English Version
English

ظرفیت نباشد تعادل بر هم می خورد

ظرفیت نباشد تعادل بر هم می خورد

اولین جلسه از دوره بیست و ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای یکشنبه با استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن و نق زدن و حاشیه)» در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۲۶ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم مسافر، دستور جلسه امروز ظرفیت و مسئولیت قبله گم کردن نق زدن و حاشیه‌سازی. بسیار دستور جلسه زیبایی است دوستان من خودم امروز در لژیون انشالله در رابطه با این دستور جلسه بیشتر کارخواهیم کرد مسئله مهمی است نه‌تنها در کنگره ۶۰ بلکه در زندگی شخصی خودم و اما ظرفیت قبله گم کردن مسئولیت چه هست که در زندگی من تأثیر داشته باشد برمی‌گردیم به دوران اول خلقت که خداوند اولی که خلقت را که شروع کرد خواسته باشیم تقسیم‌بندی کنیم گیاهان جامدات حیوانات فرشته و انسان‌ها هرکدام را که خداوند خلق کرد به آن‌ها یک ظرفیتی داد یعنی توانایی داد یک امکاناتی داد یک دانایی و آگاهی داد این شد ظرفیت آن همان چیزی که می‌گویند: دعا کن همیشه خداوند قبل از اینکه چیزی به تو بدهد قبل از آن ظرفیتش را هم به تو بدهد.


دانایی و توانایی بدون بالا رفتن نقطه تحمل و بدون در نظر گرفتن ظرفیت می‌تواند گاهی اوقات تخریب به همراه داشته باشد، که برای من گاهی اوقات یک مقداری هم به وجود می‌آید خوب چه ارتباطی دارد بین گیاه و انسان آقای مهندس می‌گویند: خداوند به گیاه ظرفیت داد و از آن مسئولیت‌هایی هم خواست و آن گیاه هم به نحو احسنت عمل کرد حیوان هم همینطور فرشته‌ام همینطور، نقص آن درزمانی به وجود آمد که من شدم اشرف مخلوقات و من انسان کار را خراب کردم خداوند می‌گوید: که وقتی شما یک‌دانه خرمایی را که می‌کارید به آن ظرفیت داده و آن تبدیل به نخل می‌شود و طبیعت آن را پرورش می‌دهد و نهایتاً از یک‌دانه خرما یک نخل به وجود می‌آید آن دانه‌کارش را به زیبایی و به نحو احسنت انجام داده است و ما هیچ‌وقت ندیدیم که یک نخل بیاید و پرتقال بدهد و آن کارش را درست انجام داده است.


حیوان هم همینطور شیر یک حیوان درنده است و باید برای بقای خود و خانواده خودش تلاش کند و با درندگی باید برای بقای خود تلاش کند آن شیر نرفته هیچ‌گاه خانواده خودش را بدرد و اذیت بکند ولی من انسان کردم، فولاد مگر جامدات نیست؟! خیلی هم سخت ولی در کوره شما آن را نرم می‌کنید و بعداً فولاد تبدیل به ابزار می‌شود و شما می‌توانید از آن استفاده کنید و فولاد را خداوند خلق کرد ولی طوری خلق نکرد که مثل آب روان باشد و آن ظرفیت خودش را به نحو احسن نمایش داد.


خداوند فرشته را خلق کرد که فقط ظرفیت داشته باشد و خوبی کند و عبادت کند ولی وقتی خداوند انسان را خلق کرد به او همه این ظرفیت‌ها را داد خداوند به انسان ظرفیت داد که مثل یک گیاه یا حیوان زایش داشته باشد یا مثل فولاد سخت باشد یا مثل آب روشن و روان باشد مثل فرشته مهربان باشد، انسان حتی می‌تواند از مقام فرشتگان هم بالاتر رود می‌گویند که «رسد آدمی به‌جایی که به‌جز خدا نباشد» انسان می‌تواند مثل درندگان برای حفاظت از خانواده‌اش محافظ باشد.
خداوند به ما قدرت اختیار داد و ظرفیت آن را هم داد تا در زندگی به هدف خود برسیم اگر به ما توانایی و اختیار بدهند ولی ظرفیت آن را ندهند مثل یک لیوان آب سرریز می‌شویم یک لیوان آب ۲۰۰ سی‌سی آب گنجایش بیشتر ندارد و نمی‌شود یک لیتر آب در آن جای داد ظرفیتش مشخص است می‌خواهم بگویم خداوند به ما ظرفیت داد ولی ما درراه غلط از این ظرفیت استفاده کردیم و قبله خودمان را گم کردیم چون اختیار داشتیم که راه غلط برویم یا به راه درست بریم.
خداوند مرا خلق نکرد که معتاد شوم خداوند مرا اشرف مخلوقات خلق کرد حالا معتاد شدیم اشکالی ندارد می‌توانیم برگردیم تا فردی مفید برای خود و جامعه خود باشیم اگر وادی‌ها را یکی‌یکی درک کرده باشیم با تفکر رو به روشنایی حرکت کرده باشیم این ظرفیت در ما به وجود می‌آید و قبله اصلی خود را که هدف ما است پیدا می‌کنیم هدف ما چیزی جز آرامش و به تعادل رسیدن و انسانیت نیست. تشکرم که به صحبت‌هایم گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر یاسر لژیون سوم
عکاس: مسافر علی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .