بالاتر برسم. اگر نه من چیزی که با نظر خودم با کله خودم راه بروم قطعا بدانید آن مسئوليتی که به من واگذار میشود، چون ظرفیت آن در من ایجاد نشده است قبله خودم را گم ميکنم. ساعت ۵ جلسه شروع میشود با بیست نفر کارگاه تمام میشود. پنجاه نفر جلوی در لژیون میزنند مینشینند برای خودشان سیگار کشیدن. خودشان یک لژیون تشکیل میدهند، بعد من صابر انتظار دارم به درمان و حال خوش برسم.
من اگر مرزبان هستم آقا و سرور هیچ احدی در این شعبه نیستم بلکه یک وظیفه به من واگذار شده است که بتوانم وظیفهام را انجام دهم. اگر به این نتیجه رسیدم مطمئن باشید هم حال خودم خوب است هم میتوانم حال چند نفر را هم خوب کنم. اگر نه احساس کنم یک شالی انداختم گردنم به عنوان مرزبان آقا و سرور بقیه هستم شاید برههای را بتوانم دوام بیاورم ولی در آخر حالم خراب میشود و باعث میشود شالم را هم بگذارم و از این کنگره بروم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ: مسافر انور
عکس: مسافر مرتضی
مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
249